مغازه خودکشی یک رمان کوتاه در ژانر طنز تلخ است که در سال 2006 از نویسنده و فیلم ساز فرانسوی جان تولی (زاده 1953) منتشر شد. این رمان یک تصویر سیاه از زندگی آینده بشری ترسیم کرده است که مورد استقبال زیادی قرار گرفته شد. مغازه خودکشی نقدی گزنده درباره روش زندگی ما انسانها و نگاهمان به مرگ و امید است. جان تولی در این رمان میکوشد تا به ما یاد دهد که حتی در تاریکترین گوشههای زندگی هم نباید ناامید شد. زندگی بدون امید مرگ است.
فهرست
معرفی داستان
در این داستان یک عده مردم در مکان و زمان مجهولی در آینده زندگی میکنند. اینجا انگار که انسان به بنبست خورده. دیگر نه علم میتواند کاری کند نه دین توان نجات انسان را دارد. هوا بسیار سیاه، دلگیر و آلوده است. کسی اصلا یادش نیست آخرین بار کی گل دیده است. اینقدر این جامعه امیدش را از دست داده که شاد بودن یک چیز عجیبی است و حتی مشمئزکننده.
انسان امیدش را از دست داده است. پس در این شهر همه به نوعی مرده حساب میشوند تا تصمیم به خودکشی بگیرند و خود را از این زندگی نکبتباری که ساخته دست بشری است خلاص کنند.
در مغازه خودکشی، که به دست خانواده تواچ راه اندازی شده، هر نوع وسیله خودکشی که به مزاق مشتریها خوش میآید وجود دارد. از انواع سم گرفته تا تیغهای زنگ زده و آلوده به ویروس کزاز، طنابهای دار از جنس حریر، انواع سلاحهای کمری و حتی آبنباتهای شیرین و سیبهای سرخ اما کشنده یافت میشود. مردم به راحتی و با هر میزان دردی که بخواهند میتوانند به نفس کشیدن خود پایان بدهند.
در چنین شهری که همه طالب خودکشی هستند، تجارت خانواده تواچ رونق میگیرد ولی باز هم این خاواده همیشه افسرده و غمزده است.
همه چیز برای خانواده تواچ مثل همیشه به خوبی پیش میرفت تا اینکه آلن، فرزند سوم آنها به دنیا آمد و همه چیز را تغییر داد. آلن انگار از آن خانواده و شهر نبود. او پر از امید و زندگی بود و همیشه سعی میکرد که بر لب دیگران خنده بنشاند. بسیار شوخ طبع و سر زنده بود و با کارهایش که برای مردم خیلی هم عجیب بود، نظم غمی که بر آنجا سایه افکنده بود را بر هم میزد.
میشیما و لوکریس تواچ دو فرزند دیگر هم به نام ونسان و مرلین هم دارند که مثل بقیه اهالی شهر آرزوی مرگ داشتند. ولی چون کسی نیست مغازه خودکشی را بگرداند آنها حق خودکشی نداشتند. آلن با شخصیت مثبت و پر انرژی خود کم کم زندگی و امید را در خانواده خود و بعد در مردم شهر تزریق کرد و بین آن همه سیاهی و یاس به آنها عشق به زندگی آموخت.
طنز تلخ یا کمدی سیاه
طنز تلخ یا کمدی سیاه یک سبک ادبی است که برای پرداختن به موضوعات تابو و حساس جامعه از عناصر طنز در رمانها و نمایشنامهها بهره میبرند. یک نوع رویکردی است که در آن بطور غیر مستقیم و طنز گونه به نقد یا سعی در اصلاح موضوعات حساس جامعه میتوان پرداخت.
چون این سبک با استفاده از طنز خلاقانه و جسورانه خود میتواند از واقعیت تلخ و وحشتناک وقایع روزانه بکاهد، روش بسیار خوبی برای نقد موضوعات اجتماعی گوناگونی مثل جنگ، خودکشی، نژاد پرستی، تغییرات فاحش اقلیمی به دست انسان، نابودی کانون خانواده و خیلی دیگر از مطالب و موضوعات بسیار مهمی که امروزه ما با آنها دست و پنجه نرم میکنیم کاربرد دارد.
در این رمان جان تولی با استفاده از این ابزار قدرتمند سعی کرده که جامعه بشری امروزی که متاسفانه در مسیری قرار گرفته که پایان خوبی ندارد را با استفاده از طنز تلخ، نقد کند. در رمان مغازه خودکشی انحطاط بشر آینده آنچنان دردناک جلوه داده شده که راه اندازی یک مغازه خودکشی بسیار عادی است و به نوعی حتی یک خدمت حساب میشود. این را کاملا از شعار مغازه که بر در ورودی نصب شده است میتوان به خوبی درک کرد. “ آیا در زندگی شکست خوردهاید؟ لااقل در مرگتان موفق باشید.”
در رمانها و نمایشنامههایی که این سبک از ادبیات را برای قصه خود انتخاب میکنند دنبال پایان خوش نباشید. چون درون مایه این قصه ها هر چند خندهدار، هنوز تلخ است و برای اینکه پیام خالق اثر به خوبی منتقل شود باید پایانی تلخ داشته باشد تا تلنگری قوی و تکاندهنده به خواننده وارد شود تا دستخوش تغییر قرار گیرد.
