Generic selectors
Exact matches only
جستجو بر اساس عنوان
جستجو بر اساس مطلب
Post Type Selectors
بر اساس دسته بندی
آی تی
اصناف و صنایع
اقتصاد
امور زنان
بلاکچین و ارز دیجیتال
بهترین ها
تعمیرات
تغذیه
تکنولوژی
توسعه مهارت‌ها
حیوانات خانگی
خانه و دکوراسیون
داستان کوتاه/ نقد ادبی
دسته‌بندی نشده
رابطه و ازدواج
رهبری و مدیریت
روان‌شناسی
رویدادها
سبک زندگی
سرگذشت‌ها
سلامت
سلامت عمومی
طبیعت و محیط زیست
علم و فناوری
فیلم و سرگرمی
گردشگری
مارکتینگ
مد و زیبایی
مدیریت و کسب‌وکار
موبایل و کامپیوتر
موسیقی
نوشته های خواندنی
هنر و ادبیات
هنرهای تجسمی
ورزش
پذیرش پست مهمان در یونویس
خبر فوری
خانه @ تکنولوژی @ بلاکچین و ارز دیجیتال @ بهترین استراتژی های معاملاتی که هر معامله گر باید بداند

بهترین استراتژی های معاملاتی که هر معامله گر باید بداند

by | 14 بهمن 1402 | بلاکچین و ارز دیجیتال, بهترین ها | 0 comments

تجارت در بازارهای مالی می تواند یک تلاش چالش برانگیز باشد که به دانش، مهارت و نظم نیاز دارد. برای پیمایش موثر در پیچیدگی های بازار، معامله‌گران اغلب به استراتژی های معاملاتی مختلفی برای هدایت فرآیند تصمیم گیری خود متکی هستند. در این مقاله، بهترین استراتژی های معاملاتی را که هر معامله گر باید بداند را بررسی می‌کنیم. این استراتژی‌ها طیف وسیعی از رویکردها و تکنیک ها را پوشش می دهند و ابزارهای ارزشمندی را برای معامله گران فراهم می‌کنند تا عملکرد معاملاتی خود را افزایش دهند و شانس موفقیت آنها را افزایش دهند.

چند توصیه برای معامله گران مبتدی

ورود به دنیای تجارت ارزهای دیجیتال می‌تواند یک تجربه هیجان انگیز اما دلهره‌آور به خصوص برای مبتدیان باشد. با توجه به ماهیت سریع در حال تحول بازار ارزهای دیجیتال، بسیار مهم است که با یک استراتژی سنجیده به معاملات نزدیک شوید. برای کمک به معامله گران مبتدی در مسیریابی این چشم انداز، در اینجا چند توصیه وجود دارد که باید هنگام انتخاب استراتژی های معاملاتی در نظر بگیرید:

  • خودتان را آموزش دهید: قبل از وارد شدن به تجارت، زمانی را صرف آموزش در مورد ارزهای دیجیتال، فناوری بلاکچین و اصول اولیه تجارت کنید. با استراتژی های معاملاتی، تکنیک‌های تحلیل بازار، مدیریت ریسک و ابزارهای معاملاتی آشنا شوید.
  • با سادگی شروع کنید: به عنوان یک مبتدی، توصیه می‌شود با یک استراتژی معاملاتی ساده و سرراست شروع کنید. از استراتژی‌های پیچیده‌ای که ممکن است درک و اجرای موثر آنها دشوار باشد، اجتناب کنید. استراتژی را انتخاب کنید که با سطح دانش و تجربه شما همسو باشد.
  • سرمایه گذاری بلند مدت را در نظر بگیرید: اگر در تجارت تازه کار هستید، به جای تجارت کوتاه مدت، با رویکرد سرمایه گذاری بلندمدت شروع کنید. سرمایه گذاری بلند مدت به شما امکان می‌دهد رویکرد منفعلانه‌تری داشته باشید و نیاز به نظارت و تصمیم گیری مداوم را کاهش می‌دهد.
  • استفاده از حساب‌های آزمایشی: استراتژی انتخابی خود را با استفاده از معاملات کاغذی یا حساب‌های نمایشی ارائه شده توسط صرافی‌های ارزهای دیجیتال تمرین کنید. این به شما امکان می‌دهد تا سناریوهای معاملاتی واقعی را بدون ریسک کردن پول واقعی شبیه سازی کنید. این یک راه عالی برای کسب آشنایی و اطمینان در اجرای معاملات است.
  • با پوزیشن‌های کوچک شروع کنید: وقتی آماده معامله با پول واقعی هستید، با اندازه‌های کوچک شروع کنید. این به شما کمک می‌کند ریسک را مدیریت کنید و زیان‌های احتمالی را در حالی که هنوز در حال یادگیری و اصلاح مهارت‌های معاملاتی خود هستید به حداقل می‌رساند.
  • تمرکز بر مدیریت ریسک: بر اهمیت مدیریت ریسک در استراتژی های معاملاتی خود تاکید کنید. قوانین واضحی را برای اندازه موقعیت، حد ضرر و اهداف سود تنظیم کنید. هرگز بیش از حدی که می‌توانید از دست بدهید، ریسک نکنید و اجازه ندهید احساسات تصمیمات تجاری شما را هدایت کنند.
  • یک ژورنال معاملاتی داشته باشید: برای ثبت معاملات خود، از جمله نقاط ورود و خروج، دلایل معامله و نتایج، یک مجله تجاری نگهدارید. این به شما کمک می‌کند پیشرفت خود را پیگیری کنید، الگوها را شناسایی کنید و از موفقیت‌ها و اشتباهات خود درس بگیرید.
  • پیوسته یاد بگیرید و تطبیق دهید: بازار ارزهای دیجیتال پویا و دائما در حال تغییر است. از اخبار، روندها و تحولات بازار به روز باشید. به طور مستمر از منابع معتبر یاد بگیرید، معامله‌گران با تجربه را دنبال کنید و آماده باشید تا استراتژی خود را در صورت نیاز تطبیق دهید و اصلاح کنید.
  • به دنبال راهنمایی و مربیگری باشید: به دنبال راهنمایی از معامله گران با تجربه یا پیوستن به جوامع تجاری باشید تا بتوانید از دیگران یاد بگیرید. در بحث شرکت کنید، سوال بپرسید و از دانش و بینش معامله‌گران با تجربه‌تر استفاده کنید.

بهترین استراتژی های معاملاتی که هر معامله گر باید بداند

1. دنبال کردن ترند

دنبال کردن روند یک استراتژی است که در آن معامله‌گران سعی می‌کنند از حرکات بلندمدت قیمت در بازار ارزهای دیجیتال استفاده کنند. ایده این است که امواج روندهایی را که در یک دوره قابل توجه ادامه می‌یابند، شناسایی کرده و سوار آن شویم.

برای انجام این کار، معامله گران با تجزیه و تحلیل داده‌های قیمت تاریخی به دنبال روند می‌گردند. آنها از ابزارهایی به نام شاخص‌های فنی استفاده می کنند که محاسبات ریاضی بر اساس داده‌های قیمت و حجم هستند تا به آنها در شناسایی جهت روند کمک کنند.

دو شاخص فنی متداول برای روند زیر استفاده می‌شود:

  1. میانگین متحرک: میانگین‌های متحرک خطوطی هستند که نوسانات قیمت را در یک دوره خاص، مانند 50 روز یا 200 روز، هموار می‌کنند. معامله گران برای تعیین جهت کلی روند به شیب و موقعیت میانگین متحرک نگاه می‌کنند. به عنوان مثال، اگر قیمت به طور مداوم بالاتر از میانگین متحرک افزایشی باشد، یک روند صعودی را نشان می‌دهد، در حالی که اگر قیمت به طور مداوم زیر میانگین متحرک نزولی باشد، نشان دهنده یک روند نزولی است.
  2. خطوط روند: از سوی دیگر، خطوط روند، خطوطی هستند که بر روی نمودار قیمت ترسیم می‌شوند تا اوج یا پایین حرکت قیمت را به هم متصل کنند. معامله‌گران از خطوط روند استفاده می‌کنند تا جهت روند را با وضوح بیشتری تجسم کنند. یک خط روند با شیب رو به بالا نشان دهنده یک روند صعودی است، در حالی که یک خط روند با شیب نزولی نشان دهنده یک روند نزولی است.

زمانی که معامله‌گران روند را شناسایی کردند، هدفشان ورود به موقعیت‌هایی است که با جهت روند هماهنگ هستند. به عنوان مثال، در یک روند صعودی، آنها به دنبال فرصت‌هایی برای خرید ارزهای رمزپایه می‌گردند و انتظار دارند که قیمت همچنان در حال افزایش باشد. در یک روند نزولی، آن‌ها به دنبال فرصت‌هایی برای فروش یا کوتاه‌فروشی ارزهای رمزنگاری‌شده هستند و انتظار دارند که قیمت همچنان کاهش یابد.

معامله گران همچنین از استراتژی های معاملاتی دنبال کردن روند برای تعیین نقاط ورود و خروج بالقوه برای معاملات خود استفاده می‌کنند. آنها ممکن است منتظر یک عقب نشینی یا اصلاحی در روند باشند تا فرصت‌های خوبی برای خرید یا فروش پیدا کنند. علاوه بر این، ممکن است از شاخص‌ها یا تکنیک‌های دیگری مانند سطوح حمایت و مقاومت یا الگوهای نمودار برای تأیید تصمیم‌های ورود و خروج خود استفاده کنند.

هدف دنبال کردن روند، گرفتن حرکت‌های قیمتی قابل توجهی است که در نتیجه روندهای پایدار رخ می‌دهد. هدف معامله گران با معامله در جهت روند، افزایش شانس موفقیت است، زیرا آنها خود را با نیروهای غالب بازار همسو می‌کنند.

دنبال کردن روند سود در هر معامله را تضمین نمی‌کند. بازارها می‌توانند غیرقابل پیش بینی باشند و روندها می‌توانند به طور ناگهانی معکوس یا تغییر کنند. بنابراین، مدیریت ریسک، مانند تنظیم حد ضرر برای محدود کردن ضررهای احتمالی، هنگام اجرای این استراتژی بسیار مهم است.

2. بازرگانی محدوده

معامله با محدوده، استراتژی است که هدف معامله گران کسب سود از معاملات در محدوده قیمتی خاص است. معامله گران محدوده به جای تلاش برای دنبال کردن روندها، بر شناسایی مرزها یا سطوحی تمرکز می کنند که قیمت بین آنها جهش دارد.

برای اجرای این استراتژی، معامله گران به دنبال دو سطح کلیدی در نمودار قیمت هستند:

  • حمایت
  • مقاومت

حمایت سطح قیمتی است که در آن قیمت کریپتوکارنسی از لحاظ تاریخی برای پایین آمدن با مشکل مواجه بوده است، در حالی که مقاومت سطحی است که قیمت از لحاظ تاریخی برای بالا رفتن از آن تلاش کرده است.

