وقتی به تعطیلات سال نو نزدیک میشویم، مردم معمولاً به دو دسته تقسیم میشوند. دسته اول کسانی هستند که برای تعطیلات مکانهای مختلفی را برای گردش انتخاب میکنند و دسته دوم کسانی هستند که ترجیح میدهند در خانه بمانند و کمی استراحت کنند تا بلکه خستگی یک سال کاری پرفشار را به در کنند. مهم نیست در تعطیلات امسال شما جزو کدام دسته از افراد هستید، مهم این است که آیا برای سال جدید خود برنامهای دارید یا نه؟ هر سال، در تعطیلات سال نو، بسیاری از مردم تصمیم به ایجاد تغییرهای کوچک و بزرگ در زندگی شخصیشان میگیرند، اما من مطمئنم که فقط 10 درصد از این افراد تغییرات را در زندگی خود اعمال میکنند و 90 درصد باقی مانده در نیمههای راه، اهداف خود را فراموش میکنند.
بهترین روش برای اینکه به تغییرات دلخواه خودتان در سال جدید برسید این است که اهداف خود را بنویسید. مهم نیست که اهداف بر روی یک کاغذ نوشته شود و روی دیوار اتاق چسبیده شود و یا در قالب فایل ورد بر روی کامپیوتر شخصیتان ذخیره شود. فقط باید آن اهداف نوشته شده در دسترس باشند تا همیشه یادتان باشد که برای سال جدید چه اهدافی دارید. برای کمک به برنامهریزی درست برای سال جدید، چند تغییر مهمی که هر شخصی لازم است در زندگیاش ایجاد کند را برای شما لیست کردهایم.
فهرست
تغییراتی که باید در سال جدید ایجاد شود:
- ورزش
- افزایش وزن/کاهش وزن
- متمرکز بودن
- یادگیری مهارت جدید
- پول بیشتری ذخیره کنید/ کمتر خرج کنید
- ترک استعمال دخانیات
- گذراندن وقت بیشتر با خانواده
- سفر کردن
- کتاب خواندن
- زندگی کنید!
اما همانطور که پاراگرافهای قبلی اشاره کردیم، مشکل اکثر ما تعیین کردن هدف نیست بلکه عمل کردن و مستمر بودن در راه رسیدن به هدف است. بسیاری از افراد فقط به دلیل اینکه اهداف خود را به صورت ناگهانی و از روی احساسات (جوگیری) انتخاب میکنند، به هدف خود نمیرسند. رسیدن به اهداف یک شبه میسر نمیشود و برای رسیدن به اهداف باید پلهها را به نوبت طی کرد. برای رسیدن به اهدافی که در سال جدید برای خودتان تعیین کردهاید، بهتر است اطلاعات زیر را بخوانید و از آنها استفاده کنید.
از لحاظ ذهنی خود را آماده تغییرات کنید.
تغییر کارهایی که به انجام آنها عادت داریم، مطمئناً کار آسانی نیست اما غیرممکن هم نیست! تمام تغییراتی که ما میخواهیم در زندگی خود ایجاد کنیم، اول باید به این باور برسیم که ما میتوانیم آن کار را تغییر و انجام دهیم. اشتباهی که اکثر ماها در زمان تصمیمگیری برای سال جدید انجام میدهیم این است که به اشتباهات خود را بولد میکنیم و کارها و عادات خوب خود را کمارزش جلوه میدهیم. برای ارزیابی فعالیتهای خودتان و تعیین هدف برای سال جدید، بهتر است سوالات زیر را از خود بپرسید.
- اهداف کلی شما در سال گذشته چه بودند؟
- تا چه حدی به اهداف خود نزدیک شدید؟
- در کدام بخشها هیچ پیشرفتی نداشتهاید؟
پس لازم نیست حتماً اخلاق و عادات بد را پیدا کنیم و آنها را از بین ببریم، بلکه میتوانیم کارهای خوب خود را ارزیابی کنیم و وقت بیشتری را صرف انجام آنها کنیم. وقتی زمان بیشتری را برای تقویت کارهای خوب اختصاص دهیم، کمکم وقتی برای کارهای بیهوده نمیماند. وقتی ما اخلاق خوب خودمان را ببینیم و بررسی کنیم، انرژی مثبت جذب میکنیم و از لحاظ ذهنی آماده ایجاد هر تغییری در زندگیمان میشویم. اشاره به این نکته خالی از لطف نیست که ایجاد تغییرات ناگهانی هرگز شما را به موفقیت نمیرساند. آهسته و پیوسته!
