برای شناختن بهترین فیلم های بروس لی بهتر است ابتدا سری به پیشینه او بیندازیم. بروس لی در یک خانواده فرهنگی هنری چشم به جهان گشود. پدرش، خواننده معروف اپرا کانتونی و مادرش، خیاط و مد لباس، در آمریکا بودند که بروس در سال 1940 به دنیا آمد. او قبل از اینکه به سن کافی برای بازیگری برسد، با اولین دوربین فیلمش روبرو شد. حرفه بازیگری او به طور جدی در سن 6 سالگی پس از بازگشت خانواده اش به زادگاه خود هنگ کنگ آغاز شد.
پس از بازگشت بروس لی به ایالات متحده برای دانشگاه، لی نگاهی به نوع نقشهایی که به آسیاییها پیشنهاد میشد انداخت و هر گونه آرزوی بازیگری را کنار گذاشت(دلیل این کار او نژادپرستی رایج در آمریکا بود). در عوض او تصمیم گرفت که Ray Kroc کونگ فو شود و دوجوها را در امتداد ساحل غربی حق رای دادن را به دست آورد. تا اینکه در یک تورنمنت کاراته در سال 1964 او توسط یک تهیه کننده کشف شد که او را در نقش کاتو در سریال تلویزیونی هورنت سبز انتخاب کرد. این کار لی را در مسیر تبدیل شدن به اولین ابرستاره هنرهای رزمی جهان قرار داد – رویایی که با انتشار فیلم Enter the Dragon در سال 1973محقق شد ولی متاسفانه بروس لی نتوانست آنقدری زنده بماند تا از دستاوردهایش لذت ببرد. لی یک ماه پس از انتشار فیلم “اژدها وارد میشود” در سن 32 سالگی از دنیا رفت.
حالا بهتر است به سراغ لیست بهترین فیلم های بروس لی برویم، تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید
فهرست
24. بازی مرگ (1978)
به عنوان اولین فیلم در لیست بهترین فیلم های بروس لی این تلنگری است که طرفداران بروس لی دوست دارند از آن متنفر باشند. در سال 1972 لی 30 دقیقه صحنه مبارزه را برای فیلمی در مورد قهرمانی با لباس زرد فیلمبرداری کرد که برای بازیابی گنج مخفی راهی یک بتکده پنج طبقه می شود. لی قبل از اینکه پروژه را به پایان برساند، مرد، اما پنج سال بعد، استودیو گلدن هاروست فیلم را از زیر خاک بیرون آورد، آن را به هفت دقیقه کاهش داد و آن را در انتهای یک طرح ترسناک در مورد یک بدلکار چینی که به صورتش گلوله خورد و بازسازی شد، چسباند. جراحی می کند و از آن سوی قبر انتقام می گیرد. همه چیز یک آشفتگی ناپسند است.
23. تولد بشر (1946)
پدر لی، هوی چوئن، در تعدادی از فیلمها انتخاب شد و او اغلب پسرش را با خود سر صحنه میبرد. فنگ سو پو هنرپیشه از این پسر بیش فعال به یاد می آورد: «بروس از نردبان های چوبی بالا رفت تا به چراغ های معلق استودیو برسد. او میخواست همه چیز را از دوربین گرفته تا تجهیزات صوتی را لمس کند.» یکی از کارگردانان انرژی بی امان او را دید و به او پیشنهاد کرد که در این اشک آور کانتونی در مورد یک فراری که جیب بر می شود و اوه، توسط کامیون زیر گرفته می شود، بازی کند. فیلمی فراموشنشدنی که در باکس آفیس شکست خورد، این فیلم تنها به خاطر تایپ کردن لی جوان در نقش یک جوجه تیغی خیابانی با قلبی طلایی، نوعی طفره زن باهوش، قابل توجه است.
22. ثروت مانند رویا است (1948)
بار دیگر، لی به عنوان پسر گمشده انتخاب شد. پدرش در فیلم همبازی بود و مروجین که به دنبال ایجاد ارتباط خانوادگی بودند، به لی یک نام هنری جدید دادند: Little Hoi-chuen. روزنامهها هم از او پیروی کردند و او را «بچه شگفتانگیز» خطاب کردند. پسر باقی عمر خود را مصمم به درخشش از پیرمرد خود می گذراند. بر اساس این اجرا، او کارش را برایش قطع کرد.