هنگامی که قیمت به سطح حمایت می‌رسد، معامله گران محدوده ممکن است به فکر خرید ارز دیجیتال باشند و انتظار داشته باشند که از آن سطح جهش کند و در محدوده افزایش یابد. هدف آنها فروش زمانی است که قیمت به سطح مقاومت نزدیک می‌شود، با پیش‌بینی بازگشت احتمالی یا عقب‌نشینی.

هدف معاملات محدوده سود بردن از نوسانات قیمتی است که در محدوده‌های تعیین شده رخ می‌دهد. معامله گران اغلب از شاخص‌های فنی مانند میانگین‌های متحرک یا نوسانگرها برای کمک به شناسایی دقیق‌تر این سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند.

معاملات محدوده در بازارهایی که فاقد روند مشخص هستند یا دوره تثبیت را تجربه می‌کنند، به خوبی کار می‌کند. در طی این مراحل، قیمت در محدوده تعریف شده به سمتی حرکت می‌کند و فرصت‌هایی را برای معامله گران محدوده برای ورود و خروج از موقعیت‌ها فراهم می‌کند.

معاملات محدوده خطرات خاصی را به همراه دارد. هنگامی که قیمت از محدوده تعیین شده عبور می‌کند، می‌تواند رخ دهد که منجر به تغییرات قابل توجه قیمت شود. معامله گران باید محتاط باشند و اجرای دستورهای توقف ضرر را برای مدیریت ریسک خود و محافظت در برابر ضررهای احتمالی در صورت شکسته شدن محدوده در نظر بگیرند.

3. تجارت برک آوت

معامله برک آوت استراتژی است که هدف معامله‌گران کسب سود از حرکات قابل توجه قیمت است که زمانی رخ می‌دهد که قیمت از سطوح کلیدی حمایت یا مقاومت عبور کند.

سطوح حمایت و مقاومت سطوح قیمتی در نموداری هستند که در آن قیمت از لحاظ تاریخی در پایین آمدن (حمایت) یا بالا رفتن از (مقاومت) مشکل داشته است. این سطوح را می‌توان بر اساس اقدامات قبلی قیمت شناسایی کرد، مانند مناطقی که قیمت به طور مکرر معکوس یا متوقف شده است.

معامله گرانی که از استراتژی برک آوت استفاده می‌کنند به دنبال فرصت‌هایی برای وارد شدن به موقعیت‌های زمانی هستند که قیمت از سطح مقاومت یا زیر سطح حمایت شکسته شود. آنها پیش بینی می‌کنند که شکست منجر به حرکت شدید قیمت در جهت شکست خواهد شد.

برای شناسایی سطوح شکست احتمالی، معامله گران اغلب از شاخص‌های فنی استفاده می‌کنند.

به عنوان مثال، باندهای بولینگر یک اندیکاتور رایج هستند که از یک باند بالا، یک باند پایین و یک باند میانی تشکیل شده است. هنگامی که قیمت به باند بالایی نزدیک می‌شود، نشان دهنده مقاومت بالقوه است، در حالی که نزدیک شدن به باند پایین نشان دهنده حمایت بالقوه است. معامله گران ممکن است به دنبال شکست در بالای باند بالا یا زیر باند پایین به عنوان سیگنالی برای ورود به معامله باشند.

شاخص دیگری که می‌تواند به شناسایی سطوح شکست بالقوه کمک کند، نقاط محوری است. نقاط محوری بر اساس قیمت‌های بالا، پایین و بسته روز قبل محاسبه می‌شود. آنها سطوح بالقوه حمایت و مقاومت را برای روز معاملاتی فعلی فراهم می‌کنند. معامله گران ممکن است برای شروع معامله به دنبال شکست در بالای نقطه محوری مقاومت یا زیر نقطه محوری حمایت باشند.

هنگامی که یک شکست رخ می‌دهد، معامله گران قصد دارند موقعیت‌هایی را در جهت شکست وارد کنند و بر حرکت بعدی قیمت سوار شوند. آنها ممکن است اهداف سودی را تعیین کنند یا از توقف‌های انتهایی استفاده کنند تا تا آنجا که ممکن است حرکت قیمت را به دست آورند.

توجه به این نکته مهم است که همه شکست‌ها منجر به تغییرات قابل توجه قیمت نمی‌شوند. شکست‌های کاذب، جایی که قیمت برای مدت کوتاهی از یک سطح عبور می‌کند اما به سرعت معکوس می‌شود، ممکن است رخ دهد. معامله گران باید محتاط باشند و در صورت شکست، از حد ضرر برای مدیریت ریسک خود استفاده کنند و از ضررهای احتمالی محافظت کنند.

4. تجارت مومنتوم

تجارت مومنتوم استراتژی است که هدف معامله گران کسب سود از حرکات قوی و مداوم قیمت در بازار ارزهای دیجیتال است. ایده این است که دارایی هایی را شناسایی کنیم که حرکت صعودی یا نزولی قابل توجهی را تجربه می کنند و تا زمانی که نشانه هایی از معکوس نشان دهد، روند را طی کنیم.

معامله‌گرانی که از استراتژی حرکت استفاده می‌کنند به دنبال دارایی‌هایی می‌گردند که حرکت‌های قیمتی قوی را نشان می‌دهند، که نشان می‌دهد در حال افزایش سرعت هستند. آنها به دنبال ورود به موقعیت هایی در جهت حرکت هستند و انتظار دارند روند ادامه یابد.

برای شناسایی فرصت های بالقوه حرکت، معامله گران اغلب از شاخص های حرکت استفاده می کنند. این شاخص ها محاسبات ریاضی بر اساس داده های قیمت و حجم هستند که به شناسایی شرایط خرید یا فروش بیش از حد در بازار کمک می کنند. در اینجا دو شاخص متداول استفاده می شود:

شاخص قدرت نسبی (RSI): یکی از شاخص‌های حرکتی رایج، شاخص قدرت نسبی (RSI) است. RSI سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازه گیری می کند و مقدار عددی بین 0 تا 100 را ارائه می دهد. مقدار RSI بالا (معمولاً بالای 70) نشان می دهد که دارایی بیش از حد خریداری شده است، به این معنی که ممکن است به دلیل عقب نشینی باشد. یک مقدار RSI پایین (معمولا زیر 30) نشان می دهد که دارایی بیش از حد فروخته شده است، به این معنی که ممکن است به دلیل یک حرکت صعودی بالقوه باشد.

واگرایی میانگین متحرک (MACD): یکی دیگر از شاخص های حرکت، واگرایی میانگین متحرک همگرایی (MACD) است. MACD با کم کردن میانگین متحرک نمایی 26 روزه (EMA) از متحرک نمایی 12 روزه محاسبه می شود. این اندیکاتور به معامله گران کمک می کند تا تغییرات بالقوه در حرکت یک دارایی را شناسایی کنند. هنگامی که خط MACD از بالای خط سیگنال عبور می کند، حرکت رو به بالا را نشان می دهد، در حالی که تلاقی زیر خط سیگنال، حرکت رو به پایین را نشان می دهد.

با استفاده از این شاخص‌های حرکت، معامله‌گران می‌توانند دارایی‌هایی را شناسایی کنند که ممکن است برای یک تجارت بالقوه آماده باشند. هدف آنها ورود به موقعیت‌ها زمانی است که مومنتوم قوی است، که نشان می‌دهد قیمت احتمالاً در همان جهت حرکت می‌کند.

معاملات مومنتوم خطراتی را به همراه دارد، زیرا روندها می توانند به طور غیرمنتظره ای حرکت را معکوس کنند یا از دست بدهند. معامله‌گران باید تکنیک‌های مدیریت ریسک، مانند تعیین دستورات توقف ضرر، را برای محافظت در برابر ضررهای احتمالی در صورت تضعیف یا معکوس شدن مومنتوم اجرا کنند.

5. اسکالپینگ

اسکالپینگ یک استراتژی معاملاتی کوتاه مدت است که هدف معامله گران کسب سود از حرکات کوچک قیمت در بازار ارزهای دیجیتال است. هدف ورود و خروج سریع از معاملات، اغلب در عرض چند دقیقه یا حتی چند ثانیه، کسب سودهای کوچک در معاملات متعدد است.

اسکالپرها بر استفاده از نوسانات کوچک قیمت که در طول روز رخ می دهد تمرکز می کنند. هدف آن‌ها کسب سود از اسپرد پیشنهاد و تقاضا است، که تفاوت بین قیمت خرید (پیشنهاد) و قیمت فروش (خرید) یک ارز دیجیتال است.

معامله گران برای کاهش موثر اسکالپینگ، به دنبال دارایی هایی با اسپرد محدود، نقدینگی بالا و اجرای کارآمد هستند. اسپردهای تنگ به تفاوت اندک بین قیمت های پیشنهادی و درخواستی اشاره دارد که هزینه های معاملاتی را کاهش می دهد. نقدینگی بالا تضمین می کند که خریداران و فروشندگان کافی در بازار وجود دارند تا بتوانند به سرعت معاملات را با قیمت های دلخواه انجام دهند. اجرای کارآمد به این معنی است که سفارشات تجاری به سرعت و با دقت تکمیل می شوند.

اسکالپرها اغلب از تحلیل تکنیکال کوتاه مدت و الگوهای نمودار برای شناسایی نقاط ورود و خروج احتمالی استفاده می کنند. آنها ممکن است به دنبال شاخص ها یا الگوهایی باشند که نشان دهنده عدم تعادل موقت بین عرضه و تقاضا هستند، مانند شرایط خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد یا تغییر قیمت کوتاه مدت.

اسکالپینگ نیاز به نظم و تمرکز دارد، زیرا معامله گران باید سریع تصمیم بگیرند و بازار را از نزدیک زیر نظر داشته باشند. آنها اغلب از پلتفرم‌ها و ابزارهای پیشرفته معاملاتی استفاده می‌کنند که داده‌های بازار در زمان واقعی و اجرای سریع سفارش را ارائه می‌دهند.

اسکالپینگ شامل تعداد زیادی از معاملات است که می تواند منجر به افزایش هزینه های تراکنش مانند کارمزد یا اسپرد شود. معامله گران باید این هزینه ها را به دقت در نظر بگیرند و اطمینان حاصل کنند که استراتژی اسکالپینگ آنها پس از محاسبه آنها سودآور باقی می ماند.

علاوه بر این، اسکالپینگ به دلیل ماهیت سریع و نیاز به تجربه و مهارت در تفسیر حرکات کوتاه مدت قیمت می‌تواند برای مبتدیان چالش برانگیزتر باشد.

