مرگ، امری اجتنابناپذیر است و همهی ما روزی مرگ را در آغوش خواهیم گرفت. اما در این بین کسانی هستند که برای رسیدن به مرگ عجله دارند و دست به خودکشی میزنند. اما چه چیزی باعث میشود که این اتفاق بیفتد؟ چرا باید کسی با دستان خود به زندگیش پایان بدهد؟
باید بدانیم که خودکشی زمانی اتفاق میافتد که فرد، دیگر امیدی به زندگی خود ندارد و به نوعی به یک مرده متحرک تبدیل شده است. او تمام احساسات خود را زیر پا گذاشته است، ولی این دلیل نمیشود که ما بگوییم؛ او دیگر به کمک ما احتیاج ندارد. برای هر چیزی در این دنیا راهی وجود دارد. روشهای مختلفی را امتحان کنید تا بتوانید به نتیجه مطلوب دست یابید.
فهرست
حقایقی تلخ
- بیشتر از 700،000 نفر در سال بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند.
- خودکشی چهارمین عامل مرگ و میر افراد در سن 15 تا 19 سال است.
- 77درصد خودکشیها در کشورهایی با درآمد کم و متوسط اتفاق میافتد.
- خوردن سم دفع حشرات، حلقآویز کردن و استفاده از سلاح گرم شایعترین روشهای خودکشی هستند.
هر سال افراد زیادی اقدام به خودکشی میکنند و به طور میانگین 703،000 نفر(آمار رسمی سازمان بهداشت جهانی ) در سال زندگی خود را با دستان خود به پایان میرسانند. اندوه ناشی از خودکشی برای بستگان فرد متوفی بسیار سنگین است. در سال 2019 اعلام شد که چهارمین عامل مرگ و میر در نوجوانان در سن 15 تا 19 سال، خودکشی است.
افسردگی
افسردگی، بدونشک، رایجترین دلیلی است که مردم را به کام خودکشی میکشاند. افسردگی حاد یا شدید همیشه یک حس رنج بیحد و مرز را به همراه دارد. رنج موجودیت برای کسانی که افسردگی حاد دارند بسیار سخت و غیرقابل تحمل است. نکته مهم این است که ما نمیتوانیم این نکته را یک نقطهضعف بدانیم همانطور که نمیتوانیم درد قفسه سینه در اثر بیماریهای مختلف را نکتهای منفی بدانیم.
اغلب، کسانی که قصد خودکشی دارند، بدون اینکه کسی را باخبر کنند، نقشه خودکشی خود را میکشند و وقتی که دیگران از این موضوع مطلع میشوند، آن فرد از دست رفته است. پس وظیفه ما به عنوان یک دوست، همراه یا هرچیز دیگری این است که سعی کنیم حال یکدیگر را درک کنیم. گاهی درک کردن یک مشکل باعث نجات یک فرد از تباهی میشود.
بیتوجهی
دلیل دیگری که خیلیها را به کام مرگ کشانده، بیتوجهی دیگران است. این حس بدی است که دیگران نیازی به ما ندارند. این حس جایی بدتر میشود که ما فکر کنیم که سربار دیگران هستیم. ما همه تواناییهای منحصر به فردی داریم، یعنی به هیچ وجه سربار دیگران نیستیم. بلکه این رفتار آنهاست که باعث میشود ما این حس تلخ را تجربه کنیم.
شاید باورش سخت باشد اما حتی کوچکترین توهین یا شوخی ما با دیگران ممکن است اعتماد به نفس یک نفر را به کلی نابود کند. سعی کنید در مهمانیها یا جمعهای خودمانی هیچگاه حرفی نزنید که فردی را ناراحت کند. این تجربه ممکن است فرد را به انزوا و افسردگی بکشاند و اورا به سمت خودکشی سوق بدهد.
عشق
عشق پلی برای وصل کردن احساسهای انسانها به یکدیگر است. ما وقتی چیزی را دوست داشته باشیم، برای آن چیز یا آن شخص هر کاری که لازم باشد انجام میدهیم. اما متاسفانه، بسیاری از فطرت و ذات عشق غافل شدهاند و از دیگران برای لذت و شادی خود استفاده میکنند که این نوعی توهین به طرف مقابل محسوب میشود.
نکته مهم این است که هر رابطهای شامل عشق و عاشق شدن نمیشود. ممکن است شما با دختر یا پسری ارتباط بگیرید و حس کنید که واقعا عاشق هم هستید، در حالی که این یک حس موقت و گذرا است و صرفا از غریضه طبیعی ما نشات گرفته است. عشق را دست کم نگیرید. عشق ممکن است در هر شکلی رخ بدهد. ممکن است پسری عاشق پسر دیگری شود یا این اتفاق برای یک دختر رخ دهد. شما نباید آنها را به تمسخر بگیرید.
اشتباهات شخصی
روابط ما باید به شکلی باشد که دوستان ما بتوانند مشکلات شخصیشان را با در میان بگذارند. در بسیاری از مواقع، بعد از خودکشی فرد، نزدیکانش متوجه مشکلاتش میشوند. در این زمان چیزی به جز حسرت برای بازماندگان باقی نمیماند چون آن مشکلات، مشکلات خیلی بزرگی نبودند و به راحتی قابل حل بودند البته اگر از آنها مطلع میبودند.