21. رعد و برق (1957)
دوران نوجوانی یک انتقال دشوار برای حرفه لی بود. او که برای نقش یتیم ناقص خیلی پیر بود، سعی کرد در مقابل تیپ بازی کند و دامنه خود را با نتایج متفاوتی گسترش دهد. شخصیت او درست، ساده لوح، وظیفه شناس و ثروتمند است – و عاشق خدمتکار خانواده اش است. منتقدان فیلم را بررسی کردند و عملکرد او را به عنوان “سخت”، “مصنوعی” و “بیش از حد مشتاق” معرفی کردند. حیف که این تنها تلاش او برای ایفای نقش نجیب زاده تصفیه شده بود.
20. دختر دروازه طلایی (1941)
استر انج یک کارگردان زن پیشگام بود که در فیلم های جنگ میهنی تخصص داشت. هنگام فیلمبرداری دختر گلدن گیت، او برای چندین صحنه به یک دختر تازه متولد شده نیاز داشت و از پدر لی پرسید که آیا می تواند پسرش را قرض بگیرد. در یک ظاهر کوتاه، لی دو ماهه با یک کاپوت توری و بلوز دخترانه در یک حصه حصیری به خواب میرود. مادرش از دیدن فرزند ظریفش که چنان برای دوربین دگرگون شده بود، گیج شد. در نمای نزدیک دیگر، لی نوزادی که به گرمی پوشیده شده، گریه میکند، چشمهای بسته، دهان باز، بازوها تکان میخورد، گونههای چاق و چانه دوتایی که صدا در سانفرانسیسکو طنینانداز میکند.
19. آغاز بشریت (1951)
در چیزی که معادل یک PSA در برابر والدین خشن کنفوسیوس است، لی نقش یک بچه فقیر را بازی می کند که، بله، فرار می کند تا تبدیل به یک خارپشت خیابان و دزد خرده پا شود. در زندگی واقعی، لی و همکلاسی هایش یک باند واقعی تشکیل داده بودند که در کوچه پس کوچه ها به دنبال دعوا می گشتند. آن تجربه زنده منجر به اجرای تند و تیز در فیلمی خسته کننده شد.
18. ما مدیون فرزندانمان هستیم (1955)
در سال 1953، لی به جمعی از فیلمسازان و بازیگران سوسیالیستی به نام یونیون فیلمز ملحق شد و او را به حضور در مجموعهای از فیلمهای آگاهانه اجتماعی و پیام محور رساند. در این ملودرام بسیار جدی، مادر و پدری فقیر، دختر شیرخوار خود را به زوجی از طبقه متوسط بدون فرزند میدهند تا از تصمیم خود پشیمان شوند. (این اتفاق در هنگ کنگ پس از جنگ بسیار رایج بود؛ والدین جکی چان به فکر فروختن او به دکتر ثروتمند بودند.) در فیلم، لی تنها برای مدت کوتاهی به عنوان پسر صاحبخانه تنبل ظاهر می شود و دائماً موهای چرب خود را با شانه ای مانند الویس پشت می کند. .
17. اشک های مادر (1953)
این درام خانوادگی زمانی یکی از فیلم های بروی لی به حساب میآمد که خیلی کسی نام آن را نشنیده تا اینکه آرشیو فیلم هنگ کنگ در نهایت یک چاپ خش دار پیدا کرد. اما احتمالاً اگر این کار را نمیکردند خوب میشد، زیرا اساساً فقط نیمی از فیلم بروس لی است: او نقش پسری متفکر را بازی میکند قبل از اینکه در نیمه راه فیلم توسط یک بازیگر مسنتر جایگزین شود.
16. خانه های بی شمار (1953)
این طنز سوسیال-رئالیستی زندگی خانوادگی یک تاجر ثروتمند را با یک مکانیک خودرو فقیر که زندگی صادقانهای میسازد و در خانوادهاش آسایش پیدا میکند، در تضاد قرار میدهد. در کمی پیچ و تاب، لی در نهایت نقش یک کودک شاد و غیر خارپشت را در نقش پسر شاد مکانیک بازی می کند. پلک بزنید و چهره خندان او را در این نقش تا حد زیادی تزئینی از دست خواهید داد.
