“موسیقی به خودی خود, زندگی است”, “زمانی که کلمات شکست میخورند, موسیقی سخن میگوید”, “موسیقی یک فرار است”, “زندگی همانند یک ملودی زیباست, فقط اشعارش چندان جالب نیستند”, “زندگی, موسیقی متن خود را دارد”.
این نقل قولها, برگرفته از سخنان موسیقیدانهای بزرگ این صنعت هستند. جالبی قضیه از آنجا شروع میشود که اگر به کسی که تا به حال در زندگی خود هیچ موزیکی گوش نکرده باشد این نقلقولها را نشان دهیم, شاید چیز خاصی درک نکند! حتی کتابی با جزئیات فراوان درباره هنر موسیقی را برایشان بخوانیم, احتمالا به نتیجه خاصی نمیرسند. فکر میکنید دلیل آن چیست؟
موسیقی یکی از معنویترین اختراعات انسان است. هیچ انسانی در دنیا وجود ندارد که به صورت قطعی بگوید “من فرمول ساختن یک قطعه موسیقی خوب را پیدا کردم! باید کار ایکس و ایگرگ را انجام دهید که موسیقی شما زیبا شود!”. استیوی ری وان جملهای درباره موسیقی دارد: “تو اول باید حسش کنی. بعدش یاد میگیری که چطوری بنوازیش.”
بدون پیدا کردن احساس, موسیقی به هیچ دردی نمیخورد! (مگه اینکه از آهنگای دامبولی دیمبول لذت میبرین که تو این مورد, خب…)
ولی امروز__ برخلاف علاقه نویسنده به نوشتن فقط درباره موسیقی__هدف بنده شرح دادن زیبایی موسیقی متن فیلم, سریال, گیم و هر نوع رسانهی دیگر است. چرا و چطور موسیقی نوشته شده برای یک فیلم میتواند آن اثر را ارتقا دهد؟
فهرست
تاریخچه موسیقی متن
اوایل قرن بیستم, فیلمها صامت بودند. آن زمان هنوز تکنولوژی پخش کردن صدا و تصویر به صورت همزمان نبود و از قضا, پروژکتورهای آن دوره بسیار پر سرو صدا بودند. به همین جهت, سینماها پیانیستهایی را استخدام میکردند که در حین پخش فیلم، بنوازند. موسیقی نواخته شده توسط آن نوازندگان معروف به Photoplay music است. به این معنا که موسیقی مخصوص فیلم نبود, بلکه مخصوص اتفاقات خاصی که در یک سکانس میفتادند بود. اگر کاراکتری گریه میکرد, موسیقی غم انگیز و اگر دو کاراکتر درحال جنگ بودند, موسیقی حماسی پخش میشد. این روند به گذر زمان دچار تغییرات زیادی شد. به حدی که سازندگان فیلم به اهمیت موسیقی و تاثیر آن روی مخاطبان پی بردند. از همین جهت, آنها نوازندگانی را استخدام کردند که موسیقی متن خاص و منحصر به فردی برای فیلمهایشان بسازند. در همین دوران بود که ژانر موزیکال ابداع شد و مکس استاینر ,ملقب به پدر موسیقی متن فیلم, در سال 1933 اولین آلبوم اختصاصی برای یک فیلم را ساخت (کینگ کنگ) و چهار سال بعد از آن, انیمیشن سفید برفی و هفت کوتوله, اولین موسیقی متن تجاری را منتشر کرد.
در بین دهههای 40 و 70 میلادی, اهمیت و تاثیر موسیقی متن به طور مداوم بیشتر شدند. بعضی از فیلمها هم با خرید امتیاز آهنگهایی که از قبل وجود داشتند, اجازه استفاده کردن از آنها در فیلمهایشان را بدست میآوردند. به عنوان مثال, هزینه خرید امتیاز آهنگهای فیلم Easy Rider تقریبا یک میلیون دلار شد, درحالیکه باقی هزینههای فیلم فقط به حدود 350 هزار دلار رسید. این نشانگر اهمیت والای موسیقی متن بود. از آن زمان تاکنون, اهمیت موسیقی متن در فیلمها بیشتر و بیشتر شده است.
