تبلیغ کردن، کاری که برای پیشرفت یک بیزینس و جذب مشتری‌های بیشتر، یک امر ضروری است. تبلیغات ما را احاطه کرده‌اند، وقتی در فضای مجازی در حال صحبت کردن با دوستانمان هستیم، یا در حال قدم زدن در خیابانی اطراف محل سکونتمان و یا در ایستگاه اتوبوس، تبلیغات در دید ما هستند.

اما به نظر خیلی‌ها، این تبلیغات بی‌فایده هستند. شاید وقتی قصد خرید چیزی را داشته باشید، فکر کنید که تحت تاثیر تبلیغات قرار نگرفته‌اید، ولی این غیرممکن است. همه ما وقتی می‌خواهیم چیزی بخریم، یا برای مسافرت جایی را انتخاب کنیم، ناخودآگاه تحت تاثیر تبلیغات قرار می‌گیریم. تحت تاثیر قرار گرفتن فقط کلیک کردن روی لینک و انجام خرید نیست، این اشتباهی است که اکثر بیزینس‌ها مرتکب می‌شوند و به همین خاطر دست از انجام تبلیغات بیشتر می‌کشند.

نیاز مشتری را درک کنید

این یک نکته بسیار ساده ولی کاربردی است. درک کردن نیاز مشتری و بیان آن در طول ویدئوهای تبلیغاتی می‌تواند بسیار مفید باشد. با این کار شما توجه مخاطب را جذب می‌کنید و او ادامه ویدئو را با دقت بیشتری تماشا می‌کند. در قسمت درک و بیان مشتری، باید یک نظم خاصی بین درک و بیان نیاز مشتری و همچنین معرفی محصول خود داشته باشید.

یعنی در قدم اول سعی کنید که در مورد مشکلات و نیازها صحبت کنید و سپس به معرفی محصول خود بپردازید و مشتری را متقاعد به خرید و استفاده از محصولات خود بکنید. البته سعی کنید از کلیشه‌های منسوخ شده استفاده نکنید. مثلاً، نگویید که؛ “آیا از ریزش مو رنج می‌برید، درمان شما اینجاست!”، به جای گفتن این جمله کلیشه‌ای طور، می‌توانید بگویید؛ “ریزش مو باعث از دست دادن اعتماد به نفس میشه و ممکنه دیگه مثل قبل نتونید توی جامعه باانرژی حاضر بشید. اگه شما هم مثل من و خیلی‌های دیگه بالش و ملافه‌تون پر از تارهای مو شده، بهتون پیشنهاد می‌کنم از ……. استفاده کنید.”در این موقعیت، شما هم در مورد مشکلات مخاطبین صحبت کرده‌اید و هم محصولاتتان را تبلیغ کرده‌اید.

خودتان را یک مشتری در نظر بگیرید

وقتی بحث نوشتن متن و ضبط ویدئوی تبلیغاتی می‌شود، خیلی‌ها یک نکته خیلی مهم را فراموش می‌کنند، “نظر مشتری”. باید این نکته را در نظر داشت که این ویدئوی تبلیغاتی توسط مخاطبین تماشا خواهد شد نه خودتان. پس این ویدئو باید خیلی ساده باشد و در عین حال تمام نکاتی که لازم است گفته شود، را کاور کند. بعد از نوشتن هر جمله، خودتان یک بار آن را بخوانید. البته نه به عنوان نویسنده بلکه به عنوان یک مخاطبی که قرار است این ویدئو را تماشا کند.

البته می‌توانید از دیگران نیز کمک بگیرید، چون ممکن است که شما متوجه اشتباهات احتمالی و یا بخش‌های گنگ و نامفهوم جملات نشوید. در این زمان افرادی که در نوشتن متن نقشی نداشته‌اند می‌توانند به شما کمک کند و نظرشان را در مورد هر بخش و کلمه جملات به شما انتقال دهند. با این انتقال نظرات، درصد اشتباه و نامفهومی محتوای تبلیغاتی شما به صفر نزدیک می‌شود. این یعنی شما می‌توانید بهترین بازخورد را از این ویدئو تبلیغاتی بگیرید.

کوتاه ولی مفید

اغلب مردم در بستر اینترنت حوصله و انرژی تماشای یک ویدئوی تبلیغاتی دو یا سه دقیقه‌ای را ندارند، پس بهتر است حین نوشتن و تولید محتوای تبلیغاتی حوصله و انرژی مخاطبین را نیز در نظر بگیریم. البته در این بحث باید توجه ویژه‌ای به گروه هدف و محتوای مورد نیاز آن هم داشته باشیم. برای مثال، شما می‌خواهید یک ویدئو تبلیغاتی در حوزه دیجیتال مارکتینگ تهیه کنید، مطمئنا شما نمی‌توانید در ۱۵ یا ۳۰ ثانیه (تایم استاندارد ویدئوهای تبلیغاتی) تمام مطالب مورد نیاز را بگویید.

پس بعضی اوقات چاره‌ای نیست و شما مجبورید. اما ویدئوهای تبلیغاتی هر چقدر کوتاه‌تر و جامع‌تر باشند، بازخورد بهتری خواهند داشت.