15. آهنگ یتیم (1955)
لی، بهعنوان یتیم معروف، تا 20 دقیقه آخر ظاهر نمیشود – یک غوغای طولانی در میان غدههای غلیظی که به منزله یک عملکرد ضعیف است، بیش از حد منفعل و بیاعتماد به آن. در واقع،
14. دختر عزیزم (1957)
واقعیت جالب: لی زمانی قهرمان چاچا هنگ کنگ بود. همچنین سرگرم کننده: شریک زندگی واقعی او در رقص، مارگارت لیونگ، در این رام کام خوش قلب نقش یک دختر ثروتمند لوس را بازی میکند. آیا میخواهید بروس لی را بهعنوان یک تاف شیک و جلیقهدار در حالی که در یک کلوپ شبانه در حال چشیدن است ببینید؟ فیلم دختر عزیزم در لیست بهترین فیلم های بروس لی برای شماست. تنها بازی مورد نیاز از سوی او زمانی است که علاقه عشقی لئونگ با عصبانیت با او روبرو می شود – و به جای درگیر شدن، شخصیت لی از وحشت فرار می کند. شاید این تنها نمونه شناخته شده فرار لی از دعوا باشد.
13. برای طلاق خیلی دیر (1956)
این سومین فیلم از یک سه گانه عاشقانه است – که با او به ازدواج «نه» می گوید (1951) شروع می شود و پس از آن به ازدواج «نه» می گوید اما حالا او می گوید «بله!» (1952) – در مورد یک خواننده موفق که مجبور به بازنشستگی می شود و با مردی که از او نفرت دارد ازدواج می کند. لی نقش پسرش را بازی می کند – معلم رقص. (اطلاعات بیشتر در مورد رقص بروس لی: بعدها، به عنوان یک دانشجوی کالج در آمریکا، کلاس های رقص را برای کمک به پرداخت صورت حساب ها تدریس کرد.) این اجرا با لباس های هوشمندانه در لباس های مدرن، جذاب اما کمی از خود راضی، بهترین نگاه را به آنچه که لی واقعاً بود را نشان می دهد. مانند یک نوجوان غرب زده در هنگ کنگ استعماری.
12. زمان شیرین با هم (1956)
در کلاس، طبیعی به نظر می رسید که لی در مقطعی دست خود را در کمدی امتحان کند. او دقیقاً این کار را در این بازی مسخرهای که مربوط به سن و سال است انجام داد، با بازی در نقش یک نوجوان بداخلاق که خود را گرفتار موقعیتهای عاشقانه فزایندهای میبیند. با این حال، شوخ طبعی واقعی از تماشای پادشاه کونگ فو در حال لکنت زدن و تکان خوردن مانند یک احمق ناشی می شود. بت کمدی لی، جری لوئیس بود، و او تقلید معتبری انجام میدهد، تا لباسهای سفید ملوانی و عینکهای شیپوری مشکی.
11. در مواجهه با تخریب (1953)
پس از جنگ جهانی دوم، میلیونها پناهنده از جنگ داخلی چین به مستعمره بریتانیا هنگ کنگ سرازیر شدند. این فیلم کلاسیک داستانهای بسیاری از خانوادههای فقیر را به هم میپیوندد که همگی در یک ساختمان مسکونی پرجمعیت زندگی میکنند که به زودی تخریب میشود و لی نقش پسر صادق یکی از فقیرترین مستاجران را بازی میکند. او در کمتر از پنج دقیقه از زمان نمایش، موفق می شود در فیلمی پر از آن ها عملکردی برجسته و تاثیرگذار ارائه دهد.
10. تراژدی یک یتیم (1955)
تراژدی یک یتیم یکی دیگر از فیلم های بروس لی اس که در اینجا لی نقش یک یتیم شاد را بازی می کند، البته به طور خلاصه: زندگی روستایی او توسط یک جنایتکار فراری که معلوم می شود پدر بیولوژیکی اوست، مختل می شود. صحنههایی که لی در کلبهای با این مرد مستاصل و خشن گیر افتاده است، بهترین صحنههای فیلم هستند، بیشتر به این دلیل که تماشای بروسلی ۱۵ ساله که تلاش میکند ضعیف بازی کند، لذت بخش است.
9. چراغ راهنما (1953)
در یکی دیگر از ملودرامهای پیاممحور، یک کودک خوانده توسط یک پزشک و همسرش که یک پرورشگاه دختران نابینا را اداره میکنند، به فرزندی پذیرفته میشود. وقتی شخصیت لی بزرگ می شود، درمان نابینایی را کشف می کند. فیلم با التماس مستقیم جلوی دوربین به پایان می رسد: «هر بچه ای می تواند درست مثل او باشد. کودکان ناتوان بیچاره منتظر محبت شما، آموزش و پرورش هستند.» در این مرحله از زندگی حرفهایاش، لی بر نقش یتیم تسلط پیدا کرده بود، و بازی خود را با مجموعهای از رقتانگیز القا میکرد.