بهتر از موسیقی معمولی؟
همزمان که بنده در حال نوشتن این متن هستم, در حال گوش دادن به کارهای هانس زیمر هم هستم, شخصی که مطمئنا با او آشنایی دارید (و قراره خیلی اینجا به اسمش اشاره شه, عادت کنین!). یک افسانه در صنعت موزیک جهان که آثارش از اکثر موزیسینهای کنونی بهتر است. هرچند که هانس زیمر یکی از مهمترین سازندگان موسیقی متن فیلمهای هالیوودی است, نمیتوان از شاهکارهای اشخاصی مثل هاوارد شور (سازنده موسیقی متن سری فیلمهای ارباب حلقهها و هابیت), جان ویلیامز (جنگ ستارگان, سوپرمن, لیست شیندلر و خیلی از آثار دیگر), برنارد هِرمن (شهروند کِین, راننده تاکسی و اکثر فیلمهای هیچکاک) و بسیاری از موزیسینهای نابغهی دیگر نام نبرد. فکرش را بکنید, هر فیلم جذابی که دیدهاید بدون موسیقی متنش شاید تاثیر خاصی روی شما نمیگذاشت. مثلا فیلم The Intouchables را به یاد بیاورید (عمرا اسمشو ترجمه کنم, دست نزدنیها؟! دست نیافتنیها؟! بعضی اسما نباید ترجمه بشن آقایون سایتهای دانلود فیلم عزیز!). صحنهی آخر فیلم را بدون قطعه موسیقی Una Mattina نمیشود تصور کرد! یکی مهمترین ویژگیهای انقلابی بودن فیلم 2001: A Space Odyssey موسیقی متن زیبای کلاسیک آن بود و اکثر فیلمهای نولان, با موسیقی متن آنها یاد میشوند و در مثال آخر, قطعه My heart will go on از سلن دیون عزیز برای فیلم تایتانیک! توضیح بیشتر میخواهید واقعا؟!
هرچند که عنوان این بخش یه سوال بلاغی است (معلومه که بهتر نیست, هدف عنوان این بود که توجه تورو جلب کنه!), به هیچ وجه از اهمیت موسیقی متن و برابری اهمیت آن با موسیقی معمولی نمیتوان گذشت. فیلم و موسیقی, همیشه پیوندی زیبا و جدا نشدنی داشتهاند.
موسیقی متن فیلمهای انتخاب شده توسط نویسنده
اکنون وقت آن رسیده است که چند موسیقی متن مورد علاقه خودم را بیان کنم. پس بدون هدر دادن وقت بیشتر, میرویم به سمت اصل مطلب:
1) Interstellar
خب, بالاخره رسیدیم سراغ استاد اعظم, هانس زیمر. موسیقی متن فیلم Interstellar, علاوه بر بیهمتا بودن در زیباییاش, در خیلی از جاهای فیلم با استفاده از ابزارهای ریز و درشت نوازندگی, معنای سکانس را تغییر یا تقویت میدهد. مثل استفاده از ارگ در اولین سکانس فیلم به همراه صدای گرد و خاک (وضعیت کره زمین در فیلم) و به طور کامل متوقف کردن موسیقی در زمانی که سفینه تازه از جو زمین خارج شده برای رساندن حس خلاء فضا و بیصدایی آن. اکثر هواداران این فیلم آهنگهای معروف این فیلم را شنیدهاند و توضیح و تمجید بیشتر نیاز نیست (برای اینکه ناراحت نشین, این کاور آکوستیک از تم اصلی Interstellar رو گوش کنین😊). به همین دلیل, بنده قصد دارم درباره قطعهی نسبتا شنیده نشده این فیلم صحبت کنم. آن قطعه, Mountains است. زمانی که این آهنگ پلی میشود, خدمه سفینه در سیاره میلر هستند. سیارهای که کل سطح آن یک اقیانوس بزرگ ولی کم عمق است و به دلایل جاذبهای, زمان در آنجا به شدت آرام میگذرد (هر ساعت تو سیاره میلر, معادل با 7 سال روی زمینه). کوپر (شخصیت اصلی فیلم) و بقیه خدمه, از دور کوه بزرگی را مشاهده میکنند که به آنها امید میدهد که خشکی در این سیاره وجود دارد. ولی در حقیقت آن چه که میبینند کوه نیست, بلکه موجی بسیار بزرگ است که درحال نزدیک شدن به سفینه آنهاست. این سکانس, یکی از استرسآور ترین لحظات فیلم است که به کمک قطعه Mountains تاثیر بیشتری بر مخاطب دارد. اول قطعه, صدای تیک تاک ساعت شنیده میشود. اگر برای دقایقی وارد ریاضیات شویم, میفهمیم که در هر 1.25 ثانیه آهنگ, صدای تیک شنیده میشود. اگر فرض کنیم که این آهنگ در طول زمانی که خدمه در سفینه میلر هستند پخش میشود و بعد از هر 1.25 ثانیه, یک صدای تیک شنیده شود, میتوان نتیجه گرفت که هر تیک, نشانگر گذشتن یک روز در زمین است! این آهنگ, به همراه نقطههای کلایمکسی آن, خطرناک بودن ماموریت کوپر و پیامدهای آن را به زیبایی به مخاطب نشان میدهد.
