فهرست
ویروسی شدن اطلاعات در شبکههای اجتماعی
رشد اینترنت و دنیای بیش از حد متصل، چالشهای عظیمی را برای شرکتهای تولیدکننده محصولات مصرفی ایجاد میکند. آمار و ارقام ماهانه در مورد شبکههای اجتماعی حیرتآور است. 2.2 میلیارد کاربر فعال فیس بوک، 1.8 میلیارد کاربر یوتیوب، یک میلیارد کاربر فعال اینستاگرام، 336 میلیون کاربر فعال توییتر، 289 میلیون کاربر فعال اسنپ چت و 250 میلیون کاربر پینترست.
مردم تا زمانی که ابزاری به نام زبان داشتهاند نظرات خود را به اشتراک گذاشتهاند. اما هرگز به اندازه امروز فرصت انجام چنین کاری را نداشتهاند. صحبت در مورد محصولی که اخیراً خریداری کردهاید با سایر مردم دنیا اکنون فقط با یک کلیک انجام میشود. همچنین، فهمیدن اینکه جهان درباره محصولی که قصد خرید آن را دارید، چه نظری دارد به همان اندازه ساده است. و اینکه مردم به نظرات یکدیگر توجه میکنند بارها توسط محققین ثابت شدهاست.
دومین تغییر بزرگ زندگی امروز، در سرعت اشتراک نظر است. به این صورت که اطلاعات و ایدههایی که روزی طی ماهها ، سال ها یا دههها منتشر میشد، امروزه با سرعت نور حرکت میکنند. پانزده تا بیست سال پیش، در اوایل عصر رسانههای اجتماعی ، از عبارت “ویروسی شدن و یا وایرال شدن” استفاده شد. مانند ویروسها، عبارات به سرعت از یک شخص به فرد دیگر منتقل میشوند و در همه جا ظاهر می شوند. شرکتهای تولید پوشاک و سایر محصولات از همان ابتدا در استفاده از توانایی رسانههای اجتماعی برای بازاریابی پیش قدم شدند. برای مثال، شرکتها اغلب از صفحات فیس بوک خود برای ایجاد هیجان در مورد محصولات جدید، تبلیغات، افتتاحیه فروشگاهها یا حل مشکلات مشتریان خود استفاده میکردند.
تأثیر شبکههای اجتماعی بر خط تولید پیچیدهتر است. و شناخت و برخورد با آن مدت زمان بیشتری را لازم دارد. پیامهایی که “ویروسی میشوند” میتوانند سبب ساختن و یا ازبین بردن مدها یا حتی شرکتها شوند. همینطور با استفاده از ترندها، شرکتها میتوانند خیلی سریع خود را در دنیای کسب و کار مطرح کنند.
یادگیری پاسخگویی به چرخه رسانههای اجتماعی و ماندن در رتبه بالا، اکنون برای مدیران شرکتها یک ضرورت است. کارشناسان این حوزه معتقدند شرکتها باید تغییراتی در فناوری، فرایندها و روشهای مدیریت خود در نظر بگیرند.
شبکههای اجتماعی منفی
در اینترنت فرصتهای بیشماری برای مشتریان جهت انتقاد از محصولات یک شرکت وجود دارد. نظرات منفی میتوانند در چندین وبسایت ظاهر شود و تقاضای یک محصول خاص را کاهش دهد. یک مشتری ممکن است به دوستان خود در فیس بوک در مورد یک لباس نامناسب شکایت کند. و یا عکس محصولی که در شرایط بد ارسال شده را، در اینستاگرام به اشتراک بگذارد.
گاهی اوقات برخی از نظرات در شبکههای اجتماعی طور کلی به سمت یک برند یا شرکت خاص نشانهگیری میکنند. کاربران ممکن است به متدهای تجاری یک شرکت یا حتی فعالیتهای شخصی یا نظرات سیاسی اعتراض کنند. در این زمانها ممکن است اجتناب از واکنشهای منفی به طور کلی غیرممکن باشد.
چالش شرکتها این است که این اطلاعات را بگیرند و سریع به آنها پاسخ دهند. اگر این نظرات مبتنی بر اطلاعات نادرست باشد، باید این برداشت نادرست تصحیح شود. اما اگر نظرات منفی معتبر و سازنده باشند، باید فرصتی را برای رفع مشکل فراهم کنند. برای مثال، با طراحی مجدد محصولی جهت تناسب بهتر با نظرات مشتریان، اعتماد آنها به برند بیشتر میشود.
هنگامی که راهی برای مقابله با تصورات منفی وجود ندارد، ممکن است یک شرکت مجبور به انجام اقدامات پرهزینهای شود. برای مثال فعالیتهای بازاریابی بیشترو یا کاهش قیمت یا تبلیغات ویژه. در هر صورت، اقدامات لازم در مورد کاهش تقاضا باید به سرعت در برنامهریزیها اعمال شود تا از ایجاد هزینههای مازاد جلوگیری شود.