8. عشق: قسمت 1 و 2 (1955)
این ملودرام دو قسمتی که روی یک کشتی بخار میگذرد، در شش قسمت روایت میشود که به شش جنبه مختلف عشق میپردازد. در خط داستانی پنجم، لی نقش کوچکترین پسر خانوادهای از هنرمندان خیابانی را بازی میکند. یک فلاش بک از پدر و پسری که برای جمعی اجرا می کنند، به لی، که در دل است، این امکان را می دهد تا استعداد خود را برای نمایشگری نشان دهد. این کاملا جذاب است – و یکی از بهترین صحنه های زندگی حرفه ای لی.
7. مارلو (1969)
اولین فیلم کوتاه هالیوودی لی، هدیه ای از دانش آموز کونگ فوی برنده اسکار او، استرلینگ سیلیفانت بود، که شخصیت مجری اوباش وینسلو ونگ را برای بازی مربی خود ارائه کرد. لحظاتی پیش میآید که لی، که نسبت به لهجه چینیاش خودآگاه بود، با رد و بدل کردن دیالوگهای تند با مارلو جیمز گارنر، به همان اندازه سخت و عصبی میشود. اما او در نهایت در طول صحنه ای که در آن دفتر مارلو را در یک باله مداوم خشونت کارگردانی شده تخریب میکند، شل میشود. این فیلم در باکس آفیس شکست خورد و توسط منتقدان مورد توجه قرار گرفت. راجر ایبرت تنها ستایش خود را برای آن سکانس اکشن محفوظ میدانست، اگرچه او لی را آنقدر مهم نمیدانست که از نامش استفاده کند یا قومیتش را درست بشناسد: «جایی در زمانی که کاراته ژاپنی دفتر کارش را خراب میکند (در یک صحنه بسیار خندهدار) متوجه میشویم که مارلو نیز مسیر داستان را گم کرده است.»
6. بچه (1950)
در لیست بهترین فیلم های بروس لی، بالاخره لی اولین نقش اصلی خود را با چهارمین فیلمش به دست آورد، یک بار دیگر در مورد یک خارپشت خشن خیابانی با قلب طلا. لی تنها در 10 سالگی طیفی از احساسات و کاریزمای خام را به نمایش میگذارد. در یک صحنه، او با طنز از معلم خود تقلید میکند. در موردی دیگر، او با پرتاب شانه هایش به عقب و زدن انگشت شست به سمت حریف، خود را با جسارت های خودسرانه پف می کند – یکی از حرکات مشخص او به عنوان یک بازیگر بزرگسال. این فیلم در گیشه موفق شد و برای آن دنبالهای در نظر گرفته شد که ممکن بود لی را به مکالی کالکین هنگکنگ تبدیل کند، اما پدرش اجازه نداد او نقش را تکرار کند. لی در مدرسه مشکل ایجاد میکرد و در خیابانها دعوا میکرد، بنابراین والدینش او را تا زمانی که رفتارش بهبود پیدا کرد، او را در برنامههای نمایشی قرار دادند. (اینطور نشد، اما در نهایت به او اجازه دادند که به بازیگری ادامه دهد.)
5. Fist of Fury (1972)
دومین فیلم قراردادی لی با استودیو Golden Harvest تنها اثر دوره ای او بود. او در نقش چن ژن، شاگرد یک استاد کونگ فو معروف در دهه 1930 در شانگهای استعماری بازی می کند. هنگامی که چن ژن متوجه میشود اربابش توسط ژاپنیها کشته شده است، مشتهای خشمگین خود را باز میکند. ناسیونالیسم قومی آشکار فیلم مانند یک شات آدرنالین از میهن پرستی خالص بود. بسیاری از هواداران چینی بالشتکهای صندلیشان را پاره کردند و وقتی شخصیت لی به داخل دوجوی ژاپنی برخورد کرد و گفت: «چینیها مردهای بیمار آسیا نیستند». جالب اینجاست که لی از طرفداران فیلم های ژاپنی به ویژه Zatoichi: The Blind Swordsman بود و با سبک احساسی اغراق آمیز فیلم های سامورایی ژاپنی (چمبارا) به نقش خود نزدیک شد.