2) Berserk
خب, برویم سمت شرق و کشور زیبای ژاپن (weeb alert) تا ببینیم فرق موسیقی متن غرب و شرق چیست. در سال 1988, کنتارو میورا اولین نسخه مانگای Berserk را منتشر کرد. Berserk, داستان شمشیرزن جوانی به نام گاتس است و زندگی سخت و پرجنجال او. در این داستان, تمهای فلسفی و احساسی زیادی دربارهی زندگی, هدف, عشق و دوستی وجود دارد که آن را در ژانر خود منحصر به فرد میکند. این مانگا, تا سال 2021 ادامه یافت تا اینکه نویسنده و نقاش بزرگنام آن, کنتارو میورا, بر اثر حادثه قلبی درگذشت. این مانگا, با اینکه هنوز ناتمام مانده است, یکی از بهترین داستانهای ژانر دارک فانتزی در عصر مدرن است. اکثر رسانههای بعد از دهه نود از Berserk الهام گرفتند. بعد از موفقیت مانگای Berserk, دو اقتباس سریالی و یک اقتباس فیلمی از آن گرفته شده است. بیایید با هم موسیقی متن آنها را قدم به قدم آنالیز کنیم.
موسیقی متن اقتباس سریالی Berserk, توسط موزیسین بزرگ ژاپنی, سوسومو هیراساوا ساخته شده است. اولین اقتباس به صورت یک انیمه 25 قسمتی منتشر شد که در آن, یک قطعه به شدت نزد هواداران Berserk معروف شد. آن قطعه, به سادگی Theme of Guts نام دارد. داستان Berserk پر از لحظات غمانگیز و دردناک است و خیلی از فلسفهی نیهیلیزم (هیچانگاری) در تم داستان استفاده میشود. ولی علیرقم تمام اتفاقاتی که برای گاتس میفتد, او باز هم میایستد و مبارزه میکند. این فلسفه و پیام, به وضوح در این قطعه شنیده میشود. درد, غم, ناامیدی و ذرهای از امید المانهای این قطعه هستند. به علاوهی اینها, این آهنگ به شدت آرامش بخش است. استفاده از ساز پیانو برای آرپژیوی اول آهنگ و صدای زیبای ووکالیست زن این آهنگ و کورس شگفتانگیز آن, آدم را هیپنوتیز میکند! حتما آن را گوش کنید.
اقتباس بعدی, انیمشنهای سگانه سینمایی Berserk the Golden Age Arc میباشد. در این فیلمها, قطعهای به نام Blood and Guts پلی میشود که به زیبایی تمام, تاریکی و وحشت دنیای Berserk را به تصویر میکشد. این قطعه اثر موزیسین دیگری به نام شیرو ساگیسو است که با استفاده از آلات موسیقی کلاسیک و تیم سرود کُر, به شکل استادانه فضای زیبا ولی دهشتناک دنیای Berserk را به صدا در میآورد.
قطعهی My brother نیز با تلقین کردن سبک متال و گروه سرود کُر, خشونت و وحشیگری و جنبهی حماسی کارکتر گاتس را چنان به خوبی نشان میدهد که آدم دلش میخواهد شمشیر خود را برداشته و به جنگ صد ساله به سمت دشمن دیرینه خود برود!
