Generic selectors
Exact matches only
جستجو بر اساس عنوان
جستجو بر اساس مطلب
Post Type Selectors
بر اساس دسته بندی
آی تی
اصناف و صنایع
اقتصاد
امور زنان
بلاکچین و ارز دیجیتال
بهترین ها
تعمیرات
تغذیه
تکنولوژی
توسعه مهارت‌ها
حیوانات خانگی
خانه و دکوراسیون
داستان کوتاه/ نقد ادبی
دسته‌بندی نشده
رابطه و ازدواج
رهبری و مدیریت
روان‌شناسی
رویدادها
سبک زندگی
سرگذشت‌ها
سلامت
سلامت عمومی
طبیعت و محیط زیست
علم و فناوری
فیلم و سرگرمی
گردشگری
مارکتینگ
مد و زیبایی
مدیریت و کسب‌وکار
موبایل و کامپیوتر
موسیقی
نوشته های خواندنی
هنر و ادبیات
هنرهای تجسمی
ورزش
پذیرش پست مهمان در یونویس
خبر فوری
خانه @ سبک زندگی @ فیلم و سرگرمی @ تحلیل قسمت ۸ سریال The Last of Us

تحلیل قسمت ۸ سریال The Last of Us

by | 15 اسفند 1401 | فیلم و سرگرمی | 0 comments

خب باز هم دوشنبه شد و باز تحلیل قسمت ۸ سریال The Last of Us. در قسمت قبل با مرور گذشته‌ی الی و بیشتر آشنا شدن با نحوه‌ی تصمیم‌گیری الی به این رسیدیم که الی قصد تنها گذاشتن جوئل را ندارد و تصمیم دارد او را تیمار کند. در قسمت قبل سریال The Last of Us خیلی درگیر احساسات الی شدیم، این قسمت نیز ما را احساساتی خواهد کرد. اما از نوع خشم. این قسمت ما را نسبت به یک کاراکتر شیطان‌صفت منفور خواهد کرد. پس بریم سراغ بررسی و تحلیل قسمت ۸ سریال The Last of Us.

تحلیل قسمت ۸ سریال The Last of Us

این قسمت از مراسم مرگ شخصی ناشناس شروع می‌شود. کشیشی کتاب مقدس می‌خواند و دختری عزادار و گریان است. این‌جا هم باز گروهی از مردم دور هم جمع شده‌اند و زندگی می‌کنند. آن‌ها گرسنه هستند و شکسته. در طرف دیگر داستان الی نیز گرسنه است و جوئل مریض و زخمی را تنها می‌گذارد و به دنبال غذا می‌رود. در این قسمت موازات زیادی بین وضعیت الی و کشیش می‌بینیم. جلوتر هم خود کشیش به این موضوع اشاره می‌کند. هر دو خشمی در وجودشان دارند و می‌خواهد از عزیزانشان مراقبت کنند. هردو گرسنه‌اند و درمانده. ولی در تحلیل قسمت ۸ سریال The Last of Us می‌بینیم که مسیری که انتخاب می‌کنند بسیار متفاوت است و همین این قسمت را بسیار جذاب کرده‌ است.

اتفاقات اصلی این قسمت بر بالای جسد یک گوزن باز می‌شود. گوزنی که الی تیرش را زده است و بر پای دونفر از آن گروه که یکی از آن‌ها همان کشیش است می‌میرد. الی سر می‌رسد و در عوض نیمی از گوشت گوزن تقاضای دارو برای جويل می‌کند. البته الی در این سکانس نشان می‌دهد که خیلی چیزها از جويل یادگرفته است. از تیراندازی و تمرکز قبل آن گرفته تا نشان ندادن ضعف در برابر دو مرد غریبه. 

همچنین بخوانید  معروفترین بازیگرانی که تغییر جنسیت داده اند

 

متوجه می‌شویم که کسی که اول قسمت مراسم مرگش را دیدیم همان کسی است که به جويل چاقو زده است. و این گروه هم به دنبال انتقام هستند. الی آمپول‌های پنیسیلین را برای جوئل می‌برد و ناشیانه بر بدن او می‌زند. ترسی که الی در این صحنه دارد برای خیلی از ماها آشنا است. ترس از دست دادن عزیز در کنار استرس برای نجات او.  همان شب هم گروه به رهبری کشیش تصمیم به دنبال کردن الی و پیدا کردن او می‌گیرند. کشیشی که قبل شیوع بیماری معلم بوده و اعتقادات مذهبی‌اش پس از سقوط جامعه زیاد شده است. و همین باعث شده است که به شخصه به صادقانه بودن اعتقاداتش شک داسته باشم و دلیل کشیش شدنش را تنها فرصتی برای کسب قدرت می‌بینیم.

الی در زنجیر

روز بعد آن گروه به سراغ الی می‌آیند و اورا پیدا می‌کنند. به اسبش تیر می‌زنند و الی از هوش می‌رود. بقیه گروه نظرشان این است که الی نیز باید کشته شود ولی کشیش جلوی آن‌ها را می‌گیرد. در این صحنه ما با اولین نشانه‌های شیطانی بودن ذات این شخص آشنا می‌شویم. با اینکه همه نظرشان به کشتن الی است ولی معلوم است که این کشیش برنامه‌های دیگری برای الی دارد. آن‌ها الی را با خود می‌برند و جويل با وجود حال بد می‌تواند از خود در برابر یکی ار مهاجمین دفاع کند. معامله‌ی الی موفق بوده و آمپول‌ها حال جوئل را بهبود بخشیده‌اند.

