یکی از شاخص‌ترین ژانرهای فیلم‌های سینما درباره مسائل اجتماعی است. همواره در طول تاریخ بشریت انقلاب‌های مردمی جزئی از مسائل اجتماعی مهم جامعه بوده است. این فیلم‌ها به منظور به تصویر کشیدن ظلم حکومت‌های طاغوتی و شجاعت‌ها و رشادت‌های مردم مبارز است. بهترین فیلم ها درباره انقلاب اجتماعی صرف‌نظر از مکان و زمان آن‌ها، درس آزادی و استقامت به مردم می‌دهند و چشم آن‌ها در برابر ظلم و ستم حکومت‌های استبدادی باز می‌کنند. در این مقاله کوشیده‌ایم تا تعدادی از این فیلم‌ها که در میان تماشاگران محبوب و مورد تایید هستند را معرفی کنیم.

V for vendetta

بعد از حوادث تلخ جنگ جهانی، شهر لندن به دست حکومتی فاشیستی می‌افتد و شهر را به یک حکومت پلیسی تبدیل می‌کند. در این میان پارتیزانی به نام V ظاهر می‌شود که به روش‌های مختلف از جمله تاکتیک‌های تروریستی به جنگ با این حکومت خودکامه می‌رود. V در این مسیر دختری به نام ایوی را از مزدوران پلیس نجات می‌دهد. ایوی به همراه V به مبارزه علیه حکومت فاسد لندنی ادامه می‌دهند. این فیلم یکی از بهترین فیلم ها درباره انقلاب اجتماعی است که با استفاده از ترفندهای نمایشی و دیالوگ‌‌های بسیار قوی خود از سراسر دنیا طرفداران زیادی جلب کرده است.

Night train to Lisbon

در یک روز معمولی ریموند گرگوریس، استاد مکتب‌های کلاسیک در دانشگاهی در شهر بران سویس در راه دانشگاه به دختری برمی‌خورد که می‌خواهد خود را از بالای پل به پایین پرت کند. او موفق می‌شود جان دختر جوان را نجات دهد و او را به دفتر خود می‌برد. ولی بعد از کلاس درس اثری از دختر به جز کت او نمی‌بیند. درون کت به کتابی بر می‌خورد که در آن یک بلیط قطار تک سفره به لیسبون پرتغال وجود دارد. ریموند خود را سراسیمه به قطار می‌رساند و در این بین به مطالعه کتاب می‌پردازد. او از سبک نویسنده کتاب که یک دکتر جوان پرتغالی به نام آمادئو دی پرادو است متحیر می‌شود.

در ایستگاه قطار اثری از دختر نمی‌بیند و تصمیم می‌گیرد که از بلیط استفاده کند و به لیسبون برود. ریموند شیفته داستان جنجالی این دکتر جوان می‌شود که مملو از عشق و مبارزه با توتالیتاریست که بر پرتغال آن زمان حکومت می‌کردند، بود.

Equilibrium

در جهانی مربوط به آینده، رژیمی بسیار سرسخت موفق شده که با حذف و سرکوب احساسات به قول خود از وقوع جنگ جلوگیری کند. کتب، آثار هنری و موسیقی ممنوع است و ابراز احساسات جرم محسوب شده و مجازات آن مرگ است. جان پیترسون، ایجنت عالی رتبه حکومتی است که مسئولیت شناسایی و خنثی‌سازی عناصری است که قانون را زیرپا می‌گذارند است. این دولت بی‌احساس با استفاده از پروزیوم، دارویی که همه مردم باید روزانه و بصورت چند مرحله‌ای برای سرکوب احساسات تزریق کنند استفاده می‌کنند.

وقتی جان پیترسون یک روز فراموش می‌کند مرحله‌ای از دوز پروزیوم را تزریق کند متوجه برنگیخته شدن بعضی از احساسات سرکوب شده‌اش می‌شود. جان بعد از این حادثه تبدیل به تنها نیروی سرکوب حکومتی می‌شود که در سمت درست تاریخ و در کنار مردم مبارز می‌ایستد. به کمک او مقاومت مردم در برابر رژیم بی‌رحم و بی احساس پیروز می‌شود. بدون شک این فیلم یکی از بهترین فیلم ها درباره انقلاب اجتماعی است.        

The Snowpiercer

در این فیلم پسا آخرالزمانی آخرین بازماندگان بشریت بعد از دومین عصر یخبندان سوار بر قطاری عظیم که تبدیل به تنها خانه آنها شده، به دور دنیا در حال حرکت هستند. مردی به نام کرتیس ایورت، با بازیگری کریس ایونز تصمیم می‌گیرد که یک انقلاب درونی را رهبری کند تا از شر اختلاف طبقانی فاحشی در قطار ایجاد شده خلاص شوند.

فیلم از آخرین و بدبخت‌ترین واگن طبقه کارگر شروع می‌شود. کرتیس ایورت به همراه همراهانش تصمیم می‌گیرند که اتاق موتور، که به نوعی قلب قطار است تسلط یابند ولی در این راه باید از سد ماموران مسلح امنیتی بی‌رحم طبقه حاکمیت عبور و سرکوب آن‌ها را بی اثر کنند. این فیلم مثال بارزی از بهترین فیلم ها درباره انقلاب اجتماعی است.