6. بازگشت میانگین

معاملات بازگشتی میانگین، یک استراتژی مبتنی بر این ایده است که قیمت ها در طول زمان تمایل به بازگشت یا بازگشت به میانگین یا میانگین تاریخی خود دارند. معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، موقعیت‌هایی را شناسایی می‌کنند که قیمت‌ها به‌طور قابل‌توجهی از میانگین آنها منحرف شده‌اند و معاملات را با این انتظار انجام می‌دهند که قیمت در نهایت به سمت میانگین بازگردد.

میانگین را می توان با استفاده از روش های مختلفی محاسبه کرد، مانند استفاده از میانگین متحرک ساده (SMA) یا میانگین متحرک نمایی (EMA) قیمت در یک دوره خاص. معامله گران به دنبال انحراف از این میانگین هستند، که می تواند زمانی رخ دهد که قیمت ها بیش از حد خرید یا فروش بیش از حد شود.

همچنین بخوانید  معرفی بهترین فیلم ها درباره انقلاب ها

زمانی که قیمت‌ها از میانگین خود بسیار دور می‌شوند، اعتقاد بر این است که احتمال اصلاح یا برگشت قیمت بیشتر است. معامله‌گرانی که از استراتژی‌های بازگشت میانگین استفاده می‌کنند، روی این اصلاح شرط می‌بندند و هدفشان سود بردن از بازگشت قیمت به سمت میانگین است.

برای شناسایی فرصت های بالقوه بازگشت میانگین، معامله گران اغلب از شاخص هایی مانند نوسانگرها یا معیارهای آماری استفاده می کنند. نوسانگرها، مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) یا نوسانگر تصادفی، نشان می‌دهند که یک دارایی بیش از حد خرید شده یا بیش از حد فروخته شده است، که نشان‌دهنده یک معامله بازگشت متوسط ​​بالقوه است. معیارهای آماری مانند باندهای بولینگر، که نوسانات و انحراف استاندارد حول میانگین متحرک را نشان می‌دهند، نیز می‌توانند به شناسایی انحراف از میانگین کمک کنند.

هنگام استفاده از استراتژی‌های برگشت میانگین، معامله‌گران معمولاً زمانی وارد معاملات می‌شوند که قیمت‌ها به طور قابل‌توجهی از میانگین انحراف داشته باشند و علائم معکوس نشان دهند. هدف آنها کسب سود از بازگشت قیمت به میانگین یا میانگین تاریخی آن است.

استراتژی‌های بازگشت میانگین ممکن است همیشه کارساز نباشند، زیرا گاهی اوقات قیمت‌ها می‌توانند برای دوره‌های طولانی یا حتی برای همیشه از میانگین فاصله بگیرند. بنابراین، تکنیک‌های مدیریت ریسک، مانند تنظیم حد ضرر، برای مدیریت زیان‌های احتمالی در صورتی که بازگشت میانگین مورد انتظار رخ ندهد، مهم هستند.

7. عقب نشینی برک آوت

استراتژی عقب نشینی برک آوت عناصر معاملات شکست و بازگشت میانگین را ترکیب می کند. معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند منتظر می‌مانند تا یک شکست رخ دهد، به این معنی که قیمت از سطح کلیدی حمایت یا مقاومت عبور می‌کند. هنگامی که شکست رخ می دهد، آنها قبل از ورود به معامله به دنبال عقب نشینی به سطح شکست هستند.

شکست زمانی است که قیمت به بالای سطح مقاومت یا پایین تر از سطح حمایت با حرکت قابل توجه حرکت می کند که نشان دهنده تغییر بالقوه در روند است. معامله‌گرانی که از استراتژی عقب‌نشینی برک‌آوت استفاده می‌کنند، قبل از بررسی معامله منتظر می‌مانند تا این شکست رخ دهد.

پس از وقوع شکست، قیمت اغلب به سطح شکست بازمی گردد یا به عقب برمی گردد. این عقب نشینی یک حرکت موقت قیمت در جهت مخالف شکست است. معامله گرانی که از استراتژی عقب نشینی برک آوت استفاده می کنند به دنبال این عقب نشینی به سطح شکست به عنوان فرصتی برای ورود به معامله هستند.

منطق پشت این رویکرد این است که شکست اولیه اغلب توجه را به خود جلب می کند و حرکت ایجاد می کند، که نشان دهنده احتمال قوی یک روند پایدار است. معامله گران با انتظار برای بازگشت به سطح شکست، قصد دارند با قیمتی مطلوب وارد معامله شوند و پس از شکست اولیه به روند بپیوندند.

ورود به معامله در حین عقب نشینی به معامله گران اجازه می دهد تا به طور بالقوه قیمت ورودی بهتری داشته باشند و احتمال یک معامله موفق را افزایش دهند. این فرصتی را برای تأیید معتبر بودن شکست فراهم می کند و خطر ورود به معامله در طول شکست نادرست را کاهش می دهد.

معامله گران برای شناسایی فرصت های بالقوه عقب نشینی شکست، اغلب از ابزارها و شاخص های تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. آنها به دنبال سطوح کلیدی حمایت یا مقاومت، مانند نوسانات بالا یا پایین قبلی هستند، و از شاخص هایی مانند خطوط روند یا میانگین متحرک برای تأیید شکست و سطوح عقب نشینی بالقوه استفاده می کنند.

استراتژی عقب نشینی برک آوت همچنان خطراتی را به همراه دارد و همه شکست ها و عقب نشینی ها به روندهای پایدار منجر نمی شوند. معامله گران باید ریسک خود را با تنظیم حد ضرر مدیریت کنند تا در صورت عدم موفقیت معامله در برابر ضرر احتمالی، ریسک خود را مدیریت کنند.

8. تجارت اخبار

تجارت خبری استراتژی است که هدف معامله گران کسب سود از نوسانات بازار است که در نتیجه رویدادهای خبری مهم رخ می دهد. معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، انتشارات اقتصادی، اطلاعیه‌های شرکت‌ها یا تحولات ژئوپلیتیکی را به دقت زیر نظر دارند و بر اساس تأثیر پیش‌بینی‌شده این رویدادها بر قیمت دارایی‌ها موضع می‌گیرند.

رویدادهای خبری می توانند تأثیر قابل توجهی بر بازار ارزهای دیجیتال داشته باشند، زیرا اغلب باعث حرکت سریع قیمت می شوند. به عنوان مثال، اخبار مثبت مانند یک مشارکت جدید یا تأییدیه نظارتی می تواند باعث افزایش قیمت ها شود، در حالی که اخبار منفی مانند نقض امنیت یا سرکوب مقررات می تواند منجر به کاهش قیمت شود.

معامله گرانی که از استراتژی معاملات خبری استفاده می کنند، سعی می کنند جهت و میزان حرکت قیمت را که ممکن است از این رویدادهای خبری ناشی می شود، پیش بینی کنند. آنها تأثیر بالقوه اخبار را با در نظر گرفتن عواملی مانند انتظارات بازار، اهمیت اخبار و احساسات کلی پیرامون رویداد تجزیه و تحلیل می کنند.

تصمیم گیری سریع در معاملات خبری بسیار مهم است زیرا بازار به سرعت به اطلاعیه های خبری واکنش نشان می دهد. معامله گران باید به سرعت برای ورود یا خروج از موقعیت ها اقدام کنند تا از نوسانات قیمت ایجاد شده توسط اخبار سرمایه گذاری کنند.

مدیریت ریسک موثر نیز در معاملات اخبار ضروری است. واکنش بازار به اخبار می تواند غیرقابل پیش بینی باشد و قیمت ها می توانند به سرعت معکوس شوند. معامله‌گران باید دستورات توقف ضرر را برای محدود کردن ضررهای احتمالی تنظیم کنند و از تکنیک‌های اندازه‌گیری موقعیت برای مدیریت ریسک خود استفاده کنند.

معامله گران برای مطلع ماندن از رویدادهای خبری، اغلب از جمع‌آوری‌کننده‌های اخبار، وب‌سایت‌های اخبار مالی یا پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند که به‌روزرسانی‌های آنی را ارائه می‌کنند. آنها همچنین ممکن است رسانه‌های خبری ارزهای دیجیتال خاص را دنبال کنند یا در خبرنامه‌هایی مشترک شوند که اخبار مرتبط با بازار را پوشش می‌دهند.

تجارت اخبار نیازمند تجربه، دانش و توانایی تفسیر دقیق رویدادهای خبری است. این می تواند برای مبتدیان چالش برانگیز باشد زیرا شامل تصمیم گیری سریع بر اساس اطلاعات بالقوه پیچیده است.

توصیه می شود قبل از اقدام به تجارت خبری، با یک پایه قوی در درک بازار ارزهای دیجیتال و پویایی آن شروع کنید. ایجاد دانش در مورد تجزیه و تحلیل بنیادی، تجزیه و تحلیل احساسات بازار، و تحلیل تکنیکال می تواند به ارزیابی تأثیر بالقوه رویدادهای خبری بر قیمت ها کمک کند.

9. تجارت نوسان

معاملات نوسانی یک استراتژی معاملاتی است که هدف آن ثبت حرکات کوتاه مدت تا میان مدت قیمت در یک روند است. معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، موقعیت‌های خود را برای چند روز تا چند هفته حفظ می‌کنند و از نوسانات قیمتی که در آن زمان رخ می‌دهد بهره می‌برند.

برخلاف معاملات روزانه، که شامل ورود و خروج از معاملات در یک روز واحد است، معامله‌گران نوسانی موقعیت‌های خود را برای مدت طولانی‌تری حفظ می‌کنند تا بر روی حرکات بزرگ‌تر قیمت سرمایه‌گذاری کنند. هدف سود بردن از فراز و نشیب ها یا نوسانات در روند کلی است.

معامله گران نوسان اغلب از ابزارهای تحلیل تکنیکال و الگوهای نمودار برای شناسایی نقاط ورود و خروج بالقوه استفاده می کنند. تجزیه و تحلیل فنی شامل تجزیه و تحلیل داده ها و الگوهای قیمت تاریخی برای پیش بینی حرکت قیمت در آینده است. معامله گران ممکن است از اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک، نوسانگر یا خطوط روند برای کمک به شناسایی روندها و نقاط برگشت احتمالی استفاده کنند.

الگوهای نمودار، مانند دو بالای سر، سر و شانه، یا مثلث های صعودی نیز معمولاً توسط معامله گران نوسانی استفاده می شود. این الگوها می توانند بینشی در مورد احساسات بازار و تغییر قیمت بالقوه ارائه دهند و به معامله گران کمک کنند تا تصمیمات آگاهانه ای در مورد زمان ورود یا خروج از معامله بگیرند.

معامله‌گران نوسانی زمانی وارد معاملات می‌شوند که معتقدند قیمت در حال حرکت در جهت دلخواه آنها در روند کلی است. آنها به دنبال نشانه‌هایی از حرکت یا تغییر روند بالقوه برای افزایش احتمال یک معامله موفق هستند.

