فهرست
معرفی
خلاقیت شگفت انگیز الکساندر مک کویین از طریق طراحیهای هنرمندانه او و نمایشهای به شدت چشمگیرش در دنیای مد و لباس شناخته شده است. نمایشهای او که در واقع هنرهای نمایشی و چیدمانهایی آوانگارد بود، برگرفته از زندگینامه او بودند. مک کوئین بدون ترس سنتهای فشن را به چالش کشید. او که در زمان خود در بین طراحان بسیار نادر بود، فراتر از محدودیتهای فیزیکی لباس به طراحیهای خود مینگریست و همواره بعدی مفهومی و تخیلی به آنها میبخشید.
شوهای لباس الکساندر مک کویین بارها و بارها تعریفی دیگر از مفهوم زیبایی را به وجود آوردهاند. آنها سبب بروز احساسات خاصی در بین تماشاگران شدهاند. او با الهام از سبک رومانتیسیسم[1]، احساسگرایی بدون محدودیتی را وارد طراحیها و فشن شوهای خود کرد. قدرت تخیل تاریک او با برانگیختن احساس شوک و هیبت، لذت ناخوشایندی را به همراه داشت که شگفتی و وحشت، بی اعتمادی و نفرت را با هم ادغام میکرد.
رومانتیک بودن مک کوئین خلاقیت او را تقویت میکرد و باعث میشد نمایشهایی غیرقابل تصور و بی سابقه داشته باشد. آثار مک کوئین، بیش از هر چیز، الهام گرفته از زیبایی و در عین حال وحشیگری دنیای طبیعی بود. به طور کلی، لی الکساندر مک کوئین، طراح بریتانیایی، در طول 18 سال فعالیت حرفه ای خود، به عنوان یک داستان نویس و شومن برتر مد شناخته شد. از حلقههای آتش گرفته تا روباتهای اسپری رنگ، مک کوئین از هرمجموعهای به عنوان یک فرصت برای نمایش تاریکترین قسمت زندگی استفاده میکرد. نمایشهای دراماتیک و تامل برانگیز او بیش از نمایشهای معمول مد بود. آنها راهی بودند تا نظرات و تفکرات خود را اظهار کند.
با هم نگاهی بیندازیم به فشنشوهای معروف و حیرت آور الکساندر مک کویین، نابغه دنیای مد و لباس.
مجموعه پاییز و زمستان سال ۱۹۹۵: حمله به هایلند[2]
یکی از بحث برانگیزترین نمایشهای مک کوئین، مجموعه پاییز/زمستان او در سال 1995 بود، هم از نظر عنوان و هم از نظر طراحیها. این مجموعه شامل مدلهای نیمه برهنه با لباسهایی پاره و خونی بود. خبرنگاران و ژورنالیستها بعد از تماشای این مجموعه مک کویین را یک زن ستیز خواندند. برداشت آنها این بود که مک کویین فردی بی احساس و به دور از انسانیت است و از تجاوز برای به دست آوردن پوشش رسانهای استفاده میکند. واکنشهای شدید بسیار زیاد بود و زمانی که او شروع به مصاحبه دربارهی مفهوم واقعی مجموعه کرد، مطبوعات آرام شدند.
اما این مجموعه نشانه تجاوز به عنف نبود – بلکه تفسیری بصری در مورد حمله وحشیانه انگلستان به اسکاتلند بود. تجاوز به هایلند[3]، قیام جاکوبایتها در قرن ۱۸ و اخراج ساکنان از ارتفاعات اسکاتلند در قرن ۱۹ اشاره دارد. مک کویین که اصالتا اسکاتلندی بود، میراث اسکاتلندی خود را ترسناک و بیرحم میدانست و ما به وضوح آن را در جزییات این مجموعه میبینیم. تجاوز به هایلند، تصویری تکاندهنده و الهام بخش از روابط همیشه آشفته اسکاتلند و انگلستان است.