اهدافی تعیین کنید که به شما انگیزه میدهد.
گاهی اوقات ما اهدافی برای خودمان تعیین میکنیم که واقعاً علاقهای به آن نداریم. این اهداف معمولاً به ما از طرف خانواده، همسر، کارفرما و… تحمیل میشوند. این اهداف که توسط دیگران برای شما تعیین شدهاند، ممکن است به نتیجه دلخواه نرسند. پس اگر شما با هدفی یا دوربردی که برای شما تعیین شده است مشکلی دارید، بهتر است این مشکل را با فردی که برای شما هدف تعیین کرده است در میان بگذارید. یا سعی کنید خود را با شرایط وفق دهید و از انجام آن کار لذت ببرید. نباید فقط نیمه خالی لیوان را دید، شما با انجام کارهایی که برای شما تعیین شدهاند، تجربه و مهارتهای جدید کسب میکنید.
اما اگر خودتان میخواهید برای خودتان اهدافی مهم تعیین کنید، حتماً به این نکته توجه کنید که هدفی که شما میخواهید برای خود داشته باشید، باید به شما انرژی بدهد و به شما سود برساند. این سود میتواند هم مادی باشد و هم معنوی. چیزی لذتبخشتر از این نیست که در راه رسیدن به هدف هم پول به دست بیاورید و هم مهارتهای جدید یاد بگیرید. هنگام تعیین هدف به اولویتها و نیازهای خود توجه ویژهای داشته باشید. داشتن یک هدف مشخص میتواند فانوس راه شما باشد. برای مثال، اگر شما نیاز دارید که مستقل شوید، پس این را به هدف خود تبدیل کنید و تمام تلاش خود را بکنید تا در مدت مشخصی به هدف خود برسید. اما اگر هدفی که تعیین میکنید به واقعیت تبدیل نشود، کار شما برای عمل به دیگر اهدافتان کمی سخت میشود.
اهداف بزرگ را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید.
به نظر شما رسیدن به یک میلیارد پول چه قدر سخت است؟ حتماً با خواندن اولین جمله با خود گفتید که یک میلیارد پول زیادی است و نمیتوان به آسانی به آن پول دست پیدا کرد. بله، به دست آوردن یک میلیارد سخت است، اما اگر این یک میلیارد را به بخشهای کوچک تقسیم کنیم، چه اتفاقی میافتد؟ با فروختن 10 محصول 100 میلیونی، 100 محصول 10 میلیونی یا 1000 محصول یک میلیونی میتوان به یک میلیارد پول دست پیدا کرد. حالا اگر هدف شما مستقل شدن است، باید به نکات ریز توجه کنید.
به عنوان یک فرد مستقل شما باید بتوانید مسائل کوچک و بزرگ خانه را برطرف کنید. بسیاری از کسانی که قصد دارند مستقل شوند، تجربه آشپزی ندارند. شاید با خودتان بگویید: “حالا هر وقت خونه گرفتم، آشپزی هم یاد میگیرم”. ولی خب، تغییر از همین امور شاید کوچک آغاز میشوند. بعد از آشپزی، کارهای خانهداری و امور مرتبط به زندگی مستقل را یاد بگیرید. وقتی شما تک تک کارها را به درستی انجام بدهید و در همین حین منابع مالی خود را قویتر کنید، مطمئناً به هدف خود که زندگی مستقلی است، خواهید رسید.
پینوشت: زندگی مستقل یکی از دغدغههای خودم بود، به خاطر همونم از این مثال استفاده کردم. !I am not a DICTATOR
اهداف خود را با افراد باتجربه و مثبت به اشتراک بگذارید.