مدیریت ریسک در معاملات نوسانی بسیار مهم است. آنها همچنین ممکن است از اهداف سود یا توقف های انتهایی برای قفل کردن سود استفاده کنند زیرا قیمت به نفع آنها حرکت می کند.

تجارت نوسانی نیاز به صبر و انضباط دارد. معامله گران باید بازار را به دقت رصد کنند و به برنامه معاملاتی خود پایبند باشند. همچنین در نظر گرفتن عواملی مانند نوسانات بازار، نقدینگی و رویدادهای خبری که می‌توانند بر حرکت قیمت تأثیر بگذارند، ضروری است.

10. معاملات موقعیت

معاملات موقعیت یک استراتژی تجاری بلند مدت است که هدف آن جذب روندهای اصلی در بازار است. معامله گرانی که از این استراتژی استفاده می کنند، بر اساس تجزیه و تحلیل بنیادی خود از ارزش دارایی، برای هفته ها، ماه ها یا حتی سال ها موقعیت خود را حفظ می کنند.

برخلاف سایر استراتژی‌های معاملاتی که بر روی حرکات کوتاه‌مدت قیمت تمرکز می‌کنند، معامله‌گران موقعیت به پتانسیل بلندمدت یک دارایی علاقه‌مند هستند. آنها به دنبال این هستند که از افزایش قابل توجه قیمت در طول زمان بهره ببرند، زیرا ارزش دارایی با تحلیل بنیادی آنها مطابقت دارد.

معامله گران موقعیت بر تحلیل بنیادی تکیه می کنند، که شامل ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی بر اساس عواملی مانند فناوری، پذیرش، تیم، تقاضای بازار و شرایط کلی بازار است. آنها عوامل اساسی را که می تواند در بلندمدت بر ارزش دارایی تأثیر بگذارد، تجزیه و تحلیل می کنند.

معامله گران موقعیت اغلب به دنبال دارایی هایی می گردند که به عقیده آنها کمتر از ارزش گذاری شده یا دارای پتانسیل رشد قوی هستند. هدف آنها شناسایی روندهای اصلی و وارد کردن موقعیت ها زمانی است که معتقدند دارایی با قیمت مطلوب معامله می شود. آن‌ها پس از آن بر موقعیت‌های خود باقی می‌مانند و بر این باورند که با گذشت زمان، بازار ارزش دارایی را تشخیص می‌دهد و قیمت بر این اساس افزایش می‌یابد.

معاملات موقعیتی مستلزم صبر و توانایی تحمل نوسانات کوتاه مدت قیمت است. در کوتاه مدت، قیمت ها ممکن است نوسانات و عقب نشینی های موقتی را تجربه کنند، اما معامله گران موقعیت روی چشم انداز بلندمدت تمرکز می کنند و مایلند این نوسانات را کنار بگذارند.

برای مدیریت ریسک، معامله گران موقعیت اغلب از تکنیک هایی مانند تنوع و اندازه موقعیت استفاده می کنند. آن‌ها ممکن است سرمایه‌گذاری‌های خود را در دارایی‌ها یا بخش‌های مختلف پخش کنند تا قرار گرفتن در معرض هر دارایی واحد را کاهش دهند. آنها همچنین اندازه موقعیت خود را به دقت در نظر می گیرند تا اطمینان حاصل کنند که می توانند زیان های احتمالی را مدیریت کنند و پورتفولیوی متعادلی را حفظ کنند.

معاملات موقعیتی مستلزم درک کامل اصول بازار و توانایی به روز ماندن از اخبار و تحولات صنعت است. معامله گران باید به طور مستمر بر موقعیت خود نظارت داشته باشند و تحلیل خود را با تغییر شرایط بازار مجددا ارزیابی کنند.

11. بازگشت میانگین با تحلیل بنیادی

بازگشت میانگین با تحلیل بنیادی، یک استراتژی است که دو رویکرد را برای شناسایی فرصت‌های تجاری بالقوه ترکیب می‌کند. معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند به دنبال دارایی‌هایی هستند که بر اساس عوامل بنیادی به طور قابل‌توجهی از ارزش ذاتی خود منحرف شده‌اند و انتظار دارند قیمت در طول زمان به ارزش منصفانه خود بازگردد یا برگردد.

بازگشت میانگین همانطور که در بالا ذکر شد به این ایده اشاره دارد که قیمت ها در چرخه حرکت می کنند و انحرافات شدید از میانگین قیمت احتمالاً با بازگشت به میانگین دنبال می شود. به عبارت دیگر، اگر قیمت دارایی بسیار بالاتر یا کمتر از مقدار متوسط ​​آن حرکت کرده باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که در آینده به سمت آن میانگین برگردد.

تحلیل بنیادی شامل ارزیابی عوامل اساسی است که به ارزش دارایی کمک می کند. معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند جنبه‌هایی مانند فناوری دارایی، تیم، تقاضای بازار، پذیرش و شرایط کلی بازار را تحلیل می‌کنند. آنها سعی می کنند ارزش ذاتی دارایی را بر اساس این عوامل اساسی تعیین کنند.

در بازگشت میانگین با تحلیل فاندامنتال، معامله گران به طور خاص به دنبال دارایی هایی می گردند که معتقدند به طور قابل توجهی از ارزش ذاتی آنها منحرف شده است. به عنوان مثال، اگر قیمت دارایی در حال حاضر بسیار کمتر از آنچه که آنها به عنوان ارزش منصفانه آن بر اساس تحلیل بنیادی درک می کنند معامله می شود، ممکن است آن را کم ارزش تلقی کنند و انتظار داشته باشند که در آینده به ارزش منصفانه خود بازگردد.

هنگامی که معامله‌گران چنین دارایی‌هایی را شناسایی کردند، در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند و انتظار دارند که قیمت به تدریج به سمت ارزش منصفانه خود در طول زمان بازگردد. هدف آنها کسب سود از اصلاح قیمتی است که با تشخیص بازار ارزش واقعی دارایی رخ می دهد.

بازگشت میانگین با تحلیل فاندامنتال به صبر نیاز دارد، زیرا بازگشت قیمت به ارزش منصفانه ممکن است زمان ببرد. معامله گران باید برای نوسانات کوتاه مدت قیمت آماده باشند و چشم انداز بلند مدت داشته باشند.

مدیریت ریسک نیز در این استراتژی بسیار مهم است. معامله گران باید حد ضرر را برای محدود کردن ضررهای احتمالی تنظیم کنند، اگر قیمت برخلاف انتظار آنها حرکت کند. آنها همچنین ممکن است استفاده از اهداف سود یا توقف های انتهایی را برای قفل کردن سود در حین حرکت قیمت به سمت ارزش منصفانه در نظر بگیرند.

12. Pair Trading

Pair Trading یک استراتژی معاملاتی است که شامل خرید و فروش همزمان دو دارایی مرتبط است. معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، هدفشان کسب سود از حرکات نسبی قیمت بین دو دارایی است.

معامله گران دو دارایی را شناسایی می کنند که یک رابطه یا همبستگی تاریخی قوی دارند. این بدان معناست که قیمت این دو دارایی در طول زمان در یک الگوی مشابه حرکت می کند. به عنوان مثال، در بازار ارزهای دیجیتال، بیت کوین و اتریوم اغلب دارای همبستگی نسبتا بالایی هستند.

هنگامی که معامله گران یک جفت دارایی همبسته مناسب را شناسایی کردند، دو موضع می گیرند:

موقعیت خرید در یک دارایی

و یک موقعیت کوتاه (فروش) در دارایی دیگر.

هدف این است که به جای تکیه بر حرکات قیمت مطلق هر دارایی جداگانه، حرکات نسبی قیمت بین دو دارایی را به تصویر بکشیم.

ایده پشت معاملات این است که اگر یک دارایی در جفت افزایش قیمت بیشتری را در مقایسه با دارایی دیگر تجربه کند، معامله‌گر می‌تواند با بستن موقعیت‌های خود از تفاوت قیمت سود ببرد. برعکس، اگر یک دارایی در جفت کاهش قیمت بیشتری را تجربه کند، معامله‌گر می‌تواند از آن نیز سود ببرد.

این استراتژی اغلب در بازارهایی با همبستگی بالا، مانند سهام در همان بخش یا جفت ارز با یک رابطه تاریخی قوی استفاده می شود. در بازار ارزهای دیجیتال، معامله‌گران ممکن است دارایی‌های تجاری را که ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند، مانند بیت‌کوین و اتریوم یا سایر جفت‌های آلت‌کوین که همبستگی ثابتی از خود نشان داده‌اند، جفت کنند.

برای اجرای موثر استراتژی، معامله گران اغلب از تکنیک های آماری برای اندازه گیری همبستگی بین دو دارایی و شناسایی نقاط ورود و خروج بالقوه استفاده می کنند. آنها همچنین ممکن است از تکنیک های مدیریت ریسک، مانند تنظیم حدضرر یا اندازه موقعیت، برای مدیریت زیان های احتمالی استفاده کنند.

این استراتژی مستلزم نظارت دقیق بر بازار و دارایی های مرتبط است. معامله گران باید تغییرات قیمت را زیر نظر داشته باشند و موقعیت خود را بر این اساس تنظیم کنند. علاوه بر این، ممکن است در مقایسه با سایر استراتژی‌های معاملاتی شامل اجرای پیچیده‌تر و مدیریت ریسک باشد، بنابراین برای معامله‌گران با تجربه‌تر توصیه می‌شود.

13. معاملات مبتنی بر رویداد

معاملات مبتنی بر رویداد، یک استراتژی است که بر سرمایه گذاری روی رویدادهای خاصی که می تواند بر قیمت دارایی ها تأثیر بگذارد، تمرکز دارد. معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، رویدادهایی مانند اعلان‌های درآمد، ادغام و اکتساب، تصمیم‌گیری‌های نظارتی، یا سایر اخبار یا تحولات مهمی را که می‌توانند بر ارزش یک ارز دیجیتال تأثیر بگذارند، تجزیه و تحلیل می‌کنند.

هدف معاملات مبتنی بر رویداد پیش‌بینی این است که این رویدادها چگونه بر بازار تأثیر می‌گذارند و بر این اساس موقعیت‌هایی را برای کسب سود از نوسانات قیمتی ناشی از آن اتخاذ می‌کنند.

معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، منابع خبری، اطلاعیه‌های رسمی، رسانه‌های اجتماعی و سایر کانال‌های اطلاعاتی مرتبط را به دقت رصد می‌کنند تا از رویدادها یا تحولات آتی که می‌توانند بر بازار ارزهای دیجیتال تأثیر بگذارند، به‌روز بمانند.