مک کویین در یکی از مصاحبههای خود میگوید: “این مجموعه فریاد انتقادی علیه طراحان انگلیسی بود که لباسهای پر زرق و برق اسکاتلندی طراحی میکردند. خانواده پدرم اهل جزیره اسکای در اسکاتلند هستند. من تاریخ وقوع ناآرامیهای اسکاتلند و خروج اجباری از هایلند را مطالعه کردهام. مردم آنقدر ساده انگارند که فکر میکردند این موضوع مربوط به تجاوز به زنان است. درحالی که راجع به تجاوز انگلیس به اسکاتلند بود.”
مجموعه پاییز و زمستان سال ۱۹۹۷: آن بیرون یک جنگل است[4]
“آن بیرون یک جنگل است” دهمین مجموعه الکساندر مک کویین طراح مد انگلیسی است. این مجموعه در فوریه 1997 در لندن ارائه شد و در مجموع 75 طرح با الهام از غزال تامسون ارائه شد. در این مجموعه از متریالی مانند خز، ابریشم، چرم و جین سنگ شور استفاده شد. به علاوه، برخی از طرح ها دارای شاخ و سر تاکسیدرمی شده تمساح، موی انسان و جواهرات آهنی بود.
مک کویین در این باره میگوید: “حس و حال کلی نمایش در مورد غزال تامسون بود. آن یک موجود کوچک ضعیف است. ظاهر آنها بسیار دوست داشتنی است – چشمهایی تیره و شکم سفید با خطوط سیاه، رنگی برنز و شاخ هایی تیره. اما زنجیره غذایی جنگل به این صورت است که به محض تولد مرده است. و من زندگی انسان را اینگونه میبینم. همانطور که میدانید، همه ما میتوانیم به راحتی کنار گذاشته شویم و هیچ چیز صادقانه تر از حالت حیوانات این را نشان نمیدهد. همچنین، من سعی کردم شکنندگی زمان حضور هنرمند را در مطبوعات بگویم. روزی در صدر اخبار هستید و روز دیگر فراموش شدهاید. این یک جنگل است.”
در این مجموعه، مو و آرایش به گونهای ایجاد شدهاند که مدلها شبیه حیوانات باشند. چشمان غزال تامسون با آرایش روی صورت مدلها شبیه سازی شده و همچنین برخی از مدلها از لنزهای سفید استفاده کردند تا چهره آنها را بیشتر شبیه حیوانات نشان دهد. مدل موها عمدتا تحت تأثیر سبک موهاک بودند که به عنوان نشانهای از غزال رنگ آمیزی شده و برخی از آنها شامل اشکالی بودند که شبیه گوش حیوانات بود.
نمایش با استلا تننت (Stella Tennant) مدل بریتانیایی شروع شد. او یک لباس چرمی مشکی با طرح گلدار و دستکشهای چرمی پوشیده بود. به علاوه، جواهرات آهنی بر روی استخوان گونهاش قرار داده شده بود تا نور چهره او را شبیه به غزال کند. دبرا شاو(Debra Shaw) با پوشیدن کت پوستی اسب و شاخهای نوعی آهو به نام ایمپالا روی شانههایش به همراه مدلی دیگر به نام الک وک (Alek Wek) که کتی خز با گردنبندی طلایی به تن داشت، این فشن شو را به پایان رساندند. این مجموعه چهره مک کوئین را به عنوان یکی از مهمترین طراحان دهه 1990 به یاد ماندنی کرد.
مجموعه بهار و تابستان سال ۱۹۹۹: شماره ۱۳
الکساندر مک کویین برای مجموعه بهار/تابستان 1999 خود، یکی از خاطره انگیزترین لحظات فشن شو در تاریخ مد را خلق کرد. نمایش بهار 1999 سیزدهمین مجموعه مک کوئین برای برند خود بود. طراح با ایدهای بسیار جلوتر از زمان خود، بر هنر و صنایع دستی و فناوری جدید تمرکز کرد. مدلها با پوشیدن لباسهای زیبا و گل دوزی شده در راهرو حرکت میکردند.