مشورت کردن با افراد درست میتواند ذهن ما را با واقعیت و حقایقی که ممکن است از آنها ناآگاه بوده باشیم، رو به رو کند. اما چرا ما تاکید میکنیم که با افراد باتجربه و مثبت مشورت کنیم؟ این افراد همه سختی و چالشهای مسیر را به ما میگویند اما نه به قصد منع کردن ما از انجام کارهای لازم برای رسیدن به اهداف. برای مثال، اگر شما به یک فرد منفیگرا بگویید که میخواهید برای خود یک ماشین بخرید به نظر شما چه جوابی خواهد داد؟ او، بدون شک، میگوید:”ول کن بابا، تو این وضعیت کی میتونه ماشین بخره. دلت خوشه ها!” اما وقتی با یک فرد باتجربه و مثبت اندیش در مورد هدفتان که همان ماشین خریدن است صحبت کنید، این جواب را خواهید شنید،”ببین درسته که شرایط یکم سخته، ولی اگه میخوای ماشین بخری، باید یکم سختی هم بکشی. دو راه داری، یا باید از قید تفریح و خوشی بزنی تا بتونی پول بیشتری ذخیره کنی، یا یه راهی پیدا کنی که درآمدتو افزایش بدی.”
هر دو شخص سخت بودن شرایط را قبول داشتند، اما کدام یک از این دو نظر به شما وایب یا انرژی مثبت میدهد؟ کدام یک به شما ضد حال میزند؟ جواب مشخص است، پس اگر قصد دارید اهداف و برنامههایتان را با کسی به اشتراک بگذارید، سعی کنید که با افراد مثبت اندیش و باتجربه صحبت کنید. ولی اگر قصد دارید که گزینه “فرار کردن” را انتخاب کنید، میتوانید با همان افراد منفیگرا صحبت کنید و از تجربههای آنها استفاده کنید!
پینوشت: اینجا نظر خودمه، به نظرم مشورت کنید ولی صددرصد حرف طرف مقابل رو قبول نکنید. هیچکس شرایط شما رو بهتر از خودتون نمیفهمه، پس همه نظرات رو بشنوین و از هر نظر یه نکتهای رو برای رسیدن به هدفتون استفاده کنید. حرف هیچکسی رو کاملاً قبول نکنید. نوکرم!
یک روز معین در ماه مشخص کنید و خودتان را ارزیابی کنید.
در ابتدای مقاله به این نکته اشاره کردیم که اهداف خودتان را روی کاغذ یا در قالب فایل ورد بنویسید، مهم نیست. فقط اهداف باید نوشته شوند و در دسترس باشند. به نظر من 29ام هر ماه سراغ آن نوشتهها بروید و خودتان را ارزیابی کنید. البته این فورجه یک ماهه فقط برای بررسی و ارزیابی پیشرفت خودتان در راه رسیدن به اهدافتان است. اگر در ارزیابی خودتان متوجه عدم پیشرفت یا پسرفت در بعضی از امور شدید، به دلایل آن موضوع فکر کنید. اتفاقات ماه گذشته را مرور کنید و ببینید چه مواردی شما را از انجام امور تعیین شده بازداشتهاند. وقتی شما این امور را شناسایی کردید، سعی کنید که آنها را حل کنید و دوباره طبق برنامه از پیش تعیین شده عمل کنید.
حرف آخر
رسیدن به اهدافی که در ابتدای سال برای خود تعیین میکنید کار یک شب نیست و باید برای رسیدن به آنها محکم و ثابت قدم باشید. البته بستگی به اهداف تعیین شده نیز دارد، ممکن است شما در ابتدای سال تمام اهدافتان کوتاه مدت باشند و ممکن است آنها را به صورت بلند مدت نوشته باشید. ولی شرط مهم، ثابت قدم بودن در راه رسیدن به هدف است.
پینوشت: اونایی که منو میشناسن میدونن تو فاز جملات و کارهای انگیزشی نیستم ولی برای اینکه این جمله به مقاله میخوره میخوام بنویسمش
And I HATE it.
“اگه تو راهی قرار گرفتی و حس کردی که نمیتونی ادامه بدی، به این فکر کن که اگه تو تواناییشو نداشتی، هیچوقت خدا تو رو تو این مسیر قرار نمیداد!”
یکی از جملاتی که نوشته بودی تلنگر خوبی بهم زد. ممنونم