به عنوان مثال، اگر یک شرکت ارز دیجیتال قصد دارد درآمدهای فصلی خود را اعلام کند، معامله‌گران رویداد محور انتظارات گزارش درآمد را تجزیه و تحلیل کرده و تأثیر بالقوه آن را بر سهام شرکت یا بازار گسترده‌تر ارزهای دیجیتال ارزیابی می‌کنند. بر اساس تجزیه و تحلیل آنها، آنها ممکن است قبل از اعلام موضع بگیرند، با هدف سود بردن از حرکت قیمت پیش بینی شده که ممکن است در نتیجه گزارش سود رخ دهد.

به طور مشابه، معامله‌گران رویداد محور نیز ممکن است تصمیمات نظارتی یا تغییرات در سیاست‌های دولتی را که می‌تواند صنعت ارزهای دیجیتال را تحت تأثیر قرار دهد، تجزیه و تحلیل کنند. به عنوان مثال، اگر یک دولت بزرگ چارچوب نظارتی مطلوبی را برای ارزهای دیجیتال اعلام کند، معامله‌گران ممکن است تأثیر مثبتی بر بازار پیش‌بینی کنند و بر این اساس موضع‌گیری کنند.

همچنین بخوانید  بهترین فیلم های بروس لی

برای اجرای موثر این استراتژی، معامله‌گران رویداد محور باید درک کاملی از بازار ارزهای دیجیتال، از جمله عواملی که می‌توانند بر حرکات قیمت و تأثیر بالقوه رویدادهای خاص تأثیر بگذارند، داشته باشند. آنها اغلب تجزیه و تحلیل بنیادی (ارزیابی عوامل اساسی) و تحلیل احساسات (ارزیابی احساسات بازار) را برای تصمیم گیری آگاهانه در مورد زمان ورود یا خروج از موقعیت ها ترکیب می کنند.

مدیریت ریسک در معاملات مبتنی بر رویداد بسیار مهم است، زیرا نتایج غیرمنتظره یا واکنش های بازار به رویدادها می تواند منجر به نوسانات قابل توجه قیمت شود. معامله‌گران ممکن است از دستورات توقف ضرر یا تکنیک‌های تعیین اندازه موقعیت برای مدیریت ریسک‌ها و محدود کردن زیان‌های احتمالی در صورت حرکت بازار برخلاف انتظاراتشان استفاده کنند.

معاملات مبتنی بر رویداد مستلزم آگاه بودن و واکنش سریع به رویدادهای بازار است. معامله گران باید در نظارت بر اخبار و تحولات فعال باشند و یک برنامه معاملاتی کاملاً تعریف شده داشته باشند.

14. آربیتراژ آماری

آربیتراژ آماری یک استراتژی تجاری است که شامل استفاده از ناکارآمدی موقت قیمت در دارایی هایی است که از نظر آماری همبستگی دارند. معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، دارایی‌ها را شناسایی می‌کنند که از لحاظ تاریخی با هم حرکت می‌کنند و زمانی که قیمت‌های این دارایی‌ها متفاوت است، موقعیت‌های متضادی را اتخاذ می‌کنند.

ممکن است فکر کنید که دقیقاً مشابه Pair Trading است. اما نه. این نیست. در حالی که این دو استراتژی شباهت هایی با یکدیگر دارند، تفاوت های مشخصی بین این دو استراتژی وجود دارد.

هر دو شامل معامله دو دارایی است که همبسته هستند، به این معنی که قیمت آنها با هم حرکت می کند. هدف در هر دو استراتژی سود بردن از رابطه بین این دارایی ها است.

در آربیتراژ آماری، معامله گران به دنبال تفاوت قیمت موقت بین دو دارایی مرتبط هستند. آنها داده های تاریخی را تجزیه و تحلیل می کنند و از روش های آماری برای شناسایی موقعیت هایی استفاده می کنند که قیمت ها بیش از حد معمول از هم جدا شده اند. هنگامی که آنها چنین واگرایی را مشاهده می کنند، موقعیت های متضادی را در دو دارایی اتخاذ می کنند و انتظار دارند که قیمت ها به رابطه معمول خود بازگردند. معامله‌گر قصد دارد زمانی که قیمت‌ها دوباره به هم نزدیک می‌شوند، سود را به دست آورد.

در Pair Trading ، معامله‌گران دو دارایی همبسته را نیز شناسایی می‌کنند، اما به جای تمرکز بر تفاوت‌های موقت قیمت، به عملکرد نسبی دارایی‌ها در یک دوره طولانی‌تر نگاه می‌کنند. هدف آنها بهره‌برداری از موقعیت‌هایی است که یکی از دارایی‌ها عملکرد ضعیفی دارد یا از دیگری بهتر است. معامله‌گر در دارایی با عملکرد ضعیف، یک موقعیت خرید و در دارایی با عملکرد بهتر یک موقعیت کوتاه (فروش) می‌گیرد و انتظار دارد دارایی با عملکرد ضعیف به عقب بیفتد یا دارایی با عملکرد بهتر کاهش یابد. هدف معامله گر کسب سود از حرکت یا نسبت نسبی بین دو دارایی است.

به طور خلاصه، آربیتراژ آماری بر تفاوت های موقت قیمت بین دو دارایی همبسته متمرکز است، در حالی که تجارت جفتی بر عملکرد نسبی دارایی ها در یک دوره طولانی تر متمرکز است. هدف آربیتراژ آماری بدست آوردن سود کوتاه مدت زمانی است که قیمت ها همگرا می شوند، در حالی که تجارت جفتی با هدف سود بردن از حرکت نسبی بین دارایی ها است.

15. معاملات گزینه ها

خرید و فروش گزینه ها در معاملات ارزهای دیجیتال راهی برای معامله گران برای پیش بینی تغییرات قیمت آتی ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین یا اتریوم است. این شامل استفاده از قراردادهای مالی، معروف به اختیار، است که به معامله‌گران این حق را می‌دهد (اما نه تعهدی) برای خرید یا فروش یک ارز دیجیتال با قیمت از پیش تعیین‌شده در یک بازه زمانی خاص.

در معاملات اختیار معامله، دو نوع قرارداد اصلی وجود دارد: اختیار خرید و اختیار فروش. این دو نوع قرارداد، بلوک‌های اساسی استراتژی‌های معاملاتی اختیار معامله را نشان می‌دهند. بیایید نگاهی دقیق تر به هر یک بیندازیم:

گزینه‌های تماس: اختیار خرید نوعی قرارداد مالی است که به معامله‌گر این حق را می‌دهد، اما نه تعهدی، برای خرید مقدار مشخصی از ارز دیجیتال با قیمت از پیش تعیین‌شده (معروف به قیمت اعتصاب) قبل از تاریخ انقضای خاص. معامله گران زمانی از گزینه های تماس استفاده می کنند که معتقدند قیمت ارز دیجیتال افزایش می یابد. اگر قیمت بالاتر از قیمت اعتصاب باشد، آنها می توانند از اختیار استفاده کنند و از تفاوت قیمت سود ببرند.

گزینه های فروش: اختیار فروش نوعی دیگر از قراردادهای مالی است که به معامله گر این حق را می دهد، اما نه تعهدی، تا قبل از تاریخ انقضای مشخص، مقدار مشخصی از ارز دیجیتال را با قیمت از پیش تعیین شده (قیمت ضربتی) بفروشد. معامله گران زمانی از گزینه های فروش استفاده می کنند که معتقدند قیمت ارز دیجیتال کاهش می یابد. اگر قیمت به زیر قیمت اعتصاب کاهش یابد، آنها می توانند از اختیار استفاده کنند و از تفاوت قیمت سود ببرند.

این دو نوع قرارداد اختیار معامله، انعطاف پذیری در استراتژی های معاملاتی خود را برای معامله گران فراهم می کند. معامله گران می توانند از گزینه های تماس برای گمانه زنی در مورد افزایش قیمت ها یا ایجاد درآمد از طریق نوشتن گزینه (فروش گزینه های تماس) استفاده کنند. برعکس، گزینه های فروش را می توان برای گمانه زنی در مورد کاهش قیمت ها یا ایجاد درآمد از طریق نوشتن اختیارات (فروش اختیار فروش) استفاده کرد.

16. تجارت الگوریتمی

تجارت الگوریتمی یک استراتژی در تجارت کریپتو است که شامل استفاده از برنامه‌های کامپیوتری یا الگوریتم‌ها برای اجرای خودکار معاملات بر اساس قوانین از پیش تعریف شده است. این استراتژی به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا فعالیت‌های معاملاتی خود را خودکار کرده و از سرعت و دقت رایانه‌ها استفاده کنند.

برنامه های کامپیوتری: معامله گران برنامه های کامپیوتری را برای اجرای معاملات از طرف خود می نویسند یا استفاده می کنند. این برنامه ها از مجموعه ای از قوانین و الگوریتم های تعریف شده توسط معامله گر پیروی می کنند.

قوانین از پیش تعریف شده: معامله گران قوانین و شرایط خاصی را برای ورود و خروج از معاملات تعیین می کنند. این قوانین می توانند بر اساس شاخص های فنی (مانند میانگین های متحرک یا خطوط روند)، مدل های آماری یا حتی الگوریتم های پیچیده یادگیری ماشین باشند.

اتوماسیون: پس از ایجاد قوانین، برنامه کامپیوتری بازار را رصد می کند و فرصت های معاملاتی را که معیارهای تعریف شده را برآورده می کنند، شناسایی می کند. در صورت برآورده شدن شرایط، برنامه به طور خودکار معاملات را بدون نیاز به مداخله دستی انجام می دهد.

سرعت و دقت: معاملات الگوریتمی امکان اجرای سریع معاملات را فراهم می کند، زیرا رایانه ها می توانند حجم زیادی از داده ها را پردازش کرده و معاملات را در میلی ثانیه انجام دهند. این می تواند در بازارهایی که به سرعت در حال حرکت هستند، که زمان بندی بسیار مهم است، سودمند باشد. علاوه بر این، معاملات الگوریتمی خطر خطای انسانی را به حداقل می رساند، زیرا معاملات بر اساس قوانین از پیش تعریف شده و بدون احساسات یا سوگیری انجام می شوند.

تجزیه و تحلیل داده ها: برنامه های معاملاتی الگوریتمی می توانند مقادیر زیادی از داده های تاریخی و لحظه ای بازار را برای شناسایی الگوها، روندها و فرصت های معاملاتی بالقوه تجزیه و تحلیل کنند. معامله‌گران با استفاده از شاخص‌های فنی، مدل‌های آماری یا الگوریتم‌های یادگیری ماشین، تصمیم‌گیری آگاهانه بر اساس بینش‌های داده‌محور را دارند.

معاملات الگوریتمی را می توان برای استراتژی های معاملاتی مختلف مانند دنبال کردن روند، بازگشت میانگین یا آربیتراژ استفاده کرد. معمولاً توسط معامله‌گران نهادی، صندوق‌های تامینی و معامله‌گران حرفه‌ای به دلیل کارایی و توانایی آن در رسیدگی به حجم زیادی از معاملات استفاده می‌شود.