3) Pirates of the Caribbean: At World’s End
اگر فکر میکردید کار ما با هانس زیمر تمام شده, سخت در اشتباهید! نه تنها سری فیلمهای دزدان دریایی کارائیب یکی از بهترین فرنچایزهای صنعت فیلمسازی است, بلکه یکی از نمادین ترین موسیقی متن هالیوود را دارد. مطمئنا همهی ما با آن آهنگ معروف این فیلمها آشنایی داریم (دا دا د د دا دا د د دا دا د د دا دا د د), ولی شاید اکثرا فیلم سوم به نام At World’s End را به یاد نداشته باشند. برعکس کارهای جدیدتر هانس زیمر, قبل از سال 2010 بیشتر موسیقی متن او متکی بر آلات کلاسیک و فولک بود. به همین جهت, سکانس اول فیلم At World’s End با یک سرود به نام Hoist the Colours شروع میشود. برعکس فیلمهای پیشین, آغاز این فیلم نسبتا دارکتر و دپرستر است. دولت انگلیس (یا همان East India Trading Company) درحال نسل کشی دزدان دریایی و تمان کسانی که ذرهای به آنها متصل هستند میباشد. در سکانس اول, مردمی را میبینیم که به سمت چوبهی دار میروند و میان آنها, پسر بچهی 10 یا 12 سالهای است که سرنوشت او هم قرار نیست به خوشی تمام شود. در همین زمان او شروع به خواندن این سرود میکند و بعد از او همهی زندانیان او را همراهی میکنند. آهنگ Hoist the Colours به معنای پرچمها را ببرید بالا به زیبایی تم اصلی فیلم (انقلاب علیه صنعت گرایی) را به ما نشان میدهد.
برویم به وسط فیلم. جایی که خدمه کشتی مروارید سیاه به سمت مرز دنیا رفتند تا جک اسپارو را از سرنوشت مرگبارش نجات بدهند. آنها در برزخ بین دنیاها گیر کرده و توانایی فرار ندارند, تا اینکه جک از نبوغش استفاده کرده و معمای نقشهی رمزگزاری شده را آشکار میکند. روی نقشه نوشته شده بود Up is down (بالا, پایین است) و در همین زمان, یکی از بهترین موسیقیهای متن پلی میشود! جک به این نتیجه میرسد که برای فرار از این برزخ, باید کشتی خود را چرخانده تا برعکس به آب برود تا بتواند از دنیای مردگان بیرون آمده و به دنیای زندگان بازگردند! این سکانس شگفت انگیز را از اینجا تماشا کنید.
و در آخر, قطعهی At wit’s end. این قطعه, تمام فیلم را فرا میگیرد. از داستان عاشقانه ولی تراژیک کارکتر دِیوی جونز گرفته تا آزادی خواهی دزدان دریایی و جاهطلبی و هوش جک اسپارو, همهی این تمهای داستانی در این قطعهی زیبا گنجانده شدند. هانس زیمر به کمک نبوغ و خلاقیتش, یکی از بهترین آلبومهای موسیقی متن فیلم در دنیا را ساخته است.
و درآخر…
شاید برای هر فیلم یا موزیکی که در این مقاله ذکر شد, دنیاها حرف برای گفتن مانده است. ولی همانطور که در اول متن گفتیم, برای درک کامل و لذت بیشتر از موسیقی, به کلمات نیازی نیست. چرا که نوازندگان سراسر دنیا با زبانهای مختلفشان, میتوانند از طریق هنر زیبای موسیقی با ما همزبان شوند. نمیدانم که انسان چگونه به این خلاقیت رسید که با استفاده از صداهای مختلف, یک وسیلهی زیبا برای بیان احساسات و معنا و زندگی بسازد, ولی میدانم که در هر لحظه و هرمکانی در زندگیام باشم, هندزفری بلوتوثیام در گوشم باقی خواهد ماند.
“خودتونو از صداهای آشغال خلاص کنید, زندگی خیلی کوتاهه!”
- هانس زیمر
خیلی لحن نوشتنت جذابه مازیار. موزیک هایی رو هم که معرفی کردی گوش کردم عالی بودن. دم شما گرم
مرسی مرسی
موسیقی متن دزدان دریایی کارائیب یه چیز دیگست اصلا. ولی از حق نگذریم موسیقی متن بازی مرکبام خوب بود، کاش از اونم مینوشتید.
موافقم
همون اسکواد گیمز؟
عالی آفرین
مچکرم