از عناصر نوستالژی و یا ترند استفاده کنید

اگر بتوانید در ویدئوهای تبلیغاتی خود از عناصر نوستالژیک استفاده کنید و یک فلش بک به گذشته و یک خاطره خوب برای اکثر مردم استفاده کنید، سطح کیفی محتوای شما بالاتر می‌رود. استفاده از این تکنیک باعث می‌شود که مخاطب با علاقه بیشتری به دیدن محتوای شما ادامه دهد. برای مثال، شما می‌توانید از تکه کلام‌های معروف بعضی از کاراکترهای محبوب استفاده کنید و یا از موسیقی متن یک سریال، فیلم و یا انیمیشن خاطره‌انگیز استفاده کنید.

البته که بعضی اوقات به جای استفاده از عناصر نوستالژی، می‌تواند از ترندهای روز جامعه استفاده کنید. برای مثال، وقتی یک تکه کلام خاص در فضای مجازی وایرال می‌شود، طبیعتاً اغلب مردم آن را می‌بینند و می‌شناسند. البته استفاده از این تکنیک ممکن است کمی ریسکی و سخت باشد، پس باید در این مورد خیلی دقت کنید. مثلاً شما نمی‌توانید در ویدئو تبلیغاتی خود از الفاظ “معتادا نمیگیرن” یا ” بچه بیا پایین” استفاده کنید. چون ممکن است اعتبار خودتان زیر سوال برود. پس اگر قصد دارید از موارد ترند روز استفاده کنید، حتماً توجه داشته باشید که استفاده از آن‌ها به اعتبار و ارزش کار شما لطمه‌ای وارد نکند.

از رنگ و فونت های جذاب استفاده کنید

رنگ‌ها و فونت‌ها تاثیر باور نکردنی در ویدئو و متن‌های تبلیغاتی دارند. من برای شما یک پیشنهاد دارم. مطمئنا قبل از اینکه شروع به خواندن این پاراگراف کنید، متوجه رنگ زرد و کلمه “پیشنهاد” شدید. فقط به خاطر اینکه این کلمه هایلایت شده است. شما می‌توانید با استفاده از تکنیک بولد(پر رنگ کردن) و هایلایت کردن(برجسته کردن) بعضی کلمات در جملات، توجه مخاطب را به آن کلمات جلب کنید. رنگ‌ها در موارد بیزینسی معانی خاص و متفاوتی دارند، بیایید بعضی از آنها را باهم مرور کنیم.

• قرمز: جلب توجه، قدرت، اشتیاق و حرکت. رنگ قرمز فشار خون را بالا می‌برد و با دیدن آن احساس گرسنگی می‌کنید. آیا تا به حال به لوگوی مک دونالد توجه کرده‌اید؟ حرف M که با رنگ زرد در یک پس زمینه کاملاً قرمز. مک دونالد صاحب رستوران‌های زنجیره‌ای در سراسر جهان است.
• زرد: شادی‌آور، کنجکاوی و نشاط. رنگ زرد خیلی راحت جلب توجه می‌کند چون چشم ما رنگ زرد را زودتر از همه رنگ‌ها تشخیص می‌دهد. به همین دلیل تاکسی‌ها در سراسر جهان زرد رنگ هستند.
• نارنجی: خلاق، حس جوانی و انسان شاد و خوشحال. رنگ نارنجی ترکیب زرد و قرمز است و تاثیرات مشابه و ترکیبی دارد.
• سبز: شفا دهنده، تازه، محیط زیست و آرامش. شاید به همین دلیل است که اسنپ از رنگ سبز در لوگوی خود استفاده کرده است، انتقال حس امنیت، آرامش و دوستی با محیط زیست.
• آبی: با ارزش بودن، وفاداری و اعتماد به نفس. معمولاً در مکان‌های آموزشی و درمانی از این رنگ استفاده می‌شود. این رنگ حس موفق بودن را به انسان القا می‌کند.
• بنفش: گران‌بها، سلطنتی و دست نیافتنی. بنفش ترکیب آبی و قرمز است.
• صورتی: زنانه، بی گناه و متشخص. از این رنگ بیشتر برای ارتباط گیری با بانوان استفاده می‌شود.
• سفید: آرامش، خالص بودن و تمیزی. به همین خاطر اکثر نوشته‌های لوگوهای مختلف به رنگ سفید هستند.
• مشکی: جدی، قدرتمند و متمایز: آدیداس، اپل، شانل و ….. همه از این رنگ استفاده کرده‌اند تا قدرت و تمایز خود را به رخ دیگران بکشند.

نتیجه گیری

بدون تبلیغات کسی متوجه حضور شما و بیزینستان نخواهد شد. البته که ویدئوهای تبلیغاتی می‌توانند برای شما مشتری‌های زیادی به ارمغان بیاورند. وقتی کسی از شما خرید می‌کند، کیفیت محصول شماست که او را متوجه می‌سازد که آیا از خریدش رضایت دارد یا نه. البته محصولات فروخته شده شما هم می‌توانند برای شما کار تبلیغات انجام دهند. همان تبلیغات دهانی، برای مثال، من از یک مغازه‌ای، یک هودی خریده‌ام و از کیفیت و قیمت آن محصول رضایت دارم. پس آن مغازه را به دوستانم معرفی می‌کنم. تبلیغات در کنار کیفیت است که اهمیت پیدا می‌کند.

حسن اسدی

من حسنم، 20 سالمه و دانشجوی جامعه شناسی هستم(البته فعلاً، شاید تا یکی دوماه دیگه اخراج بشم.) نکته دیگه ای هم نیست دیگه، خدافظ.