اگرچه موضوعاتی مانند مثبت اندیشی و استفاده از مدلهایی با نقص عضو و یا اضافه وزن هنوز هم بحث برانگیز است، مک کوئین شاید یکی از اولین طراحانی بود که با مدلهای غیر متعارف خود شروع کننده این جنبش بود. ورزشکار ایمی مولینز (Aimee Mullins)، که پاهایش در بچگی قطع شده بود، این فشن شو را با پوشیدن یک جفت پاهای چوبی که توسط مک کوئین و باب واتس، به سبک باروک طراحی شده بود، آغاز کرد. او در این باره میگوید: ” ایده این است که نشان دهیم زیبایی از درون نشات می گیرد.”
در پایان نمایش، شالوم هارلو (Shalom Harlow) روی یک سکوی چوبی گردان ظاهر شد و لباسی سفید با زیرهای توری پوشیده بود. در حالی که به آرامی مانند یک بالرین می چرخید، دو روبات – سمپاشهای صنعتی ساخته شده توسط فیات- با رنگ های سیاه، سبز و زرد به او اسپری و لباس اصلی او را لکه دار می کردند. والری استیل ، مورخ مد و مدیر موزه در فیت (FIT) در این باره گفته است: “این صحنه بسیار ترسناکی بود. زیرا به نظر میرسید آن دو روبات او را تهدید میکنند. در واقع، آن موقعیت کاملا خطرناکی بود! “
در آخر، هارلو به سمت تماشاگران فرار کرد در حالی که مهمانان با صدای بلند برنامه را تحسین میکردند. موضوعی که این اجرا را شگفت انگیز کرده بود، بداهه بودن آن است. شالوم هارلو قبل از مدلینگ بالرینی حرفهای بوده است و همین باعث شد تا بتواند تعادل خود را حفظ کند. ایده اسپری رنگ از چیدمانی به نام های مون (High Moon) اثر ربکا هورن (Rebecca Horn)) الهام گرفته شده است. این اثر نشان دهنده تعامل بین انسان و تکنولوژی و اثرات مخربی است که تکنولوژی میتواند بر زندگی مردم داشته باشد.
کلام آخر
موارد بالا، تنها تعدادی از مجموعههای بینظیر الکساندر مک کویین بودند که راجع به آنها گفته شد. مک کویین توانست هنرهایی مانند چیدمان و هنرهای نمایشی (پرفرمنس آرت) با صنعت مد ادغام کند. و پیامهای خود را از طریق آنها به مردم و مطبوعات منتقل کرد. البته، قبل تر نیز شاهد همکاری هنر و مد بودهایم که اکثر آنها در نقاشی و گرافیک خلاصه میشد.
وقتی از او در مورد ماهیت عجیب و غریب و تکان دهنده شوهایش سوال شد، مک کوئین پاسخ داد: ” من علاقهای ندارم که یک مهمانی شاد برگزار کنم. ترجیح می دهم مردم برنامههای من را با حالی بد ترک کنند. من واکنشهای شدید را ترجیح میدهم. من میخواهم مردم از شدت شوک به مرز ایست قلبی برسند”. به واسطه همین طراحیهای عجیبش، مک کویین به شهرت فراوانی رسید.
یازده سال پس از درگذشت او، تأثیر مک کوئین همچنان در سراسر جهان مد ادامه دارد. هنوز هم طراحان زیادی هستند که از او الهام میگیرند. مک کویین طراحی بود که فشن را به اثر هنری تبدیل کرد. اکنون طراحان زیادی هستند که طراحیها و فشن شوهایی مفهومی دارند و سعی در پر کردن جای خالی او دارند.
[1] Romanticism
[2] Highland Rape
[3] در جغرافیای سنتی اسکاتلند ، Highlands به قسمتی از اسکاتلند در شمال غربی گسل مرزی اشاره دارد که از سرزمین اصلی اسکاتلند در یک خط تقریباً مستقیم از هلنسبورگ به استونهون عبور می کند. (ارتفاعات)
[4] There’s a jungle out there
چه مجموعه های غیرعادی و باحالی داشته! فک کن اینا تو ایران اجرا بشه خخخخ
ایران اصلا گنجایش اینهمه خلاقیتو نداره 🙂 خون و خون ریزی میشه