اکثر ما در زندگی خود، به طور ناخودآگاه درگیر بازیهایی هستیم. بازیهایی که خودمان آنها را ایجاد میکنیم و نقشهای مختلفی در آنها بر میگزینیم. میتوان گفت، دلیل بازی کردن ما با خودمان و دیگران، عدم تمایلمان به پذیرش واقعیت است. نوعی لجبازی کودکانه که ریشه در سنین اولیه زندگیمان دارد. قربانی، قهرمان و آزارگر، عمده نقشهایی هستند که در بازیهای خانوادگی، عاطفی و کاریمان انتخاب میکنیم. این مثلثی است که معمولا یک بازی دو یا چند نفره را تشکیل میدهد و افراد با انتخاب یک نقش، وارد این بازی میشوند. قربانی همواره از وضع خود مینالد و به دنبال یک قهرمان است تا او را نجات دهد و مشکلاتش را حل...
بازی ها: تحلیلی بر روابط انسانی از منظر مثلث کارپمن
read more