برای مبتدیان، معاملات الگوریتمی ممکن است به مهارت های برنامه نویسی یا استفاده از پلتفرم های معاملاتی از پیش ساخته شده نیاز داشته باشد که عملکردهای معاملاتی الگوریتمی را ارائه می دهند. مهم است که قوانین و الگوریتم های معاملاتی مورد استفاده در برنامه را به طور کامل درک کنید و آنها را با داده های تاریخی برای ارزیابی عملکرد آنها قبل از استقرار آنها در معاملات زنده آزمایش کنید.

در حالی که معاملات الگوریتمی می تواند از نظر سرعت و دقت مزایایی ارائه دهد، نظارت منظم بر عملکرد برنامه و تنظیم قوانین در صورت لزوم بسیار مهم است. شرایط و پویایی بازار می تواند تغییر کند، و الگوریتم ها ممکن است نیاز به تطبیق داشته باشند تا موثر باقی بمانند.

17. تجارت فصلی

تجارت فصلی در ارز دیجیتال شامل مطالعه داده‌های قیمت تاریخی برای شناسایی الگوهایی است که در زمان‌های خاصی از سال تکرار می‌شوند. معامله گران به دنبال روندها یا رفتارهایی هستند که در فصول یا رویدادهای خاص رخ می دهد. به عنوان مثال، ممکن است متوجه شوند که قیمت در طول یک ماه خاص یا قبل از یک تعطیلات خاص به دلیل افزایش علاقه خرید، تمایل به افزایش دارد.

معامله‌گران بر اساس تحلیل‌های خود، پیش‌بینی‌هایی درباره نحوه رفتار قیمت در سال جاری در آن دوره‌های فصلی انجام می‌دهند. آنها بر این اساس موقعیت هایی را در ارز دیجیتال به دست می آورند. اگر انتظار دارند قیمت افزایش یابد، ممکن است ارز دیجیتال را از قبل خریداری کنند تا از حرکت صعودی مورد انتظار بهره ببرند. اگر کاهش قیمت را پیش بینی کنند، ممکن است ارز دیجیتال را بفروشند یا کوتاهی کنند تا از حرکت نزولی مورد انتظار سود ببرند.

یادآوری این نکته مهم است که اگرچه الگوهای تاریخی می توانند بینش هایی را ارائه دهند، اما تضمینی برای تکرار دقیق آنها وجود ندارد. پویایی بازار می تواند تغییر کند و سایر عوامل می توانند بر حرکت قیمت تأثیر بگذارند. معامله گران باید از تجزیه و تحلیل داده های تاریخی به عنوان ابزاری برای تولید ایده استفاده کنند، اما سایر اشکال تحلیل مانند تحلیل تکنیکال و اخبار بازار را نیز برای تصمیم گیری آگاهانه در مورد معاملات در نظر بگیرند.

معاملات فصلی بدون ریسک نیست و معامله گران باید از تکنیک های مدیریت ریسک مناسب مانند تنظیم حد ضرر برای محافظت از سرمایه خود استفاده کنند. همچنین توصیه می شود که با سرمایه گذاری های کوچک شروع کنید، به طور مداوم خود را در مورد بازار ارزهای دیجیتال آموزش دهید و از روندها و اخبار بازار به روز باشید.

18. تجارت با فرکانس بالا

تجارت با فرکانس بالا (HFT) یک استراتژی در تجارت کریپتو است که در آن معامله‌گران از رایانه‌ها و الگوریتم‌های قدرتمند برای انجام تعداد زیادی معامله در زمان بسیار کوتاه و اغلب در عرض میلی‌ثانیه استفاده می‌کنند. هدف HFT سود بردن از تفاوت های کوچک قیمت و ناکارآمدی بازار است که برای دوره های کوتاه وجود دارد.

HFT بر فناوری پیشرفته، از جمله رایانه های فوق سریع و الگوریتم های تخصصی متکی است. این الگوریتم ها داده های بازار را تجزیه و تحلیل می کنند و اختلافات یا ناهنجاری های کوچک در قیمت ها را شناسایی می کنند. معامله گران HFT با انجام معاملات با سرعت رعد و برق قصد دارند از این ناکارآمدی های موقت بازار استفاده کنند.

برای اجرای موفقیت آمیز HFT، معامله گران نیاز به اتصالات کم تاخیر به مبادلات تجاری دارند تا تاخیر در دریافت داده های بازار و اجرای معاملات به حداقل برسد. آنها همچنین نیاز به دسترسی به داده های بازار با کیفیت بالا، مانند قیمت لحظه ای و اطلاعات کتاب سفارش دارند.

مدیریت ریسک در HFT مهم است. معامله گران از مدل های ریسک پیچیده استفاده می کنند و از استراتژی هایی برای محدود کردن مواجهه با نوسانات بازار استفاده می کنند. معمولاً از حد ضرر و سایر تکنیک های کاهش ریسک استفاده می شود.

تجارت با فرکانس بالا یک استراتژی پیچیده و بسیار رقابتی است. این نیاز به منابع مالی قابل توجه، تخصص فنی و زیرساخت های فناوری پیشرفته دارد. HFT در درجه اول توسط سرمایه گذاران نهادی و شرکت های تجاری حرفه ای به دلیل هزینه های قابل توجه مورد استفاده قرار می گیرد.

19. بازگشت میانگین با باندهای نوسان

استراتژی بازگشت متوسط ​​با باندهای نوسان یک رویکرد محبوب است که توسط معامله گران ارزهای دیجیتال برای شناسایی فرصت های معاملاتی بالقوه استفاده می شود. این دو مفهوم کلیدی را ترکیب می کند: بازگشت میانگین و باندهای نوسان. بیایید هر مفهوم را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.

همانطور که در بالا گفته شد، بازگشت میانگین یک مفهوم معاملاتی است که بر این باور است که قیمت دارایی ها در طول زمان به سمت میانگین خود باز می گردند. معامله گرانی که از این استراتژی استفاده می کنند به دنبال دارایی هایی هستند که به طور قابل توجهی از قیمت متوسط ​​آنها منحرف شده اند. این انحرافات می تواند ناشی از عوامل مختلفی مانند واکنش های بیش از حد بازار یا عدم تعادل موقت در عرضه و تقاضا باشد. ایده این است که، در نهایت، قیمت به مقدار متوسط ​​خود باز خواهد گشت.

نوسانات نقش مهمی در این استراتژی دارد. نوسانات به نرخی اطلاق می شود که قیمت یک دارایی در آن نوسان می کند. معامله‌گرانی که از استراتژی بازگشت میانگین با باندهای نوسان استفاده می‌کنند بر دارایی‌هایی تمرکز می‌کنند که نه تنها از میانگین خود منحرف می‌شوند، بلکه نوسانات بالایی نیز از خود نشان می‌دهند. نوسانات بالا نشان می دهد که قیمت به سرعت و به طور غیرقابل پیش بینی در حال تغییر است. هدف معامله گران با گنجاندن نوسانات در استراتژی، شناسایی دارایی هایی است که پتانسیل تغییرات قابل توجه قیمت را دارند.

برای اجرای استراتژی، معامله گران منتظر می مانند تا قیمت دارایی به نوارهای بیرونی نوسانات برسد. این باندها معمولاً در فاصله معینی بالاتر و پایین تر از میانگین متحرک دارایی تنظیم می شوند. نوارهای بیرونی به عنوان آستانه عمل می کنند، که نشان دهنده سطوح شدید قیمت است. وقتی قیمت به این باندهای بیرونی می رسد، معامله گران موقعیت خود را می گیرند. آنها انتظار دارند که قیمت به سمت میانگین برگردد و فرصتی برای سود ایجاد کند.

منطق پشت ورود به یک موقعیت در باندهای بیرونی این است که حرکات شدید قیمت احتمالاً با اصلاح یا بازگشت به سطوح معمولی‌تر همراه خواهد بود. معامله گر معتقد است که بازار در نهایت انحراف را تشخیص داده و قیمت را بر اساس آن تعدیل خواهد کرد. معامله‌گران با زمان‌بندی ورود خود به باندهای بیرونی، هدف خود را به دست آوردن بازگشت احتمالی قیمت و بهره‌مندی از بازگشت به میانگین دارند.

در حالی که استراتژی بازگشت متوسط ​​با باندهای نوسان می تواند در شرایط خاص بازار موثر باشد، اما بی اشتباه نیست. بازارها می توانند برای دوره های طولانی تری در حالت انحراف باقی بمانند و قیمت ها ممکن است همیشه آنطور که انتظار می رود به میانگین خود باز نگردند. مدیریت ریسک مناسب، تجزیه و تحلیل کامل و درک پویایی بازار برای اجرای موفقیت آمیز این استراتژی ضروری است.

20. تجارت گپ

تجارت گپ یک استراتژی معاملاتی رمزنگاری است که بر استفاده از شکاف های قیمتی که هنگام باز شدن بازار یا در طول معاملات روزانه رخ می دهد تمرکز دارد. بیایید آن را به عبارات ساده تر تقسیم کنیم:

هنگامی که بازار باز می شود یا در طول روز معاملاتی، ممکن است شرایطی وجود داشته باشد که قیمت یک ارز دیجیتال از یک سطح به سطح دیگر بدون هیچ گونه فعالیت معاملاتی در این بین جهش کند. این یک “شکاف” در نمودار قیمت ایجاد می کند، جایی که یک فاصله یا تفاوت قابل مشاهده بین قیمت بسته شدن قبلی و قیمت افتتاحیه جدید وجود دارد.

معامله گران گپ به طور خاص به دنبال این شکاف های قیمتی هستند و آنها را به عنوان فرصت های معاملاتی بالقوه در نظر می گیرند. آنها بر این باورند که این شکاف ها در نهایت با تعدیل بازار “پر” یا بسته می شوند. استراتژی آنها این است که بر اساس این انتظار که قیمت برای پر کردن شکاف به عقب برگردد، موقعیت هایی را اتخاذ کنند.

برای اجرای این استراتژی، معامله‌گران گپ اغلب از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای تأیید نقاط ورود و خروج احتمالی خود استفاده می‌کنند. آنها نمودارهای قیمت، شاخص ها و سایر داده های بازار را برای شناسایی و ارزیابی این شکاف ها تجزیه و تحلیل می کنند. آنها با ترکیب تجزیه و تحلیل خود با مفهوم تجارت گپ، تصمیم گیری آگاهانه در مورد زمان ورود به معامله و زمان خروج از آن را دارند.

به عنوان مثال، اگر یک ارز دیجیتال با شکاف قابل توجهی باز شود (به این معنی که قیمت افتتاحیه بالاتر از قیمت بسته شدن قبلی است)، یک معامله گر گپ ممکن است یک موقعیت صعودی کوتاه مدت اتخاذ کند و پیش بینی کند که قیمت در نهایت به سمت پایین حرکت می کند تا آن را پر کند. اگر یک ارز دیجیتال با یک شکاف قابل توجه باز شود (به این معنی که قیمت افتتاحیه کمتر از قیمت بسته شدن قبلی است)، یک معامله گر گپ ممکن است یک موقعیت نزولی کوتاه مدت اتخاذ کند و انتظار داشته باشد قیمت افزایش یابد و شکاف را پر کند.