شبکههای اجتماعی مثبت
اغلب اوقات، مشتریان از به اشتراک گذاشتن تجربههای شاد لذت میبرند. آنها نظرات خود را به اشتراک میگذارند. به مخاطبین خود میگویند که کالاهای خریداری شده را چقدر دوست دارند. و حتی در تهیه ویدئوهایی در یوتیوب توضیح میدهند که چگونه از آن محصولات استفاده میکنند.
اینفلوئنسرها افرادی هستند که نظرات آنها تاثیرات زیادی روی تصمیمگیری مردم دارد. در این باره مثالهای فراوانی وجود دارد. برای مثال، سرنا ویلیامز ورزشکاری بود که نظرات زیادی در مورد لباس مناسب تنیس داشت. سپس او با لباسی از برند توتو در زمین حاضر شد و با اینکار توجه طراح آن را به خود جلب کرد. همینطور، لباسهای افراد درباری و حاضران در مراسم اسکار توسط میلیونها نفر مورد بررسی دقیق قرار میگیرد.
چالش شرکتهای پوشاک پیشبینی هرچه بیشتر این نظرات است. باید آنها را تجزیه و تحلیل کنند تا اطمینان حاصل شود که افراد بیشتری آن را میبینند و درباره آن صحبت میکنند. علاوه بر این ، آنها باید مدهای آینده را پیشبینی کنند تا مشتریان خود را راضی نگه دارند. در این صورت توسط مصرف کنندگان دور ریخته نمیشوند.
اتفاقات غیرمنتظره
شاید سختترین چالش، اتفاقات غیرمنتظره در مد باشد – خوب یا بد. در سال 2018، ملانیا ترامپ هنگام رفتن به ملاقات کودکان مهاجر، ژاکتی پوشیده بود که پیامی جنجالی داشت. کاخ سفید حداقل سه تفسیر متفاوت از معنای پیام ارائه داد. با اینحال افراد هنوز بر توضیحات دیگری باور دارند. یک شرکت پوشاک دیگر از فرصت استفاده کرد و کت و تی شرتهایی را با پیامی مخالف پیام کت ملانیا تولید کرد. آنها را ظرف مدت یک یا دو روزبرای سفارش آنلاین در دسترس قرار داد و تقریباً بلافاصله فروخته شدند. درآمد حاصل از آن به امور خیریه اهدا شد.
همانطور که این مثال نشان میدهد ، یک گروه تولید بسیار انعطاف پذیر برای استفاده از هیاهوهای کوتاه مدت رسانهای برای برندها مورد نیاز است.
خط تولید انعطافپذیر
هنگامی که یک شرکت اطلاعات کافی درباره شبکههای اجتماعی بدست میآورد، باید خیلی سریع به روندهای ایجاد شده واکنش نشان دهد. گاهی اوقات، این نیاز به ایجاد تغییرات در روند طراحیها دارد. برای مثال، اگر رنگی متفاوت از ترند تولید شده باشد، میتوان رنگها را تغییر داد و دوباره امتحان کرد. و یا، اگر بسیاری از مشتریان شکایت میکنند که اندازه محصول همان چیزی نیست که انتظار داشتند، شرکت باید اندازه محصول را دوباره اندازه بگیرد و آن را در سریع ترین زمان ممکن در سایز جدید تولید کند. بیشتر اوقات، پاسخ مناسب به دادههای رسانههای اجتماعی در زمان واقعی این است که محصولی را بیشتر یا کمتر از آنچه برنامه ریزی شده تولید کنند.
برای استفاده از فرصتهای ایجاد شده توسط شبکههای اجتماعی، شرکتها باید به فکر ایجاد تغییر در فناوری، فرآیندها و نحوه خط تولید خود باشند. اگرچه سریع بودن معمولاً با کارایی همخوانی دارد، اما در برخی موارد، این دو هدف ممکن است با هم تضاد داشته باشند. هر شرکت با توجه به شرایط خاص خود باید این اقدامات را انجام دهد. برندهایی که بر روندهای روز تأکید دارند، سریع العمل بودن را نسبت به برندهایی که محصولات کلاسیک تولید میکنند، با ارزشتر مییابند.
نتیجه
شرکتهای پوشاک باید بدانند که چگونه رسانههای اجتماعی روند مد را پیش میبرند و نظرات را در مورد محصولات خود منتشر میکنند. برای استفاده از فرصتهایی که شبکههای اجتماعی ارائه میدهند آنها باید مکالمات آنلاین را تجزیه و تحلیل کرده و تا حد ممکن به آنها پاسخ دهند. این امر، نیاز به خط تولید انعطاف پذیر دارد که از تکنولوژی استفاده میکند تا به سرعت با تقاضاهای متغیر سازگار شود.
موضوع جالبی انتخاب کردید. به نظر شما سلبریتی ها الگوهای حاکم بر صنعت مد را تعیین می کنند یا فعالین این حوزه؟
صنعت مد، صنعتی با قدرت و نفوذ بالاست. قطعا فعالات این حوزه هستن که تمام تغییرات را بوجود میارن و اونا رو از طریق سلبریتیها و میکرو سلبریتیها به مردم معرفی میکنند.
من همیشه البسه خانواده رو از اینستاگرام تهیه میکنم.
بله اینستاگرام دیگه داره تبدیل به یک فروشگاه اینترنتی میشه.