Braveheart

فیلم شجاع دل مثال بارزی از حکومتی است که ملت خود را گروگان گرفته و زمین آن‌ها را اشغال کرده است. در قرن 13 پادشاه خودکامه انگلستان که بر اسکاتلند هم حکم‌فرمانی می‌کرد با گستاخی تمام خود را مالک جان و مال مردم می‌دانست. در آن برهه از تاریخ شخصی به نام ویلیام والاس برای مبارزه علیه این اهریمن ظاهر می‌شود. همانطور که در اول فیلم می‌بینیم ویلیام والاس معشوقه‌اش به وسیله گارد پادشاهی به طرز دردناکی کشته می‌شود.

والاس تصمیم می‌گیرد که به همراه جنگجویان قبیله‌ای اسکاتلندی به جنگ با ارتش انگلیس برود. با اینکه تعدان آن‌ها بسیار کم است ولی شجاعت و استقامت آن‌ها بسیار فراتر از سرکوبگران پادشاه است و در برابر سپاهیان ظالم به پیروزی‌های متعددی می‌رسند. توصیه می‌کنم این فیلم که یکی از بهترین فیلم ها درباره انقلاب اجتماعی  است را از دست ندهید.     

The hunger games

این فیلم مانند خیلی از فیلم‌های علمی تخیلی پورتره‌ای از آینده نه چندان دور انسان نشان می‌دهد. بعد از اینکه ملت‌های آمریکای جنوبی بر اثر فاجعه‌ای نابود می‌شوند، تمدنی به نام “پاین” از خاکستر این فاجعه پدیدار می‌شود و منطقه را به 12 منطقه تبدیل می‌کند و بر آن‌ها حکم‌فرمایی می‌کند.

حکومت قهار مرکزی روشی را برای کنترل کردن 12 منطقه ابداع کرده است. هر سال یک دختر و پسر جوان از هر ناحیه انتخاب می‌شوند تا در یک جنگل رها شوند و برای بقا خود با هم به طرق مختلفی بجنگند. این بازی گرسنگی تنها یک برنده دارد و گوشه و کنار آن توسط دوربین‌ها فیلمبرداری و برای همه مردم بصورت زنده پخش می‌شود. حالا کتنس اوردین که دختری از ناحیه 12 است باید بر مهارت تیر و کمانی خود اتکا کند تا بتواند از این مخمصه جان سالم به در ببرد.  

چیزی شبیه گلادیاتور‌های رم باستان. مردم فلاکت‌ زده دور هم جمع می‌شدند و قتل و خون ریزی تماشا می‌کردند. در این فیلم هم مردم پشت گیرنده‌های تلویزیونی خود می‌نشیند و به تلف شدن جوانان نگاه می‌کنند. اما نقش اصلی این داستان کتنس اوردین تبدیل به قهرمان این قصه می‌شود و خود را در راس رهبری مردمی که علیه ظلم برخواسته‌اند می‌بیند. بازی گرسنگی حتما یکی از بهترین فیلم ها درباره انقلاب اجتماعی است که سینما در تاریخ خودش دیده است.

Che

ارنستو چه گوارا از پزشکی فرهیخته تبدیل به لیدر انقلابی افسانه‌ای می‌شود. او که سال‌ها با رژیم بی‌رحم باتیستا در کوبا مبارزه کرده در سال 1964 و در سازمان ملل یکی از باشکوه‌ترین و کوتاه‌ترین سخرانی‌های خود خطاب به ملت‌ها گفت: یا مرگ یا آزادی.

او به همراه فیدل کاسترو توانست انقلابی را رهبری کند و به مبارزه علیه سرکوبگران و اشغالگران نیروهای باتیستا به پیروزی برسد. فیلم “چه” که در دو قسمت روی پرده سینما رفت، به خوبی جنبه‌های بارز از زندگی انقلابی این رهبر بزرگ را به تصویر کشیده است. تماشا کردن این فیلم که یکی از بهترین فیلم ها با تم انقلاب اجتماعی خالی از لطف نیست و می‌توانید درس آزادی و شجاعت از شخصیت‌های اصلی این داستان یاد بگیرید.

Les Misérables

بعد از گذشت سال‌های زیادی در زندان، ژان وارژان زندگی خود را با تاثیر از یک عمل خیرخواهانه متحول می‌کند. او به نغییر و تحول ادامه می‌دهد تا اینکه شهردار محله‌ای در فرانسه می‌شود و در این راه به کارهای خیرخواهانه خود ادامه می‌دهد. شخصیت دیگر بارز این داستان “ژاور” نام دارد. او در زمانی که ژان وارژان زندانی بود مامور زندان بود و با ژان وارژان خصومتی دیرینه داشت. ژاور می‌کوشید تا ژان وارژان را بدنام کند و او را از سمت خود عزل کند.

فیلم بینوایان نمایشی از خوددرگیری ژاور از قبول کردن جامعه مردمی بعد از انقلاب کبیر فرانسه است. این فیلم با هنرنمایی بازیگرهایش تبدیل به یکی از بهترین فیلم ها درباره انقلاب اجتماعی و تاثیرات آن بر روی جامعه است. یک شخصیت تبهکار در جریان این انقلاب متحول می‌شود و برای ایجاد تغییر مثبت در زندگی مردم می‌کوشد و در آن سوی یک شخصیت که به زعم حکومتی و قانون مدار است به هر قیمتی که شده می‌کوشد بر آرمان‌های غلط خود پافشاری کند.

سعید قرمزی

سلام
سعید قرمزی هستم. متولد 1369و فارغ التحصل کارشناسی ادبیات انگلیسی از دانشگاه شهید چمران اهواز. می‌خوام کنار هم از ادبیات لذت ببریم.