همچنین بخوانید  بهترین جزایر دیدنی ترکیه

مانند سایر استراتژی ها، معاملات گپ خطراتی را به همراه دارد و موفقیت تضمین نشده است. گاهی اوقات ممکن است فوراً شکاف ها پر نشوند یا اصلاً پر نشوند. علاوه بر این، شرایط بازار و سایر عوامل می توانند بر اثربخشی این استراتژی تأثیر بگذارند. بنابراین، برای معامله گران مبتدی بسیار مهم است که تجارت گپ را به طور کامل درک کرده و تمرین کنند، الگوهای قیمت را مطالعه کنند و از تکنیک های مدیریت ریسک برای محافظت از سرمایه گذاری خود استفاده کنند.

21. تشخیص الگو

شناسایی الگو یک استراتژی معاملاتی رمزنگاری است که شامل شناسایی الگوهای نموداری خاص برای پیش‌بینی حرکات قیمت در آینده است.

هنگام تجزیه و تحلیل نمودارهای قیمت ارزهای دیجیتال، معامله گران اغلب متوجه الگوهای تکرار شونده خاصی می شوند. این الگوها می توانند اشکال مختلفی داشته باشند، مانند مثلث، سر و شانه، یا بالا/پایین دوتایی. استراتژی های تشخیص الگو بر مطالعه این الگوها و استفاده از آنها به عنوان سیگنال برای تصمیم گیری در معاملات تمرکز دارند.

معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، زمانی را صرف مطالعه الگوهای نمودارهای مختلف می‌کنند و یاد می‌گیرند که چگونه رفتار می‌کنند. هدف آنها شناسایی این الگوها به محض ظهور در نمودار قیمت ارزهای رمزپایه مورد علاقه آنهاست.

هنگامی که یک معامله گر یک الگوی خاص را شناسایی می کند، منتظر می ماند تا آن را تایید کند. تایید زمانی اتفاق می افتد که عمل قیمت مطابق با الگو رفتار کند. به عنوان مثال، در یک الگوی مثلثی، قیمت ممکن است بین خطوط روند همگرا قبل از اینکه در نهایت در یک جهت شکسته شود، منعکس شود. معامله گران به دنبال این تاییدیه ها هستند تا مطمئن شوند که این الگو معتبر است و احتمالاً منجر به حرکت قیمت پیش بینی شده می شود.

هنگامی که یک الگو تایید می شود، معامله گران بر اساس نتیجه مورد انتظار الگو، موقعیت هایی را وارد می کنند. به عنوان مثال، اگر یک الگوی سر و شانه شناسایی و تأیید شود، که معمولاً نشان‌دهنده بازگشت احتمالی روند از صعودی به نزولی است، معامله‌گر ممکن است تصمیم بگیرد که با پیش‌بینی کاهش قیمت، وارد یک موقعیت فروش شود.

الگوها اغلب به عنوان نشانه هایی از ادامه یا معکوس روند در نظر گرفته می شوند. معامله گران از آنها برای به دست آوردن بینشی در مورد تغییرات احتمالی قیمت در آینده و اتخاذ تصمیمات تجاری آگاهانه استفاده می کنند. هدف معامله گران با شناخت این الگوها و درک اهمیت آنها، افزایش شانس خود برای انجام معاملات سودآور است.

22. Carry

تجارت Carry یک استراتژی تجارت رمزنگاری است که شامل سرمایه گذاری بر تفاوت نرخ بهره بین ارزها می شود. بیایید آن را به عبارات ساده تر تقسیم کنیم:

در دنیای ارزها، کشورهای مختلف نرخ های بهره متفاوتی را توسط بانک های مرکزی مربوطه خود تعیین می کنند. این نرخ های بهره، هزینه وام گرفتن پول به یک ارز خاص یا بازدهی را که از نگهداری آن ارز در یک حساب دارای بهره به دست می آید، تعیین می کند.

معاملات Carry از این تفاوت های نرخ بهره منافع می برد. معامله گرانی که از این استراتژی استفاده می کنند، وجوه را به ارزی با نرخ بهره پایین قرض می کنند و آن وجوه را در ارزی با نرخ بهره بالاتر سرمایه گذاری می کنند. هدف کسب سود از تفاوت نرخ بهره بین دو ارز است.

برای توضیح، بیایید مثالی را در زمینه تجارت کریپتو در نظر بگیریم. فرض کنید دو ارز دیجیتال Crypto A و Crypto B وجود دارد و کشورهای مربوطه دارای نرخ بهره متفاوتی هستند. معامله گر کریپتو A را که نرخ بهره پایینی دارد وام می گیرد و آن را به کریپتو B که نرخ بهره بالاتری دارد تبدیل می کند. سپس معامله گر Crypto B را نگه می دارد و سود سرمایه گذاری خود را به دست می آورد.

هدف معامله گر کسب سود از تفاوت نرخ بهره و تغییرات احتمالی نرخ ارز است. اگر نرخ ارز بین Crypto A و Crypto B ثابت بماند یا به نفع معامله‌گر حرکت کند، آن‌ها می‌توانند با تبدیل Crypto B به Crypto A، سود سرمایه‌گذاری و بالقوه سود کسب کنند.

معاملات Carry خطراتی نیز به همراه دارد. نرخ ارز می تواند نوسان داشته باشد و اگر نرخ ارز بر خلاف معامله گر حرکت کند، می تواند سودهای نرخ بهره را خنثی یا حتی حذف کند. علاوه بر این، شرایط بازار و سایر عوامل می توانند بر اثربخشی این استراتژی تأثیر بگذارند.

علاوه بر این، شایان ذکر است که معاملات Carry در زمینه ارزهای دیجیتال ممکن است در مقایسه با معاملات حمل ارز سنتی محدودیت‌هایی داشته باشد یا به راحتی قابل دسترسی نباشد. نرخ بهره و گزینه های وام گرفتن برای ارزهای دیجیتال ممکن است محدود باشد و پویایی بازار می تواند به طور قابل توجهی با بازارهای سنتی فارکس متفاوت باشد.

23. تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی یک استراتژی معاملاتی رمزنگاری است که شامل ارزیابی عوامل اساسی است که می تواند بر ارزش یک ارز دیجیتال تأثیر بگذارد. بیایید آن را به عبارات ساده تر تقسیم کنیم:

هنگام استفاده از تحلیل فاندامنتال، معامله گران بر درک و تجزیه و تحلیل عوامل اساسی که می توانند بر قیمت یک ارز دیجیتال تأثیر بگذارند، تمرکز می کنند. این عوامل می تواند شامل شاخص های اقتصادی، مالی شرکت، تحولات تکنولوژیکی، تغییرات نظارتی، رویدادهای ژئوپلیتیکی و غیره باشد.

هدف تحلیل بنیادی ارزیابی ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال است. معامله گران این عوامل اساسی را مطالعه می کنند تا تعیین کنند که آیا یک ارز دیجیتال نسبت به قیمت فعلی آن در بازار بیش از حد ارزش گذاری شده است یا کمتر.

برای اجرای این استراتژی، معامله‌گران تحقیقاتی را انجام می‌دهند و اطلاعاتی را در مورد ارز دیجیتال خاصی که به تجارت علاقه دارند جمع‌آوری می‌کنند. آنها عواملی مانند وایت پیپر پروژه، اعضای تیم، مشارکت ها، نرخ پذیرش، رقابت بازار و شرایط کلی بازار را تجزیه و تحلیل می کنند. آنها همچنین شاخص‌ها و رویدادهای اقتصادی گسترده‌تری را در نظر می‌گیرند که می‌توانند بر کل بازار ارزهای دیجیتال تأثیر بگذارند.

بر اساس تجزیه و تحلیل خود، معامله گران نظر خود را در مورد ارزش ذاتی ارز دیجیتال شکل می دهند. اگر آنها بر این باورند که ارز دیجیتال کمتر از ارزش گذاری شده است، به این معنی که قیمت فعلی آن در بازار کمتر از آنچه عوامل بنیادی نشان می دهند، ممکن است در نظر بگیرند که یک موقعیت طولانی داشته باشند و پیش بینی کنند که بازار در نهایت ارزش ارز دیجیتال را تشخیص داده و قیمت آن افزایش خواهد یافت.

در مقابل، اگر معامله‌گران بر این باورند که ارز دیجیتال بیش از حد ارزش گذاری شده است، به این معنی که قیمت فعلی آن در بازار بالاتر از ارزش ذاتی درک شده آن است، ممکن است در نظر بگیرند که یک موقعیت کوتاه داشته باشند و انتظار داشته باشند که با ارزیابی مجدد ارزش ارز دیجیتال، قیمت کاهش یابد.

تحلیل بنیادی نیاز به درک عمیقی از بازار ارزهای دیجیتال و توانایی تفسیر و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوطه دارد. توجه به این نکته مهم است که تأثیر عوامل اساسی گاهی اوقات ممکن است زمان ببرد تا در بازار آشکار شود و احساسات بازار نیز می تواند نقش مهمی ایفا کند.

24. برک آوت چرخشی

استراتژی swing breakout یک استراتژی معاملاتی رمزنگاری است که عناصر معاملات نوسانی و معاملات شکست را ترکیب می کند.

معاملات نوسانی، همانطور که قبلاً در این پست ذکر شد، شامل شناسایی نوسانات یا حرکات قیمت کوتاه مدت یا میان مدت در یک روند بزرگتر است. معامله‌گرانی که از استراتژی‌های معاملاتی نوسانی استفاده می‌کنند، هدفشان این است که در موقعیت‌هایی وارد شوند که قیمت احتمالاً در جهت خود نوسان کند یا معکوس شود.

از سوی دیگر، معاملات برک آوت بر شناسایی سطوح کلیدی حمایت یا مقاومت در جایی که قیمت در یک محدوده تثبیت شده یا «به دام افتاده» تمرکز دارد. معامله‌گرانی که از استراتژی‌های معاملاتی برک‌آوت استفاده می‌کنند، قصد دارند زمانی که قیمت از این محدوده خارج می‌شود، موقعیت‌هایی را وارد کنند و حرکت قیمت قابل توجهی را پیش‌بینی کنند.

استراتژی شکست نوسانی این دو رویکرد را ترکیب می کند. معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند منتظر می‌مانند تا یک نوسان یا تثبیت قیمت رخ دهد، جایی که قیمت در یک محدوده یا کانال تعریف شده حرکت می‌کند. آنها عمل قیمت را مشاهده می کنند و به دنبال نشانه هایی می گردند که نشان می دهد قیمت در حال آماده شدن برای شکست است.