نامگذاری جالب شخصیت های داستان
نویسنده این اثر حتی از جنبه نامگذاری شخصیتها نهایت بهره را برده است. میشیما تداعی نویسنده و شاعر معروف ژاپنی یوکو میشیما است. این نویسنده سه بار نامزد دریافت نوبل ادبیات شده بود. او در سال 1970 با روش سنتی هاراکیری (شکم دری، روشی مرسوم میان ساموراییها که قرنها اجرا میشده و معمولا برای حفظ شرف و آبرو انجام میگرفت) خودکشی کرد. ونسان هم آهنگی از نام ون گوگ نقاش سرشناس هلندی است که در سال 1890 به قلب خود شلیک کرد. نام مرلین هم پژواک و نام و آوازه مرلین مونرو را زنده میکند. او در سن 36 سالگی بر اثر مصرف قرص خواب و آرامبخش خوابید و دیگر هیچ وقت بیدار نشد.
جالب اینجاست که حتی نام آلن هم از ریاضیدان معروف انگلیسی به نام آلن تورینگ گرفته شده است. این دانشمند در سالهای آخر عمر خود دچار افسردگی شدید میشود و نهایتا در سال 1954 با گاز زدن سیبی که به سیانور آغشته شده بود خودکشی میکند.
تم های داستان
زمان و مکان نامعلوم
یکی از تمهای داستان نامشخص بودن زمان و مکان قصه است. تنها چیزی که برای خواننده واضح است این است که این وقایع تلخ در آینده بشر است. این سردرگمی و نامشخص بودن زمان و مکان این اجازه را به خوانندهها میدهد که بطور شخصی با آن ارتباط برقرار کنند و خود را جای آن شخصیتها بسنجند.
مجهول بودن زمان و مکان به خواننده کمک میکند احساس خطر کند و این آینده شوم بشری را نزدیک و جزئی از زندگی آینده خود احساس کند. اگر قصه مکان و زمان معلومی داشت، به این درجه از تاثیر نمیرسید.
تغییرات اقلیمی
تغیرات اقلیمی یکی از جدیترین موضوعاتی است که در چند دهه اخیر مورد بررسی قرار گرفته است. در ادبیات هم بعضی نویسندگان با روشهای خلاقانه خود سعی در آگاهیسازی جامعه درباره این فاجعه بزرگاند. در رمان مغازه خودکشی به وضوح نشان داده میشود که تغییرات آب و هوا در آینده نزدیک به نحوی وخیم و فاجعه بار خواهد بود که به زندگی بشر اثرات منفی و غیر قابل جبران خواهد داشت.
گل و گیاه که سرشار از زندگی هستند معدوم شدهاند. طبیعت و محیط زیست دیگر در زندگی مردم وجود ندارد چون به دست خود بشر در طول زمان نابود شدهاند. بارانهای اسیدی زیاد شده و دیگر حتی خاک حاصلخیز هم وجود ندارد.
این تصویر از آینده ما بسیار وحشتناک است ولی در عین حال دور از باور نیست. انسان با سرعت عجیبی دارد از منابع طبیعی زمین برای توسعه صنعت خود سوءاستفاده میکند و در آیندهای نه چندان دور دیگر چیزی از این منابع به جای نخواهد ماند.
امید به زندگی
امید به زندگی در رمان مغازه خودکشی تا قبل از متولد شدن آلن صفر است. در جای جای این رمان شاهد یاس و ناامیدی شخصیتهای داستان هستیم. با نگاه به زندگی این افراد پی میبریم که بشر بدون امید مرده است. انسان در این شهر به موجودی تبدیل شده که فقط نفس میکشد، راه میرود و کار میکند. و همه این فعالیتها را با درد و رنج زیادی انجام میدهد. حتی اخباری که از تلویزیون هم پخش میشود همه ناامیدکننده است.
کلام اخر
کمدی سیاه اولین بار توسط رمان نویس و نظریه پرداز فرانسوی، آندره برتون معرفی شد. او در کتاب “گلچین طنزهای سیاه” عنوان میکند که جاناتان سویفت در سال 1729 در جزوهای خطاب به دولت ایرلند پیشنهاد میدهد که بهتر است دولت کودکان خانوادههای فقیر را بخرد و آنها را برای طبقه ثروتمند بپزد.
با نگرش برتون و طنز هجو آمیز جاناتان سویفت میتوان به این نتیجه رسید که این ژانر معمولا به نقد جنبههای تاریک زندگی، مخصوصا مرگ با زبان طنزآلود ولی زننده میپردازد. جان تولی نویسنده رمان مغازه خودکشی هم میکشد با به کارگیری ابزارهای این ژانر ادبی به مسائلی بپزدازد که از گوشههای تاریک بشری برخاستهاند.
قحطی، خشکسالی، بارانهای اسیدی که همه نتیجه ساخت و ساز و توسعه بی رویه صنعت بشری است را در این رمان به وضوح میبینیم. دیگر جنبههای تلخ زندگی روزمره ما مانند افسردگی، ناامیدی، احساس بیهودگی و بیمصرفی که در خیلی مواقع به خودکشی میانجامند هم موضوع اصلی مغازه خودکشی به حساب میآیند.
0 Comments