4. رئیس بزرگ (1971)
برای کسی به دنیائی مثل لی، او به ذات عمل بازی کردن علاقه داشت. در اولین فیلم برداشت طلایی، شخصیت او به تایلند مهاجرت میکند تا در یک کارخانه یخ کار کند، که در واقع جبههای برای عملیات قاچاق مواد مخدر است. «او مردی بسیار ساده و سرراست بود. لی توضیح داد که اگر چیزی به او میگفتی، او حرفت را باور میکرد. «سپس، وقتی بالاخره متوجه میشود که او را در این مدت به بازی گرفتهاند، عصباین میشود.» بازی اولیه او لذت اصلی فیلم است. او با شادی شهوانی دشمنان خود را می شکافد. تماشاگران هنگ کنگ غافلگیر شدند. بیگ باس لی را به بزرگترین ستاره آسیای جنوب شرقی تبدیل کرد.
3. راه اژدها (1972)
لی امیدوار بود این فیلم هنگ کنگ که او نویسندگی، کارگردانی و بازی در آن را برعهده داشت، بلیت بازگشت او به هالیوود به عنوان یک مرد برجسته باشد تا بتواند بر تعداد فیلم های بروس لی بیفزاید. لی نقش تانگ لونگ را بازی میکند، یک آدمک ساده که برای محافظت از یک رستوران چینی در برابر مافیا به رم فرستاده شده است. لی با خنده به Esquire گفت: «خب، این واقعاً یک طرح ساده از یک پسر روستایی است که به جایی میرود که نمیتواند به زبان آن کشور صحبت کند، اما به نوعی او را بالاتر میبرد، زیرا صادقانه و به سادگی خود را بیان کرده است. از هرکسی که سر راهش قرار میگیرد.» لی در اولین کارگردانی خود نتوانست بین طنز صحنههای اولیه ماهی خارج از آب و خشونت در پایان تعادل برقرار کند. جذابیت فیلم تقریباً به طور کامل به صحنه مبارزه او با شاگردش، چاک نوریس بستگی دارد – مسلماً بهترین صحنهای است که تا به حال در سلولوئید ثبت شده است.
2. یتیم (1960)
لی هرگز روی پرده راحت نبود مگر اینکه او ستاره بود و ده سال از زمان The Kid برای یک نقش اصلی منتظر بود. لی با الگوبرداری از شخصیت نوجوان مشکلدار خود از جیمز دین در شورشی بدون دلیل، پیچیدهترین عملکرد احساسی خود را به عنوان بازیگر در این فیلم ارائه میکند. یک لحظه او غرغر میکند، لحظه دیگر به طرز دیوانه وار می خندد، و در تمام این مدت یک خروش کثیف از عامیانه خیابانی کانتونی را بیرون می ریزد. پسران هنگ کنگی آنقدر گرفتار کلاهبرداریهای لجبازی لی شدند که شروع به تقلید کردن او از سیگار کشیدن و رقص چاچا کردند که باعث شد یکی از مدیران دبیرستانی نگران در ورودی مدرسهاش بنری آویزان کند که روی آن نوشته شده بود: «هیچکس اجازه تقلید ازبروس را ندارد. Lee’s Ah Sum در The Orphan!
1. اژدها وارد می شود (1973)
مرگ او یک ماه قبل از انتشار فیلم اژدها وارد میشود(که میتوان آن را به نوعی یکی از بهترین فیلم های بروس لی نامید)، آن را نشانی از زندگی حرفهای او برجا گذاشت. بازیگران چند نژادی، شخصیت شرور گربه نواز، و ساختار مسابقات، شور و شوق کونگ فوی را در غرب به راه انداختند. لی ترسیده بود که برادران وارنر فیلم را مجدداً قطع کند تا جان ساکسون را به عنوان ستاره فیلم قرار دهند، ولی بروس لی بر روی پرده و خارج از آن مبارزه کرد تا شخصیت خود را در هر فریم نشان دهد. نتیجه عملکردی بود که به قدری خوب بود که میشد لرز عضلات در اثر ضربات لی را از صحنه تلویزیون حس کرد. دو ساعت تماشای ضربه زدن، لگد زدن و حرکت کردن لی در میان دهها آدم بد، میلیونها کودک غربی را تشویق کرد تا به هنرهای رزمی بپردازند. Enter the Dragon فیلمی است که میراث لی را در فیلم و فراتر از آن تثبیت کرد.
0 Comments