این اشتباهات را میتوان به شاخههای مختلفی تقسیم کرد. مهمترین عضو این شاخهها، سوءاستفاده جنسی و تجاوز است.
سوءاستفاده جنسی
اکثر مردم فکر میکنند که سوءاستفاده جنسی فقط مختص دختران یا زنان است. متاسفانه در جامعه ما، که جامعهای جنسیتزده است، بسیاری از افراد در کودکی مورد آزار جنسی قرار میگیرند. داشتن رابطه جنسی که ناخواسته باشد و از طرف دیگر افراد به زور تحمیل شود غیرقابل هضم است و نمیتوان این موضوع را به آسانی فراموش کرد.
سوءاستفاده جنسی آثار مخربی در تشکیل شخصیت فرد قربانی دارد. او دیگر نمیتواند به آسانی با مردم ارتباط بگیرد و به آنها اعتماد کند. نکتهای که تجاوز به پسران و دختران را به عملی وقیحتر تبدیل میکند، این است که این عمل از طرف بستگان نزدیک اتفاق میافتد. بعد از این اتفاق، فرد قربانی حتی نمیتواند با خانوادهاش این بحث را مطرح کند.
خودکشی ناشی از تجاوز جنسی
بعد از وقوع تجاوز، بسیاری سرخورده میشوند و اعتماد به نفس خود را به کل از دست میدهند. اما برخی دیگر تبدیل میشوند به یک بیمار جنسی. کسی که همه چیز را از منظر شهوت نگاه میکند و میخواهد اتفاقی که برای خودش رخ داده را برای دیگری رقم بزند و این چرخه کمکم زندگی اجتماعی افراد را تحت تاثیر قرار میدهد.
افراد بعد از قربانی شدن سعی میکنند که به زندگی عادی بازگردند اما این حس تنفر از خود مانع از وقوع این عمل میشود. در شرایطی که افراد قربانی هیچ تاثیری در این مورد نداشتهاند، اما به دلیل اینکه بخشی از این کار ناپسند بودهاند، مدام با خود میجنگند که بسیاری پس از خوددرگیری دست به خودکشی میزنند.
نکته: سعی کنید که این تابوی تجاوز جنسی را بشکنید و از بین ببرید. اگر دیدید یا شنیدید که برای یکی از دوستانتان این عمل اتفاق افتاده است، به جای فاصله گرفتن از او یا مسخره کردنش، سعی کنید که او را پیش روانشناسی قابل برده تا بتواند با جلسات متعدد مشکل آن فرد را حل کند.
مصرف مواد مخدر
امر دیگری که باعث سوق افراد به سمت خودکشی میشود، مصرف موادمخدر است. مصرف موادمخدر کمکم ذهن ما را بیمار و فاسد میکند، به طرزی که ما هدف زندگیمان را از یاد میبریم. کسی که در زندگیاش هدف مشخص و معینی نداشته باشد از طرف جامعه طرد میشود و این آغاز یک پایان است.
ما باید تمام تلاشمان را بکنیم که هیچگاه به مصرف مخدر روی نیاوریم. اما حتی اگر این اتفاق افتاد، با مراجعه به یک روانپزشک تلاش کنید که اراده از دست رفته خود را دوباره به دست آورید. اگر در دوستان خود کسی دچار اعتیاد شد سعی کنید تا به او کمک کنید.
نکته: هیچگاه کسی که نیاز به کمک دارد را تنها نگذارید. حتی اگر او شما را پس زد، سعی کنید که از راههای دیگری به او کمک کنید تا در مشکلاتش غرق نشود و بداند که همراهی دارد.
برخورد صحیح
اگر کسی، در حین در و دل کردن، به شما گفت که قصد خودکشی دارد، به هیچوجه سخن او را به طنز نگیرید و به او نخندید. این کار شما انگیزه خودکشی را در او افزایش میدهد. به جای تمسخر او، با او به صحبت کردن ادامه دهید و از او بخواهید که مشکلاش را برای شما بازگو کند. سعی کنید هیجانی با این موضوع برخورد نکنید.
اگر فهمیدید کسی قصد خودکشی دارد، به او نگویید که “چی؟ تو نباید این کار رو بکنی”! یا “تو خیلی بیجا میکنی!”. با او به آرامی صحبت کنید و سعی کنید که برای مشکلاتش راهحلهای منطقی بیاورید. سعی کنید او را با خود به مکانهایی با فضای آرام ببرید تا بتواند از دغدغههای ذهنیاش خارج شده و به دنیای واقعی روی بیاورد. در آن زمان، میتوانید با او منطقی صحبت کنید تا مشکلاتش را حل کند.
خودکشی یک راه حل دائمی برای مشکلات موقت است!
گر صبر کنی، ز غوره حلوا سازی.
سلام ممنون از مقاله خوبتون فکر میکنم عوامل مهم دیگری نیز وجود دارد که باید ذکر میشد مثل فقر ، بیماریهای روانی و… که در مطالب بعدی بدانها نیز بپردازید
سلام. ممنون به خاطر توجه و پیشنهادتون. در مقالات بعدی سعی میکنم به موارد دیگر هم بپردازم.
متاسفانه نزخ خودکشی در کشور زیاد شده.
متاسفانه همینطوره که شما میفرمایید دوست عزیز.