هنگامی که معامله گر مرحله نوسان یا تثبیت را شناسایی می کند، منتظر می ماند تا قیمت از این محدوده خارج شود. شکست زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت فراتر از سطح خاصی از حمایت یا مقاومت حرکت می‌کند که نشان‌دهنده تغییر بالقوه در احساسات بازار است. معامله گران پس از تایید شکست، موضع می گیرند و انتظار دارند حرکت قیمت قابل توجهی به دنبال داشته باشد.

به عنوان مثال، اگر قیمت در محدوده‌ای با سطح مقاومت قوی تثبیت شده باشد، یک معامله‌گر شکست نوسانی ممکن است قبل از وارد شدن به یک موقعیت خرید منتظر باشد تا قیمت بالاتر از سطح مقاومت شکسته شود. آنها پیش بینی می کنند که این شکست منجر به افزایش قابل توجه قیمت شود.

معاملات شکست نوسانی مستلزم تجزیه و تحلیل دقیق و مشاهده الگوهای قیمت و شرایط بازار است. معامله گران باید نقاط نوسان را شناسایی کنند، قدرت سطوح حمایت و مقاومت را ارزیابی کنند و قبل از وارد شدن به پوزیشن ها شکست را تایید کنند.

مدیریت ریسک نیز هنگام اجرای استراتژی شکست نوسان بسیار مهم است. معامله گران باید دستورات حد ضرر را برای محافظت در برابر ضرر احتمالی در صورت معکوس شدن بازار تنظیم کنند.

25. تجارت متضاد

تجارت متضاد یک استراتژی معاملاتی کریپتو است که شامل گرفتن موقعیت هایی است که مخالف احساسات رایج بازار است. هنگام استفاده از معاملات برعکس، معامله گران بر خلاف جمعیت حرکت می کنند و مواضعی را اتخاذ می کنند که برخلاف نظر اکثریت است. آنها بر این باورند که بازارها اغلب نسبت به اخبار یا رویدادها بیش از حد واکنش نشان می دهند و باعث انحراف قیمت ها از ارزش های بنیادی خود می شوند.

معامله گران مخالف بر این باورند که وقتی احساسات بازار بیش از حد مثبت یا منفی می شود، ممکن است فرصت هایی برای آنها ایجاد کند که سود کنند. آنها تصور می کنند که احساسات و سوگیری های شرکت کنندگان در بازار می تواند باعث دور شدن قیمت ها از ارزش واقعی یا ذاتی آنها شود.

برای مثال، اگر خوش‌بینی گسترده در بازار وجود داشته باشد، معامله‌گران متضاد ممکن است رویکرد محتاطانه‌ای داشته باشند و به فکر گرفتن موقعیت‌های فروش کوتاه یا فروش دارایی‌های موجود خود باشند. آنها پیش بینی می کنند که بازار ممکن است بیش از حد ارزش گذاری شود و قیمت ها ممکن است به سطوح ناپایدار رسیده باشد. برعکس، اگر بدبینی و نزولی گسترده وجود داشته باشد، معامله گران مخالف ممکن است به فکر گرفتن موقعیت های خرید دارایی ها باشند و انتظار داشته باشند که قیمت ها در نهایت بهبود یابد.

ایده اصلی تجارت برعکس این است که بازارها در نهایت تمایل دارند به ارزش واقعی خود بازگردند. هدف معامله گران مخالف با اتخاذ مواضع در برابر احساسات غالب، بهره مندی از اصلاحات یا معکوس شدن قیمت ها است.

تجارت متضاد نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق و مدیریت ریسک دارد. معامله گران باید دلایل احساسات حاکم بر بازار را ارزیابی کنند و ارزیابی کنند که آیا بازار واقعاً بیش از حد واکنش نشان می دهد یا اینکه آیا عوامل اساسی حمایت کننده از این احساسات وجود دارد.

تجارت مخالف می تواند چالش برانگیز باشد زیرا برخلاف ذهنیت گله است و می تواند شامل گرفتن موقعیت هایی باشد که در ابتدا نامحبوب هستند. این نیاز به نظم، صبر و توانایی مقاومت در برابر نوسانات کوتاه مدت قیمت دارد.

آیا استراتژی های معاملاتی دیگری وجود دارد؟

بلی. تعداد مشخصی از استراتژی های معاملاتی وجود ندارد زیرا رویکردها و تغییرات جدید به طور مداوم در حال توسعه هستند. استراتژی هایی که در این مقاله به آنها اشاره کردم تنها برخی از شناخته شده ترین و متداول ترین استراتژی هایی هستند که توسط معامله گران مورد استفاده قرار می گیرند. با این حال، دنیای تجارت پویا است و معامله‌گران اغلب استراتژی‌های موجود را ترکیب یا اصلاح می‌کنند یا استراتژی‌های کاملاً جدید را متناسب با نیازهای خود توسعه می‌دهند.

علاوه بر این، بازارهای مختلف مانند سهام، فارکس، کالاها یا ارزهای دیجیتال ممکن است استراتژی‌های خاصی داشته باشند که برای ویژگی‌های منحصربه‌فردشان مناسب‌تر باشد. علاوه بر این، سبک های مختلف معاملاتی، مانند معاملات روزانه، معاملات نوسانی، یا معاملات موقعیتی نیز ممکن است به استراتژی های متفاوتی نیاز داشته باشند.

به طور کلی، تعداد استراتژی‌های معاملاتی موجود بسیار زیاد است و معامله‌گران این انعطاف‌پذیری را دارند تا آن‌هایی را انتخاب کنند که با اهداف معاملاتی، تحمل ریسک و شرایط بازار آنها همسو باشد. درک کامل استراتژی‌های انتخاب شده، تمرین آن‌ها در محیط‌های شبیه‌سازی شده یا کنترل‌شده، و تطبیق و اصلاح مداوم آنها بر اساس مشاهدات بازار در زمان واقعی ضروری است.

چه عواملی را باید در هنگام انتخاب استراتژی تجارت رمزنگاری در نظر گرفت؟

هنگام انتخاب یک استراتژی تجارت کریپتو، چندین فاکتور وجود دارد که باید در نظر گرفته شود:

اهداف معاملاتی: مشخص کنید که هدف شما از طریق فعالیت های تجاری به چه چیزی دست می یابد. آیا به دنبال سود کوتاه مدت یا رشد بلند مدت هستید؟ آیا می خواهید درآمد ایجاد کنید یا دارایی جمع آوری کنید؟ شفاف سازی اهداف معاملاتی به شما کمک می کند تا استراتژی ای را انتخاب کنید که با اهداف شما همسو باشد.

تحمل ریسک: توانایی و تمایل خود را برای تحمل ریسک ارزیابی کنید. برخی از استراتژی ها شامل سطوح بالاتری از ریسک هستند، در حالی که برخی دیگر بر حفظ سرمایه و به حداقل رساندن زیان تمرکز می کنند. تحمل ریسک خود را در نظر بگیرید و استراتژی را انتخاب کنید که با سطح راحتی شما مطابقت داشته باشد.

تعهد زمانی: ارزیابی کنید که چقدر زمان می توانید به معاملات اختصاص دهید. برخی از استراتژی‌ها، مانند معاملات روزانه یا اسکالپینگ، نیاز به نظارت فعال و معاملات مکرر در طول روز دارند. از سوی دیگر، استراتژی هایی مانند معاملات نوسانی یا دنبال کردن روند ممکن است به زمان کمتری نیاز داشته باشند و می توانند برای کسانی که در دسترس بودن محدود هستند مناسب باشند.

ترجیحات شخصی: ترجیحات شخصی، سبک معاملاتی و نقاط قوت خود را در نظر بگیرید. برخی از معامله گران معاملات سریع و با فرکانس بالا را ترجیح می دهند، در حالی که برخی دیگر ممکن است رویکرد صبورانه تر و طولانی مدت را ترجیح دهند. برای انتخاب استراتژی مناسب خود، شخصیت، ترجیحات تجاری و نقاط قوت خود را در نظر بگیرید.

شرایط بازار: شرایط فعلی بازار را تجزیه و تحلیل کنید و در نظر بگیرید که چگونه ممکن است بر استراتژی های مختلف تأثیر بگذارد. برخی از استراتژی‌ها ممکن است در بازارهای پرطرفدار بهتر عمل کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است در بازارهای محدود یا نوسان مؤثرتر باشند. انتخاب استراتژی خود را با شرایط حاکم بر بازار تطبیق دهید.

تحصیلات و تجربه: سطح دانش و تجربه خود را در تجارت در نظر بگیرید. برخی از استراتژی ها نیاز به درک عمیق تری از تحلیل تکنیکال، الگوهای نمودار یا تحلیل بنیادی دارند. استراتژی ای را انتخاب کنید که با سطح مهارت شما مطابقت داشته باشد و به دنبال فرصت هایی برای آموزش بیشتر خود در زمینه هایی باشید که ممکن است شکاف دانشی داشته باشید.

مدیریت ریسک: ارزیابی کنید که یک استراتژی چقدر تکنیک های مدیریت ریسک را در بر می گیرد. مدیریت ریسک در تجارت برای محافظت از سرمایه شما و به حداقل رساندن ضررهای احتمالی بسیار مهم است. به دنبال استراتژی‌هایی باشید که دارای دستورالعمل‌های مدیریت ریسک واضح هستند، مانند تنظیم دستورات حد ضرر یا تکنیک‌های اندازه‌گیری موقعیت.

بک تست و تمرین: قبل از متعهد شدن به سرمایه واقعی، بک تست و تمرین استراتژی انتخاب شده را در نظر بگیرید. بک تست شامل اعمال استراتژی بر روی داده های تاریخی بازار برای ارزیابی عملکرد آن است. برای آشنایی با استراتژی و اصلاح مهارت های پیاده سازی خود، استفاده از یک حساب تجاری دمو یا کاغذی را تمرین کنید.

جمع بندی

این استراتژی های معاملاتی مجموعه متنوعی از ابزارها و رویکردها را برای حرکت در بازارهای مالی به معامله گران ارائه می دهد. توجه به این نکته ضروری است که هیچ استراتژی واحدی موفقیت را تضمین نمی کند و معامله گران باید استراتژی های خود را با شرایط بازار و تحمل ریسک خود تطبیق دهند. علاوه بر این، معامله گران باید قبل از سرمایه گذاری واقعی، هر استراتژی را به طور کامل آزمایش و تمرین کنند. با درک این استراتژی های معاملاتی که هر معامله گر باید بداند و اصول اساسی آنها، معامله گران می توانند روند تصمیم گیری خود را بهبود بخشند و شانس خود را برای دستیابی به سود ثابت در دنیای پویا تجارت افزایش دهند.

admin
admin
چطور بود؟
+1
+1
+1
+1
+1
+1
+1

0 Comments

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نویسندگان فعال

مطالب مرتبط