طی دویست سال گذشته، عمل جمعآوری آثار هنری به میزان غیرقابل تصوری رسیده است. با گذشت زمان، دنیای هنر پیچیدهتر شده است. انگیزههای پشت جمعآوری مجموعههای هنری، بین عشق به هنر و یک استراتژی سرمایهگذاری برای آینده در نوسان است. در طول قرنهای گذشته، جامعه هنری به ماشینی تبدیل شده است که دلالان هنری، نمایشگاههای هنری، گالریها، مشاوران هنری، هنرمندان و بسیاری دیگر را در بر میگیرد که هدف آن کمک به مجموعه داران برای دستیابی به اثر مناسب با قیمت مناسب است. مهمتر از همه، فن آوریها و ابزارهای مدرن موجود نیز به روند دستیابی به آثار هنری جدید کمک کرده است. ناگفته نماند که جهانی شدن هنر بر معرفی مجموعه داران به هنرمندان بیتاثیر نبوده. ارتباطی که پیش از این جهانی شدن، امکانپذیر نبود.
فهرست
ویژگی های اصلی مجموعه آثار هنری چیست؟ و اتفاقات دویست سال گذشته چگونه تاریخ آن را شکل داده است؟
در این مقاله ، ما چگونگی تبدیل جمعآوری هنر به شور و اشتیاق میلیونها نفر در سراسر جهان را بررسی میکنیم و اینکه چگونه این اشتیاق به یک سیستمی تبدیل شده است که هر سال میلیاردها دلار تولید میکند. همانطور که هر مورخ هنر به شما خواهد گفت، ما نیز تصدیق میکنیم که هر یک از قسمتهای زیر بسیار پیچیدهتر از آن است که یک مقاله بتواند پوشش دهد. به همین دلیل است که ما از خوانندگان خود خواهش میکنیم که بیشتر در موضوعات تعمق کنند.
از سال های اول قرن بیستم تا جنگ جهانی دوم
در نیمه دوم قرن نوزدهم، شاهد گردآوری مجموعههای هنری خصوصی توسط افراد ثروتمند بودیم. این اتفاق راه را برای موزههای خصوصی و مؤسسات دولتی هموار کرد تا درهای خود را به روی عموم باز کنند. به عنوان مثال، در شهر نیویورک ما مجموعه فریک را داریم که در سال 1935 با املاک هنری کلی فریک، یک صنعتگر ثروتمند از پیتسبورگ افتتاح شد. این مجموعه درآمد خود را در صنعت فولاد به دست آورد. به غیر از شاهکارهای فراوان، این مجموعه به این دلیل اهمیت دارد که مرکز تاریخ گردآوری را در خود جای داده است؛ سازمانی که برای حمایت از مطالعه مجموعههای هنرهای زیبا و تزئینی، اعم از دولتی و خصوصی، در سال 2007 در اروپا و ایالات متحده ایجاد شد.
فرا رسیدن جنگ جهانی دوم عواقبی را بر روی شیوه جمعآوری آثار هنری به همراه داشت. بسیاری از آثار هنری یا جابهجا شدند، به سرقت رفتند یا از بین رفتند. ناگفته نماند پیامدهای(ERR Einsatzstab Reichsleiter Rosenberg)، یک سازمان نازی که وظیفه داشت آثار هنری را از مجموعههای خصوصی یهودیان را تصرف کند، یک نمونه بارز از بازیابی آثار هنری بود که توسط نازیها در معدن نمک در آلتاوسی، اتریش ذخیره شدند. در کشورهای دیگر، مانند انگلستان، مهمترین مجموعههای هنری – مانند گالری ملی- در مکانهای نامعلومی پنهان شده بودند. در حالی که هرج و مرج در اروپا به وجود آمد، صحنه هنر از پاریس به شهر نیویورک منتقل شد، جایی که داستان ما شروع میشود.
از دوران پس از جنگ تا ظهور دلالان هنر
همانطور که دنیای هنر در دوران پس از جنگ بهبود یافت، دلالان آثار هنری نیز به طور فزایندهای در ساخت مجموعههای هنری تأثیرگذار شدند. شخصیتهایی مانند لئو کاستلی، دلال هنری ایتالیایی الاصل، در ایجاد بازار هنر معاصر نقش اساسی داشتند. در یک گالری کوچک در خیابان نهم شهر نیویورک، لئو کاستلی آثار هنرمندان بسیاری مانند روی لیختنشتاین، جاسپر جانز، رابرت راشنبرگ و بسیاری دیگر را به نمایش گذاشت. میراث او تا به امروز در قالب گالری لئو کاستلی (نیویورک) و مهمتر از آن، در قالب یک آرشیو که به مرکز آرشیو هنر آمریکا سپرده شده است، ادامه دارد و به محققان اجازه میدهد تا تاریخچه گردآوری آثار هنری را در طول تاریخ ردیابی کنند.
به غیر از لئو کاستلی، دیگر شخصیتهای مرتبط با گردآوری مجموعههای هنری عبارتند از رابرت و اتل اسکال، دو مجموعهدار که در بازاندیشی بازار هنر و ایجاد رونق هنر معاصر نقش داشتند. در سال 1973 آنها به تنهایی حراجی نمادینی را به نمایش گذاشتند که آثاری از مجموعه هنری شخصی خود را به نمایش گذاشت که شامل آثاری از اندی وارهول، جاسپر جانز، سای تومبلی، فرانتس کلاین، فرانک استلا و بسیاری دیگر بود.
