تست های شخصیت شناسی چقدر مفید هستند؟
در جستجوی خود شناسی همه ما احتمالا چند تا تست شخصیت شناسی انجام دادهایم. هدف این است که بینشی در مورد خودمان به دست آوریم و بفهمیم چرا ما اینگونه هستیم. اما آیا این تستها مفید هستند؟ آیا به طور دقیق شخصیت رو می سنجند؟ آیا برای درک خود مفید هستند؟ پاسخها پیچیده هستند. در این مطلب میخواهیم بر سه تا از معروفترین تستهای شخصیت متمرکز شویم. MBTI و Enneagram و Big five.
تست مایرز_ بریگز گستردهترین آزمون روانشناسی است و براساس نظریه کارل یونگ است. این تست توسط تیم مادر و دختر کاترین کوک بریگز و ایزابل بریگز مایرز ساخته شد. کاترین بریگز از مفاهیم شخصیتی یونگی برای آنالیز کارکترها در ادبیات استفاده کرد. اگرچه MBTI مبتنی بر نظریه یونگ است، اما واقعاً تفسیر ایزابل مایرز از این نظریه بود که در زیر ساخت این آزمون نهفته است.
MBTI دارای ۴ بعد هست (درونگرایی-برونگرایی، شهودی-احساسی، تفکر- احساسی، قضاوتی-ادراکی) که ترکیب آنها ۱۶ تیپ شخصیتی به وجود آورده که تیپها در ۴ حرف شناخته میشوند مثل INFP یا ESTJ.
انیاگرام ریشههای باستانی دارد که از سنتهای بابلی و صوفی گرفته شده است. این تست ۹ تیپ دارد که به صورت عددی نشان داده شده، این تیپها برچسبهای توضیحی دارند (به عنوان مثال، “اصلاحطلبان”، “موفق،” “صلحساز”) برخلاف MBTI که آزمون رسمی توسط شرکت مایزر منتشر شده آزمونهای مختلفی برای ارزیابی انیاگرام وجود دارد.
Big Five در درجهی اول به عنوان یک ابزار برای کمک به درک چگونگی ارتباط شخصیت با نتایج مختلف از رفاه گرفته تا موفقیت تحصیلی، تا به عنوان یک کارمند توسعه داده شد.
این تست شامل ۵ بعد است (روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی به تجربه، وظیفه شناسی و توافق پذیری) هرچند ابزارهای مختلفی برای اندازه گیری در big five وجود دارد که رایج ترین آنها NEO هست که برای سه بعد اول نام گذاری شدهاند.
آیا این تست ها واقعا مفیدند؟
اولین نگرانی نظریه زیربنایی پشت آزمون هست، همانطور که گفته شد MBTI براساس نظریه یونگ است، نظریه انیاگرام پیش از حوزه روانشناسی هست و تفسیری از سنتهای قدیمی در مورد تیپهای شخصیتی هست.
Big five پس از دههها تحقیق در مورد ویژگیهای شخصیتی تکامل یافته و نتیجهی آن کاهش دهها ویژگی شناختی به ۵ ویژگی شناختی اصلی پایدار و درجه بالاتر بود.
هر آزمون خوب نیاز به نشان دادن اعتبار خوب و ثابت بودن دارد یعنی در زمانهای مختلف فرد نمرات متفاوتی کسب نکند.
هم MBTI و هم انیاگرام توسط روانشناسان به دلیل عدم ارائه شواهد محکم از اعتبار و پایایی مورد انتقاد قرار گرفتهاند. مثلا قالب انتخاب اجباری MBTI ممکن است با تغییر چند پاسخ شرکتکننده آزمون منجر به تغییر یک درونگرا به یک برون گرا شود که نشان دهنده مشکلاتی در قابلیت اطمینان به آزمون هست.
برای مثال ممکن است به شما برچسب درونگرا یا برون گرا بزنند که تیپ شخصیتی شماست. در واقع به این دلیل که ابعاد شخصیتی پیوسته هستند و افراد کم و بیش برونگرا یا درونگرا هستند و این تست، تفاوتی بین درونگرای قوی و درونگرای نسبتا ضعیف قائل نیست.
اما اقدامات big five مثل NEO به طور گسترده تایید شده است. آنها امتیازات مستمری را در هر یک از پنج ویژگی شخصیتی ارائه میدهند، بنابراین کاربر میتواند تشخیص دهد که آیا در هر یک از ویژگیها قوی هستند یا ضعیف اما با این حال، big five بیشتر برای تحقیق استفاده میشوند و معمولاً تفاسیر دقیق مشخصه دو معیار دیگر را ارائه نمیدهند.
علاوه بر این معیارهای شناخته شده شخصیت، تعداد زیادی به اصطلاح تست شخصیت در اینترنت وجود دارد. باید به ویژه در مورد تفسیر نتایج آزمون شخصیت نگران بود.
اثر بارنوم
اثر بارنوم زمانی اتفاق میافتد که به افراد تفسیرهای مبهمی از نمرات آزمون شخصیتشان داده میشود که میتواند تقریباً برای هر کسی مناسب باشد. این اثری است که طالع بینها، فالگیرها و شارلاتانها ایجاد میکنند.
مثلا اطلاعاتی را که در مورد یک فرد ارائه میکنند، واقعاً میتواند تقریباً برای هر کسی صدق کند (مثلاً: “گاهی اوقات میتوانید پر سر و صدا، برون گرا و مردمی باشید، اما مواقع دیگر میتوانید ساکت، خجالتی و محتاط باشید.»). بسیاری از «تستهای شخصیتی» آنلاین این تفاسیر مبهم را ارائه میدهند که میتواند تقریباً برای هر کسی صدق کند.
تستهای شخصیت در ابتدا به عنوان ابزار تحقیق برای درک بهتر تفاوتهای فردی ایجاد شد. بعدها، آنها برای اهداف متعدد مورد استفاده قرار گرفتند. برخی از تستهای شخصیت، مانند MMPI (مخفف شخصیت چند مرحلهای مینه سوتا)، برای تشخیص اختلالات روانی مختلف استفاده میشود. تستهای شخصیتی دیگر، مانند ارزیابی هوگان، برای انتخاب پرسنل و برای توسعه کارکنان و مدیران استفاده میشود.
در مورد تستهایی که افراد برای خودکاوی انجام میدهند چطور: MBTI، Enneagram و Big Five؟
توجه داشته باشید که این تستها فقط نشانههایی از ویژگیهای شخصیتی که ممکن است داشته باشید به شما میدهند، اما دقیق نیستند و میتوانند کاملاً اشتباه باشند. هر یک از نتایج آزمون میتواند تحت تأثیر آزمون گیرنده قرار گیرد، که ممکن است سعی کند آزمون را طوری انجام دهد که به روشی اجتماعی مطلوب پاسخ دهد.
به یاد داشته باشید که شخصیت، سرنوشت نیست. داشتن برخی ویژگیهای مطلوب (یا نامطلوب) به این معنی نیست که در الگوهای رفتاری خاصی گیر کردهاید. صفات نشان دهنده گرایشها – الگوهای رفتار – هستند و ما میتوانیم از الگوها خارج شویم. علاوه بر این، شرایط نیز وارد بازی میشود. به عنوان مثال، یک درونگرا ممکن است در شرایط خاص، بیشتر شبیه یک برونگرا رفتار کند و بالعکس.
به طور خلاصه، زیاد با نتایج تست های شخصیت شناسی خود درگیر نشوید.
0 Comments