الی بار دیگر در زنجیر است. دقیقا همانطور که بار اول او را دیدیم.این کشیش با اینکه تازه‌کار است ولی زبان باز قهاری است و می‌تواند با حرف‌های خود الی را شکسته‌تر کند. در آنسو، جويل با نیمه جان باقی مانده‌اش دو نفر از مهاجمین را می‌گیرد و از آن‌ها آدرس شهرشان را به زور شکنجه می‌گیرد. چه کارهایی که جوئل برای نجات الی نمی‌کند. 

همچنین بخوانید  شش تا از زیباترین لگوها برای هدیه به طرفداران موسیقی

جایی که الی در ان زندانی است شبیه قصابی است. جایی که این گروه برای زنده ماندن گوش‌ت حیوانات را آماده‌ی غذا می‌کنند. اما حیوانات تنها چیزی نیست که این گروه می‌خورند. کشیش اعتراف می‌کند که برای زنده‌ماندن دست به هرکاری می‌زند حتی خوردن گوشت انسان‌ها. چه کشیشی. کشیشی با قلبی پر از خشونت. که پس از شیوع بیماری قارچی از همان قارچ‌ها الهام گرفته است و خشونتش را به اوج رسانده است. او اینجا اعتراف می‌کند که از اسم خدا برای جلوبردن اهداف خودش استفاده می‌کند، چه آشنا. 

دست درازی

او به الی پیشنهاد می‌دهد که می‌تواند از قدرتی که میان این مردم دارد استفاده کند و جلوی آن‌ها بگیرد تا جوئل را نکشند. احتمالا می‌دانید که در ادامه چه می‌شود ولی می‌خواهم باز هم به ظرافت فیلم‌سازی این قسمت اشاره کنم. لحظه‌ای که کشیش دستش را روی میله‌های این زندان کوچک می‌گذارد و توجه دوربین به این حرکت، استرس را ناخودآگاه در دل ما می‌اندازد. به این حرکت در سینما Forshadowing یا پیش‌بینی می‌گویند. یعنی اشاراتی به آینده‌ی داستان که می‌توان به کمک آنها داستان را پیش‌بینی کرد.  اینجا هم تمرکز دوربین به جلو آوردن دست کشیش پیش‌بینی دست درازی او به الی است. جالب است بدانید که کارگردان این قسمت سریال علی عباسی کارگردان ایرانی-آمریکایی است.

الی هم متوجه همه‌ی این نشانه‌ها می‌شود با زیرکی انگشتان کشیش را می‌شکند و اورا گاز می‌گیرد. باز هم الی نشان می‌دهد که اصلا ضعیف نیست و هیچ‌وقت از خود ضعف نشان نمی‌دهد. پس از ردوبدل شدن چند تهدید بین الی و کشیش به سراغ جوئل می‌رویم. جوئل راهی شده است به سمت شهر این گروه. گروهی که اول به نظر خیلی معصوم می‌آمدند ولی به مرور فهمیدیم که با کمک رهبر مذهبی خود به مسیری تاریک رفته‌اند. 

همچنین بخوانید  ترسناک ترین بازی های ایکس باکس؛ 8 تا از بهترین ها

کشیش به سراغ الی می‌رود تا او را به قول خودش به قطعات کوچک در بیاورد و احتمالا از گوشت او برای خوراک گروه استفاده کنند. باز هم الی زیرکی از خود نشان می‌دهد و با کمک جای زخم قارچی خود ترس را به دل کشیش می‌اندازد. و چون اورا گاز گرفته این فکر را در ذهن کشیش می‌اندازد که او هم دچار بیماری قارچی شده است. در این میان با سرعت یک نفر را با چاقو می‌زند و از آنجا سعی بر فرار می‌کند. در میان آتش که به شدت به توصیفات مذهبی از جهنم کشیش را با چاقوهای متداوم می‌کشد. نماد بازی این جهنم بسیار دل آدم را خنک می‌کند. کشیشی که با استفاده از اسم خدا در جهنم خودساخته‌ی خود می‌میرد و الی مثل فرشته‌ی انتقام بر سر او فریاد می‌زند. بیش باد این اتفاقات.

جوئل به الی می‌رسد و باز این دو را در کنار هم می‌بینیم. و جقدر این صحنه آرامش بخش است و چقدر دوست داریم این دو تا را. 

نتیجه گیری

این قسمت باز بدون وجود حتی یک زامبی به خوبی ترس را در دل ما می‌اندازد و به ما یادآوری می‌کند که گاها مردم عادی از این زامبی‌ها ترسناک‌ترند. نشان می‌دهد که سواستفاده از اعتقادات مذهبی می‌تواند یه گروه را به چه کارهایی وادارد. 

این قسمت نشان می‌دهد که  رابطه‌ی جوئل و الی چقدر سالم است و چقدر این دو به هم نیاز دارند و به هم می‌توانند کمک کنند. 

خلاصه که باز هم باید یک هفته‌ی تمام منتظر قسمت بعد باشیم و هی به این فکر کنیم که این بار بر سر راه این دو نفر چه چالشی قرار می گیرد.

بی‌نظیر
بی‌نظیر

Life is a waterfall
We drink from the river
Then we turn around and put up our walls

چطور بود؟
+1
+1
+1
+1
+1
+1
+1

0 Comments

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نویسندگان فعال

مطالب مرتبط