این حراج یک موفقیت فوق العاده بود که در آن زمان 2.2 میلیون دلار یا کمتر از 12 میلیون دلار به نرخ امروزی به دست آمد. علاوه بر این، دو ایده برای گردآوری را نیز بر سر زبانها انداختند، یکی قدردانی صمیمانه از هنر و دیگری داشتن چشم تیزبین برای کسب سود از هنر به عنوان یک سرمایه گذاری. جالب اینجاست که مجموعه اسکال در سال 2010 با نمایشگاهی که توسط گالری Acquavella (نیویورک) سازماندهی شده بود، به طور موقت دوباره زنده شد.
رونق بازار هنر و پیروزی هنر معاصر
دهه 1980 شاهد افزایش رکورد فروش از جمله خرید آثار هنری امپرسیونیست های فرانسوی و پست امپرسیونیستها توسط مجموعهداران ژاپنی بود. همانطور که تاکاتو هیراکی در مقاله چگونه سرمایهگذاری ژاپنی بر قیمتهای هنر بینالمللی تأثیر گذاشت؟ بیان کرد، این دوره در آن زمان به «حباب ژاپنی» معروف است که متأسفانه با ترکیدن حباب در دهه 1990 به پایان رسید. با پایان یافتن این دهه، بازار هنر دوباره احیا شد زیرا مجموعهداران بیشتر هنر معاصر را نسبت به استادان قدیمی نسلهای قبل دنبال میکردند. حتی اگر زمانی این روند موقتی تلقی میشد، امروز بسیار پویا است.
در نتیجه این رونق هنری، دهه 1990 شاهد تثبیت کانالهای توزیع از جمله گالریهای قدرتمند با دسترسی جهانی، نمایشگاههای هنری و ابزارهای دیجیتالی مانند آرتنت(Artnet) بود که منجر به دموکراتیک شدن بازار هنر شد. علاوه بر این، در این دوران شکوفایی مشاوران هنری به عنوان یک نقش کلیدی در دسترسی به بازار هنر اتفاق افتاد. که تاثیر آنها گاهاً آموزش مشتریان و کمک به عنوان واسطهای برای فروش آثار هنری بود. این دوره همچنین باعث ایجاد پایگاه کلکسیونر هنر آسیای شرقی شد، اتفاقی که در افتتاحیه Art Basel هنگ کنگ در سال 2013 شاهدش بودیم.
گرایش در جمع آوری آثار هنری
در سه دهه اخیر، شاهد رشد شیوههای سیستماتیکی بودهایم که منجر به پیشرفتهایی در بازار هنر شده است. یکی از مهمترین شیوههای جمعآوری، امانت دادن یا اهدای آثار هنری به موزهها بوده است. این امر در این واقعیت مشهود است که به گفته انجمن مدیران موزههای هنر، بیش از 90 درصد از مجموعههای هنری که در موزههای آمریکایی نگهداری میشوند توسط افراد خصوصی اهدا شده است.
روش دیگری که شایان ذکر است، افزایش هنرمندانی است که خود به کلکسیونرهای مشتاق تبدیل میشوند. اغلب کارهای خود را به عنوان آثار هنری جدید مبادله میکنند. در حالی که این روند چیز جدیدی نیست، اما قطعا شاهد افزایش آن در دو دهه گذشته بودهایم. برای مثال، مونه و پیکاسو هر کدام مجموعههای گستردهای ساختند و مجموعهای که زمانی متعلق به مونه بود بهطور موقت در موزه مارموتان پاریس به نمایش گذاشته شد. علاوه بر این، در سال 2015، نمایشگاهی در باربیکن لندن برپا شد که مجموعههای هنری 14 هنرمند معاصر را بررسی میکرد.
سول لویت یکی از هنرمندان برجستهای بود که مجموعه او شامل بیش از 7000 اثر هنری از چاپ چوب ژاپنی تا آثار هنری معاصر بود. علاوه بر این، یکی از پرفروشترین هنرمندان زمان ما، جف کونز، همچنین دارای مجموعهای هنری از استادان قدیمی تا هنر معاصر است که طبق مقاله نیویورک تایمز، با ارجاعات جنسی به هم مرتبط هستند. مجموعه عالی دیگر مجموعه برایان دانلی است که بیشتر با نام KAWS شناخته میشود. مجموعه او شامل آثار جورج کاندو، مارتین ونگ، جویس پنساتو، کیت هرینگ، پیتر ساول و بسیاری دیگر است.
حرف آخر
شاید یکی از گرایشهای اصلی در مجموعه آثار هنری، ظهور موزههای هنری خصوصی و فضاهای نمایشگاهی باشد. همانطور که در گزارش موزه هنر خصوصی منتشر شده در سال 2015 بیان شد، 71 درصد از موزههای خصوصی هنر معاصر جهان در 15 سال گذشته تأسیس شدهاند. این گزارش رشد جهانی موزههای خصوصی را بر اساس دادههای 317 موزه در 45 کشور بررسی میکند. کشورهای کره جنوبی، ایالات متحده آمریکا، آلمان، چین و ایتالیا در 5 رتبه برتر قرار دارند. این رتبهبندی گواه دیگری از رشد بازار هنر آسیای شرقی است.
علاوه بر این، دکتر کریستین هاوالد، یکی از نویسندگان گزارش، اظهار میدارد که «رونق در موزه های هنری خصوصی نشان میدهد که مجموعه داران خصوصی آثار هنری، دیگر دارای یک سیستم بسته برای نخبگان نیستند، بلکه مسئولیت دسترسی عمومی به هنر را بر عهده میگیرند.” هنگام صحبت در مورد این موضوع، باید به یاد داشته باشیم که بسیاری از کشورها برای ایجاد انگیزه بیشتر برای بیشتر کردن این جریان، کسر مالیات و معافیتهایی را ارائه میدهند.
0 Comments